حجت الاسلام و المسلمین وکیلی :: گفتمان برتر

گفتمان برتر

دغدغه نوشت های یک طلبه ی تمدن گرا

گفتمان برتر

دغدغه نوشت های یک طلبه ی تمدن گرا

گفتمان برتر

امروز ما در یک چالش عظیم قرار داریم با مراکز قدرتى که فکر آنها این است که اگر این نظام کارآمدى خود را به‌طور کامل اثبات کند، عرصه براى آنها تنگ خواهد شد؛ کمااین‌که همین الان هم آنهامى‌بینند در مقابل نظام جمهورى اسلامى کم‌کارى کرده‌اند که نظام ما توانسته به پیشرفتهایى که دوستان اشاره کردند، نایل آید.گفتمان عدالت، یک گفتمان اساسى است و همه چیز ماست. منهاى آن،جمهورى اسلامى هیچ حرفى براى گفتن نخواهد داشت؛ باید آن را داشته باشیم.
در دهه‌ی چهارم انقلاب، گفتمان اصلیِ، پیشرفت و عدالت است؛ پیشرفت در همه‌ی ابعاد علمی و اقتصادی و اخلاقی و فرهنگی، و عدالت همه‌جانبه در توزیع فرصتها و امکانات مادی و معنوی.گفتمان یعنى یک مفهوم و یک معرفت همه‌گیر بشود در برهه‌اى از زمان در یک جامعه. آنوقت، این میشودگفتمان جامعه.این گفتمان را باید همه‌گیر کنید؛ به‌گونه‌یى که هر جریانى، هر شخصى، هر حزبى و هر جناحى سر کار بیاید، خودش را ناگزیر ببیند که تسلیم این گفتمان شود؛ یعنى براى عدالت تلاش کند و مجبور شود پرچم عدالت را بر دست بگیرد؛ این را شما باید نگه دارید و حفظ کنید.لازمه‌ی تحقق الگوی اسلامی–ایرانی پیشرفت و رسوخ آن در میان نخبگان، گفتمان‌سازی آن در جامعه است. این گفتمان سازى براى چیست؟ براى این است که اندیشه‌ى دینى، معرفت دینى در مخاطبان، در مردم، رشد پیدا کند. اندیشه‌ى دینى که رشد پیدا کرد، وقتى همراه با احساس مسئولیت باشد و تعهد باشد، عمل به وجود مى‌آورد و همان چیزى میشود که پیغمبران دنبال آن بودند. فرهنگ صحیح، معرفت صحیح...
(آیت الله العظمی امام خامنه ای روحی له الفداء)
***
صفحه اختصاصی سایت گفتمان برتر در نرم افزار تلگرام
https://telegram.me/goftemanbartar
شناسه کاربری صفحه:
@goftemanbartar
شناسه کاربری مدیرسایت:
@gofteman

پیوندهای روزانه

۷ مطلب با موضوع «دگرنویس :: حجت الاسلام و المسلمین وکیلی» ثبت شده است

پاسخ به شبهات | آیا خداوند ظالم است؟

جمعه, ۸ فروردين ۱۳۹۳، ۰۶:۳۱ ب.ظ

وبسایت گفتمان برتر


چندی پیش در یکی از برنامه های سمت خدا، سؤالی از مهمان محترم برنامه پرسیده شد در مورد عدل خداوند، به نظر رسید پاسخ مهمان محترم برنامه آنطور که باید و شاید قانع کننده نبود، مراجعه به بخش گفتگوی سایت این برنامه و مشاهده ی نظر مخاطبین برنامه در مورد این سؤال و پاسخ ارائه شده این نظر را تقویت کرد. لذا با توجه به فراگیر بودن این شبهه بلافاصله موضوع با استاد مکرم حضرت حجت الاسلام و المسلمین وکیلی دامت برکاته مطرح و از ایشان درخواست شد که پاسخی منطقی و مستدل برای درج در رسانه ها تهیه نمایند. ایشان نیز علیرغم مشغله ی علمی فراوان، متواضعانه درخواست این حقیر را لبیک گفته و متن زیر را در اختیارمان قرار دادند. بنابه دلایلی تاکنون از انتشار این مطلب خودداری شده بود، لکن هم اکنون باتوجه به فراهم آمدن شرایط، ضمن عرض ادب و احترام به محضر مهمان محترم آن برنامه،  این مطلب تقدیم جان مخاطبان عزیز می گردد.

سؤال:

هر چه بیشتر می گذرد به این می رسم که خدا به ما ظلم کرده است، بدون اینکه خودمان خواسته باشیم ما را به دنیا آورده و بعد می گوید که باید از من تشکر کنید همان طوری که من می گویم. و هر کاری که من دوست دارم انجام بدهید البته مختار هستید ولی اگر نخواستید این کار را نکنید. واقعا خنده دار نیست ما که نخواستیم به این دنیا بیاییم که هم این دنیا و هم آن دنیا جواب پس بدهیم. بچه که بودیم عروسک های مان را می چیدیم و بازی می کردیم و از بالا به آنها نگاه می کردیم و هر کاری که می خواستیم با آنها می کردیم کاری شبیه خدا، این بار ما شده ایم عروسک و خدا شده عروسک گردان روزگار، راهنمایی بفرمایید.

(برنامه ی سمت خدا 25 / 10 / 1392)

پاسخ:

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین و صلی الله علی سیدنا محمدوآله و الطاهرین

و لعنةالله علی أعدائهم أجمعین و لا حول و لاقوّة إلّا بالله العلی العظیم

1. برای آنکه بتوانیم قضاوت کنیم که آیا خداوند متعال ظالم است یا نه؟ باید پیش از هر چیز معنای ظلم و عدل را بشناسیم.

ظلم عبارتست از رعایت نکردن حق کسی، اگر در جائی کسی به حق دیگری تجاوز کند او را ظالم می‌نامیم؛ مانند کسی که به دیگری بدهکار باشد و با وجود قدرت بر پرداخت بدهی، حق او را اداء نکند.

یا مانند کسی که بدون اجازه در ملک  دیگری تصرف می‌نماید و حق مالکیت او را مراعات نمی‌کند.

یا مانند کسی که بدون جهت و بدون اجازه دیگری را حبس نموده و او را از حق آزادیش محروم می‌نماید.

در مقابل عدل به مراعات نمودن حقوق گفته می‌شود و عادل کسی است که حق هر کس را اداء می نماید.

البته ظلم و عدل گاهی به معانی دیگری نیز استفاده می‌شوند که در ادامه به برخی از آنها اشاره می‌کنیم.

2. با توجه به این تعریف هر جا که صحبت از ظلم می‌شود باید کسی حقی داشته باشد و دیگری به آن تجاوز نموده باشد تا آن شخص را ظالم بنامیم.

بنابراین اگر کسی حقی نداشت نمی‌تواند ادعا کند به او ظلم شده است.

برای مطالعه ی متن کامل به ادامه مطلب مراجعه کنید.


در این زمینه بخوانید:

- اتاق گفتگوی سایت سمت خدا | آیا خداوند ظالم است؟ (نظر مخاطبین برنامه در مورد این سؤال)

- متن برنامه سمت خدا مورخ 25 دی1392

- انتشار این مطلب در سایت عمارنامه ، بچه های قلم

وبسایت گفتمان برتر


جدیدترین اثر علمیِ مکتوبِ دانشمند فرزانه جناب حجت الاسلام و المسلمین شیخ محمد حسن وکیلی حفظه الله منتشر شد. پس از انتشار کتاب «صراط مستقیم» و انتشار چند کتاب در پاسخ به نقدهای نوشته شده بر صراط مستقیم و همچنین نقد برخی تحریفات و اشتباهات تفکیکیان، اکنون کتاب بسیار ارزشمند «عشق مجازی در آینۀ شریعت، حکمت و معرفت» توسط فاضل ارجمند حجت الاسلام فکری منتشر گردید.

عشق مجازی در آیینه شریعت حکمت و معرفت

گفتمان برتر بنابر رسالت ذاتی خود یعنی نشر معارف توحیدی قرآن و اهل بیت علیهم السلام و همچنین برداشتن نقاب از چهره ی جریانات و مکاتب انحرافی که در مسیر رشد و سلوک الی الله هزاران نفس نفیس را زائل و فرصت ها و ظرفیت های ارزشمندی را به پای عقائد خرافی و باطل خویش هدر دادند، معرفی این کتاب را بر خود فرض دانسته و آنرا تقدیم نگاه همراهان خویش می نماید:

بخشی از مقدمه ناشر :

کتابی که پیش رو دارید از سلسله مکتوبات و مُنشآت استاد اندیشمند و محقق وارستۀ حوزۀ علمیّۀ مشهد مقدس جناب حجة الإسلام والمسلمین حاج شیخ محمّدحسن وکیلی دام عزّه است که توسط فاضل ارجمند جناب حجة الإسلام شیخ حمزه فکری تحریر، تدوین و تکمیل گردیده است و به موضوع «عشق»، اقسام و انواع آن به ویژه «عشق مجازی» به صورت یک پروژۀ تحقیقی گسترده و عمیق می پردازد، تا همۀ ابعاد فقهی، حِکمی و معرفتی آن برای اهل دقت و نظر تبیین شده و چراغی فراسوی دلسوختگان وادی عشق و کمال باشد.

«موسسۀ مطالعات راهبردی علوم ومعارف اسلام» با تقدیم این اثر تحقیقی به ارباب علم و عشق اعلام می دارد آمادۀ برگزاری نشست های نظریه پردازی و مناظره پیرامون مسائل اساسی معرفت اسلامی است، و در این راه، راهبرد «اتّباع أحسن» را از یک سو و «پدافند معرفتی» را از سوی دیگر و احترام و تواضع به همۀ علاقه مندان نشر معارف اهل بیت علیهم السلام را سرلوحۀ همۀ اقدامات علمی و عملی خود قرار داده است.

انتشارات موسسه مطالعات راهبردی علوم ومعارف اسلام

صفر الخیر 1435

آذر 1392

عشق مجازی در آیینه شریعت حکمت و معرفت

مقدّمۀ مؤلف

بسم اللـه الرحمن الرحیم

الحمدللـه ربّ العالمین و الصلوة و السلام على سیّدنا و مولانا محمّد و آله الطاهرین

و لعنة اللـه على أعدائهم أجمعین و لا حول و لا قوّة إلّا باللـه العلیّ العظیم

«إلهی! مَن ذا الذی ذاقَ حلاوةَ مَحبّتک فرامَ منک بدلاً، و من ذا الذی أنِسَ بقُربک فابتَغَى عَنکَ حِوَلاً؛ إلهی! فاجعلنا مِمّن اصطَفَیتَه لقُربک و وِلایتک و أخلَصتَه لِوُدّک و مَحَبّتک!»

کتابی که پیش روست دفتر سوم از مجموعة «تحریفهای علمی مخالفین حکمت و عرفان» است که به تحلیل مسألة «عشق مجازی» از منظر عقل و وحی پرداخته و به یکی از شبهات و اتّهامات دیرینة منتقدین پاسخ میگوید؛ اتّهامی که گاه از آن به نظربازی و شهوت رانی با زیبارویان تعبیر شده، و گاه ـ بدون رعایت تقوی و انصاف ـ با عنوان «تجویز و ترغیب لواط» مطرح شده است.

چند سال پیش یکی از مشاهیر منتسب به جریان تفکیک در یکی از مدارس معروف تفکیکی در مجلس درس عقائد خود، در خلال دهها مطلب خلاف واقع، از جمله همین مطلب را مطرح کرده بودند که جمعی از عرفا ـ حتّی عرفاء شیعه ـ قائل به جواز لواط بوده و خود نیز به این عمل شنیع مبادرت می ورزند و مرحوم صدرالمتألّهین نیز در زمرة قائلین به جواز این امر میباشد!

مدّتی بعد کتابی به نام «یافته های وحیانی درتضاد با بافته های یونانی» توسط یکی از ارادتمندان رکن مکتب «تفکیک» در خراسان، استاد سید جعفر سیّدان زیدت توفیقاته انتشار یافت. کتاب مزبور در ضمن قریب به دویست مورد مطالب کذب و تحریف شده و ادبیاتی مشحون از جسارت، ناسزا و تکفیرـ که به خوبی پرده از چهرة حقیقی جریان افراطی تفکیک در عصر حاضر بر میدارد ـ از جمله در حدود سی صفحه به مبحث عشق مجازی با زیبارویان پرداخته و اتهامات سخیفی را در این زمینه به مرحوم صدرالمتألهین و جناب محیی الدین عربی وارد کرده بود. در اطلاعیه هایی که برای تبلیغ کتاب بر در و دیوار مدارس مشهد نصب شده بود، اولین موضوع با خطّی درشت اینگونه عنوان شده بود: أمردپرستی عرفا! و بدین وسیله این افتراء شنیع در بین طلاب حوزه رواج داده شد.

منشأ اصلی این اتّهامات ـ چنانکه خواهد آمد ـ فصلی مختصر در کتاب شریف أسفار با عنوان «عشق الظرفاء و الفتیان للأوجه الحسان» و نیز برخی حکایات و عبارات موجود در آثار اهل عرفان میباشد که طبق معمول بی اطلاعی از اصطلاحات اهل فن و بی دقّتی در فهم عبارات، موجب سوء برداشت و چنین نسبت های خلاف واقع و قبیحی شده است.

این امور سبب شد تا عالم مجاهد استاد معظّم حضرت حجةالإسلام والمسلمین حاج شیخ محمّدحسن وکیلی دام ظلّه العالی که بحق چند سالی است در حوزة علمیّة مشهد جهادی علمی را آغاز نموده و یک تنه در قبال هجمه های پیاپی مخالفین معارف إلهیّه به حکمت و عرفان ایستادگی کرده اند در سلسله دروس «پاسخ به شبهات مربوط به عرفان و حکمت» جلسه ای را بدین مسأله اختصاص داده و در آن علاوه بر تبیین دیدگاه مرحوم صدرالمتألّهین در باب عشق مجازی به مناسبت به اختصار به احکام فقهی نظر و عشق به أجنبیّه و أمردان و بررسی روایات مربوط به این موضوع بپردازند. و از آنجا که این شبهه از گذشته های دور هماره از سوی مخالفین و منتقدین مطرح میشده و اذهان افراد بیشماری را به عرفا و حکمای عالیقدر اسلام بدبین نموده جناب استاد مصلحت دیدند که مباحث این جلسه توسط حقیر تحریر و تدوین شده تا به صورت رساله ای مختصر در معرض مطالعه و استفادة عموم قرار گیرد.

محتوای جلسة مذکور برای پاسخ به شبهات مخالفین کافی بود، لیکن به مقتضای حدیث شریف نبوی: «... ولکنّ اللـه یُحبُّ عَبداً إذا عَمِلَ عَمَلاً أحکَمَه»، نیز از آنرو که بحث «عشق» و توابع آن مورد تحقیق چندانی قرار نگرفته بود بر آن شدیم تا در این موضوع با هدفی فراتر از پاسخ به مخالفین به تحقیق و موشکافی بپردازیم. اکنون کتابی که ملاحظه می کنید همان رسالة گفته شده است که پس از گذشت بیش از دوسال تحقیق و تتبّع و مراجعات و مباحثات مستمر در خدمت استاد به محضر اهل فضل تقدیم میگردد. از تلاشی که در نزد استاد در به ثمر رسیدن این اثر انجام گرفته احدی جز خداوند متعال آگاه نیست و اگر به لطف إلهی مقبول نظر ارباب فضل و دوستداران دانش و معرفت افتد باید گفت:

یَرَی الناسُ دُهناً فی القواریر صافیاً     و لَم یَدرِ ما یَجری علی رأس سِمسِمِ

در اینجا لازم است مراتب امتنان خود را از مسئولین محترم مؤسسۀ مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام بالأخص مدیر معزّز حجةالإسلام والمسلمین دعائی دامّ مجده و معاون محترم تحقیق اندیشمند فرهیخته استاد ارجمند حجةالإسلام و المسلمین واسطی دام ظلّه نیز ابراز نمایم.

امید است که این خدمت ناچیز مقبول درگاه حضرت أحدیّت جلّ شأنه العزیز و مورد عنایت ولیّ نعمت حضرت ثامن الحجج علیه السلام و امام عصر حضرت بقیّة اللـه الأعظم أرواحنا لتراب مَقدمِه الفداء واقع شود.

نکاتی در مورد این کتاب

در اینجا مناسب است نکاتی را به عرض خوانندگان محترم برسانم:

1. در این کتاب بالغ بر یکصد روایت از أهل بیت طاهرین صلوات اللـه علیهم أجمعین طرح و بررسی گردیده و مشکلات و ابهامات بسیاری از کلمات ایشان برطرف گردیده و جلوه هایی از اعجاز آن ذوات مقدّسه در بیان معارف تکوینی و تشریعی نشان داده شده است.

نیز در پاره ای موارد تحقیقات و تدقیقات فقهی بر پایة مبانی فلسفی حکمت متعالیه ارائه شده که به نظر میرسد افق های جدیدی را در احکام روابط مرد و زن فرا روی فقهاء عظام ایجاد نماید.

2. به گفتة برخی از محقّقین، در حال حاضر در مجامع علمی غرب صدها مورد مقاله و کتاب و تحقیق در موضوع «فلسفة عشق» نوشته شده است؛ حال آنکه در میان مسلمین علیرغم طرح این بحث در برخی متون اوّلیه، در متأخرین جز مرحوم صدرالمتألّهین و برخی از کسانی که متأثّر از وی بوده اند شخص دیگری تحقیق چندانی ارائه نکرده است.

در کتاب حاضر علاوه بر شرح و تبیین فرمایش صدرالمتألهین در أسفار، به مناسبت در تنقیح و تکمیل برخی مواضع، تحقیقات جدیدی ارائه شده به طوری که میتوان گفت این کتاب بیش از آنکه مورد استفادة منتقدین قرار گیرد برای اهل فضل و دوستداران حکمت مفید خواهد بود.

درعین حال چون این نوشتار جزء فعالیت های اوّلیه در باب عشق مجازی محسوب میشود پروندة نقد و تکمیل آن باز است.

3. آنچه در کتاب حاضر از بیانات استاد تقریر و تحریر شده، و اندکی که حقیر افزوده است، تماماً به ملاحظۀ دقیق ایشان رسیده و جنابشان در تصحیح و تکمیل آن ها نکات بسیار و فصولی چند به قلم شریف خود اضافه فرموده اند، به طوری که باید گفت این کتاب تألیف شخص ایشان است. با این حال از سر لطفی که سالیانی است بر این ناچیز داشته و از باب شاگردپروری، سنّت دیرینۀ حوزه های علمیّه این کتاب به اسم حقیر به طبع می رسد.

به هر روی لازم میدانم از جملۀ آنچه به قلم استاد مکتوب شده به فصل «تحقیقی دربارۀ عشق نفسانی و شهوانی» و رسالۀ فقهیّۀ الحاقی در پایان کتاب اشاره نمایم.

4. و نکتة آخر خطاب به منتقدین حکمت و عرفان:

این کتاب به خوبی روشن میکند که مباحث فلسفی مسائلی نیستند که با مطالعه و تورّق کتب حکمت و به سادگی به دست آیند، بلکه محتاج دقّت، تعمّق، تخصّص و زانوزدن در محضر اهل فن می باشند. مطالعة این کتاب نشان خواهد داد که برداشت های مخالفین از عبارات عرفا و فلاسفه به خصوص حکیم بزرگ عالم اسلام فیلسوف إلهی و عالم ربّانی مرحوم آخوند صدرالمتألهین شیرازی قدّس اللـه نفسه الزکیّه چقدر با مقصود و مراد آن بزرگمرد فاصله داشته و نقدهایی که به مطالب او وارد ساخته اند جفایی بزرگ در حقّ او و ظلمی عظیم به عالم علم و حکمت است.

در اینجا از باب حسن ختام و تذکّر نکته ای که همواره در مجموعة «صراط مستقیم» بر آن تأکید شده، لیک از زبان مبارک یکی از حجج إلهی روایتی را که مرحوم ابن شهرآشوب رحمةاللـه علیه از أبی القاسم کوفی در کتاب التبدیل نقل نموده ذکر مینمائیم، باشد که سرگشتگان وادی طلب را راهگشا بوده و سودمند افتد.

وی میگوید: اسحق کندی فیلسوف عراق در عصر خویش که به زعم خود قرآن کریم را مشتمل بر مطالب متعارض یافته بود، شروع به نوشتن کتابی در تناقضات قرآن نمود. امام حسن عسکری علیه السلام که به واسطة یکی از شاگردان او از این جریان اطلاع یافتند توسط آن شاگرد برای وی پیغام فرستادند که:

«إن أتاک هذا المُتکلّمُ بِهذَا القرآنِ هَل یَجوزُ أن یکونَ مرادُه بما تکلَّمَ بِه مِنه غَیرَ المَعانِی التی قَد ظَننتَها أنّک ذَهَبتَ إلیها؟» (اگر گویندة این قرآن نزد تو آید و تو را از مراد خویش آگاه سازد آیا ممکن است که مقصود او از آنچه بدان تکلّم کرده غیر از معانی باشد که تو گمان کرده ای و بدان سمت رفته ای؟)

وقتی شاگرد گفتار حضرت را بر او عرضه کرد تأمّلی نموده و چنین احتمالی را از جهت عقلی و ادبی ممکن دانست. در این هنگام هیزم طلبیده آتشی فراهم آورد و جمیع آنچه نوشته بود را سوزاند.

بدیهی است که غرض از نقل این حدیث شریف استفاده از ملاک مذکور در کلام نورانی حضرت است که هر کلام برخاسته از حکمتی را در بر میگیرد، نه ادّعای همسنگی کلمات عرفا و حکما با ثقل اکبر إلهی؛ چه اینکه به گفتة بزرگ شارح حکمت متعالیة صدرائی حکیم متألّه آخوند ملّاعلی نوری قدّس سرّه:

«فلیُعلم أنّی لست اُرید أنّ کلّ ما قال به هؤلاء الحکماء و اُولئک العرفاء یجب أن یکون له وجه وجیه و محمل صحیح، و لایمکن أن یخطؤوه أو یأتوه بقول قبیح؛ و من أین و أنّی یتیسّر هذا؟! إنّما هذا منصب مَن عصمه اللـه تعالی من المعصومین عن السهو و الخطاء.

و لست أقول بأنّ ما بین دفّتی الأسفار و اُثولوجیا کالوحی النازل من السماء و مطابق لما جاء به الأنبیاء و کشف عنه الأولیاء علیهمالسلام، و لمیأتوا بباطل أو لاطائل أصلاً؛ بل نرید أنّ جُلّ کلماتهم و أکثر عباراتهم المرموزة لیس المراد منها ما یتراءی من ظواهر ألفاظها المستنکرة المکروهة بالبدیهة؛ و لااُرید غیر هذا.»

(باید دانست که غرض من این نیست که هر آنچه فیلسوفان و عارفان گفته اند دارای توجیهی بجا و محملی صحیح است و امکان ندارد که در مطالبشان به خطا رفته یا از الفاظی نابجا استفاده کرده باشند. و چگونه چنین چیزی ممکن باشد؟! و حال آنکه عصمت از خطای در گفتار منصبی است مختصّ به کسانی که خداوند آنها را از فراموشی و لغزش بازداشته است.

و نیز منظور من این نیست که همة آنچه در أسفار و اُثولوجیا مطرح شده مانند وحی نازل از آسمان و مطابق با گفتار أنبیا و شهود أولیاء إلهی است و نویسندگان آنها هیچ مطلب باطل یا بی فائده ای طرح نکرده اند. بلکه منظور ما این است که مراد از اغلب کلمات و عبارات مبهم و رمزگونة آنها مطالب ناپسند و بدیهیّ البطلانی که از ظاهرشان به ذهن میرسد نمیباشد؛ همین!)

به امید روزی که همة موالیان أهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بر سر سفرة پرنعمت معارف إلهی ایشان که شمّه ای از آن در حکمت بحثی و عرفان نظری متجلّی شده گرد آییم و در صراط مستقیم ایشان به سمت معشوق حقیقی حرکت نمائیم.

«اللـهم ربّنا أنزل علینا مائدةً من السماء تکون لنا عیداً لأوّلنا و آخرنا و آیةً منک؛ بجاه محمّد و آله الطاهرین صلّی اللـه علیه وعلیهم أجمعین.»

هشتم ربیع الثانی 1434

عید میلاد امام حسن عسکری علیه السّلام

مشهد مقدّس رضوی

علی شاهدها آلاف التّحیّةوالسلام

حوزة علمیّه ـ شیخ حمزه فکری شمیرانی

نگاهی گذرا به کتاب حاضر

کتاب حاضر در چهار بخش اصلی تنظیم شده است:

بخش اوّل در تقریر و توضیح فرمایش صدرالمتألّهین رضوان اللـه علیه است که به اعتباری مهمترین بخش کتاب میباشد.

در این بخش تفاوت های عشق نفسانی و شهوانی و شاخصه های هر یک به تفصیل توضیح داده شده است و ثابت شده که این طور نیست که محبّت به زیبارویان الزاماً شهوانی باشد. در این قسمت توضیحی دقیق از قاعدة «الظاهر عنوان الباطن» و قاعدة «المجاز قنطرة الحقیقة» ارائه شده و منافع و مضرّات عشق مجازی از منظر عقل بررسی گشته است. نکتة مهمّ این بحث آنست که عشق شهوانی از منظر مرحوم صدرالمتألّهین قدّس سرّه امری مذموم است و کلام وی تماماً ناظر به عشق نفسانی و فوائد عقلی آن است و در کتاب أسفار بحث متمرکز بر هست ونیست ها است و بایدها و نبایدها از حیطة بحث وی خارج است.

بخش دوّم کتاب به بررسی حکم عشق و محبّت و همچنین نظر به زیبارویان از منظر روایات و کلام فقها میپردازد. در این بخش در ابتدا فهرستی از روایاتی که مضامین موجود در کلام صدرالمتألّهین قدّس سرّه را تأیید میکند، ارائه شده و اثبات شده که از منظر شرع مقدّس نیز محبّت به دو قسم شهوانی و نفسانی تقسیم میشود. و سپس در فصل دوّم ابتدا به بررسی حکم فقهی نظر به چهرة زیبارویان پرداخته و فتاوای برخی از معاصران که معتقدند تماشا نمودن زن أجنبیّة زیبارو به قصد تلذّذ غیرشهوانی جائز میباشد، نقل و بررسی شده و پس از آن حکم فقهی عشق نفسانی و اقسام آن بررسی گردیده است.

بخش سوم کتاب به بررسی دو اثر از آثار تفکیکیان در نقد بحث عشق مجازی میپردازد. اثر اوّل کتاب «عارف و صوفی چه میگویند؟» تألیف مرحوم آیةاللـه حاج میرزا جوادآقا تهرانی رحمةاللـه علیه است که دربرگیرندة بحثی مختصر ولی مؤدّبانه و نسبةً علمی میباشد و در طی یازده نکته اشتباهات آن بررسی گردیده است. اثر دوّم همان کتاب یافته های وحیانی است که باعث اصلی بر تدوین این کتاب بود. کتاب یافته های وحیانی گرچه فاقد هویّت علمی است و محتوای آن ارزش نقد عالمانه ندارد، علاوه بر آنکه مشتمل بر تعابیری زشت و سخیف است که نقل آن نیز مناسب نیست؛ ولی با این حال به دو جهت عبارات آن به تفصیل نقل گشته و در طی حدود بیست و سه نکته اشتباهات آن تذکّر داده شده است:

جهت اوّل اینکه محتوای غیرعلمی این کتاب جزء افکار رائج در میان فضای عمومی تفکیکیان میباشد و بررسی تفصیلی آن مورد نیاز برادران تفکیکی است.

دوّم آنکه عبارات و ادبیات این کتاب نشانگر گوشه ای از حقائق پسِ پردة جامعة تفکیکی معاصر میباشد، حقائقی که تفکیکیان تلاشی دامنه دار برای پنهان نمودن آن کرده و سعی میکنند که جریان تفکیک را جریانی دارای ادب و حسن خلق و تقوا معرّفی کنند. نقل عبارات این کتاب برای نشان دادن این حقائق تاریخی ضروری می نماید.

بخش چهارم کتاب دربارۀ عشق و معشوق در اشعار عارفان است. در فصل اول این قسمت شواهدی از اشعار عاشقانة فقیهان عارف ارائه گشته و سپس به عوامل استفاده از اصطلاحات عشق مجازی در اشعار عرفانی پرداخته شده و در ادامه طی سه فصل با عناوین «عشق و معشوق در اشعار خواجه حافظ رحمه اللـه» و «شیخ شبستری و عشق مجازی» و «محیی الدین و عشق مجازی» اثبات شده که الفاظی که در اشعار عرفانی به کار میرود دارای معانی بلندی است که از محدودة عشق به زیبارویان عالم طبع به مراتب فراتر میباشد و غالب این کلمات به حسب اصطلاحات و زبان خاص اهل عرفان به کار میرود. و سپس ضمن بحث هایی تاریخی، ثابت شده که نسبت عشق شهوانی به مرحوم خواجه حافظ، جناب محیی الدین و شیخ شبستری کذب است. و در ضمن آن تحقیقی تاریخی دربارة کتاب مجالس العشّاق و داستان های جعلی آن دربارة عشقبازی بزرگان اهل عرفان ارائه شده است.

در پایان کتاب نیز طی یک جمع بندی کوتاه به آثار بحث عشق مجازی و دو دیدگاه مزبور در فهم روایات، مباحث فقهی، مباحث اخلاقی و در نهایت رفتارهای اجتماعی و بنیان خانواده اشاره شده است.

پس از پایان کتاب مجموعه مباحثی که مرتبط با کتاب بوده ولی درج آن در متن یا حاشیه موجب آشفتگی نظم کتاب میگشته است در طی یازده ضمیمه آورده شده که بحمداللـه مشتمل بر نکاتی عقلی، فقهی، تاریخی و مباحثی مفید و ارزشمند است. در انتها نیز رساله ای فقهی در حکم «نظر به أجنبیّه» آمده که نکات فقهی نو و تازه ای را در بر گرفته است.

برای تهیه این کتاب ارزشمند می توان با شماره ی 05112285800 (انتشارات مؤسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام) تماس گرفت.


پ.ن:

باتشکر از دوست عزیزم، سرور ارجمند حجت الاسلام قادری که زحمت تهیه این متن را کشیده بودند.


وبسایت گفتمان برتر


مناظره ی حجج الاسلام موسوی دریاباری و شیخ محمد حسن وکیلی برگزار شد.

مناظره با موضوع معاد جسمانی

در این جلسه که ظهر امروز سه شنبه 29 بهمن ماه 1392 در محل آمفی تئاتر دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد و با حضور جمع کثیری از اساتید و فضلای حوزوی و دانشگاهی برگزار شد، حجت الاسلام شیخ محمد حسن وکیلی ضمن تقریر نظریه مرحوم صدرالمتألهین در باب معاد جسمانی و ارائه ادله قرآنی و روایی آن، برخی آراء متکلمین را در این زمینه نقد کردند.

حجت الاسلام موسوی دریاباری نیز ضمن رد هرگونه نمایندگی از جانب برخی مکاتب و اشخاص مخالف فلسفه و عرفان مشهدی، و همچنین اعلام برائت از جریاناتی که با توهین و تکفیر علماء سلف بدنبال تفرقه در فضای حوزوی هستند، به بیان نظرات خویش در باب موضوع جلسه پرداختند.

فایل صوتی این مناظره ی جذاب و چالشی و جنجالی، که در آن بسیاری از ادعاهای غیر علمی جریانات مخالف فلسفه و عرفان توسط هر دو نفر نقد گردید، هم اکنون قابل دریافت می باشد.

مناظره ی علمی با موضوع

بررسی تطبیقی معاد جسمانی قرآنی و معاد جسمانی صدرایی

حجت الاسلام سید علی موسوی دریاباری

حجت الاسلام شیخ محمد حسن وکیلی

دریافت فایل صوتی با حجم 30 مگابایت

نور مجرد | بخش پایانی؛ پرسش و پاسخ

پنجشنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۲، ۰۶:۰۳ ق.ظ

وب سایت گفتمان برتر


بخش آخر همایش اختصاص داشت به پرسش و پاسخ، که به برخی سوال ها و جواب ها اشاره می کنیم:


بسم الله الرحمن الرحیم

حجت الاسلام واسطی:

ابتدا چند نکته:

در پایگاه علوم و معارف اسلام؛ با آدرس‌های

www.maarefislam.ir

www.maarefislam.net

www.maarefislam.org

کتاب های فارسی حضرت علامه به‌صورت تمام متن، ترجمه عربی کتاب ها، و تمام نوشتجات خطی ایشان همراه با نمایه‌زنی و قابلیت جستجو، به صورت کامل موجود است.

معرفی کتاب های مرحوم علامه و متن کامل ترجمه انگلیسی برخی کتاب ها مثل رساله لب اللباب و رساله سیروسلوک بحرالعلوم و کتاب لمعات الحسین و به زودی کتاب روح مجرد، نیز در سایت www.islamknowledge.org قابل دسترسی است.

پایگاه اینترنتی نورمجرد دانشنامه تخصصی آثار و احوال علامه طهرانی نیز افتتاح شده است. آدرس این سایت: www.nooremojarrad.ir می‌باشد.

همایش نور مجرد

از استاد زمانی سوالی پرسیده شد درباره آیت الله بهجت، و همچنین سوالی درباره اینکه با وجود بیاناتی که خود شما از نهج البلاغه امیرالمؤمنین نقل کردید دیگر چه نیازی به دستورات سلوکی عرفا وجود دارد؟

پاسخ استاد زمانی : مطلبی که حقیر عرض کردم این بود که انسان عالم باید اهل عمل باشد و افرادی که نام بردم از باب نمونه بود و حضرت آیت الله بهجت نیز شخصیت بسیار تأثیر گذاری بودند و همان ملاک اهل عمل بودن را داشتند و جزء همین بزرگواران هستند؛ امتیاز مرحوم علامه این بود که توانستند با تألیفات فراوان خود دریافت های فلسفی و شهودی خود را به شاگردان منتقل کنند.

در پاسخ به پرسش دوم نیز بیان داشتند: این مطلبی است که خیلی ها نقل می کنند و درباره لزوم داشتن استاد سلوک هم می گویند آیا چیزی در روایات معصومین ذکر نشده که نیاز به استاد باشد؟ اگر ذکر شده پس دیگر چه نیازی به استاد هست؟ اگر ذکر نشده پس نعوذبالله اهل بیت کم گذاشته اند! یک جواب نقضی و یک جواب حلی عرض می کنم. جواب نقضی این است که مطالب فقهی را هم ائمه علیهم السلام برای ما فرموده اند، چرا می رویم سراغ مراجع تقلید؟ برویم سراغ روایات، این می شود همان حرف اخباری ها. اما جواب حلی: یک جهت نیاز ما به استاد این است که اهل بیت علیهم السلام کلیات را فرموده اند، تطبیق کلیات بر مصادیق نیازمند تخصص است، در فقه هم همینطور است در مسأله عرفان هم همینطور است.

از استاد وکیلی سوالی پرسیده شد درباره تأکید علامه طهرانی بر مسأله ولایت و سوال درباره شخصیت محی الدین، و همچنین سوال شد درباره رابطه عرفان رهبر کبیر انقلاب با عرفان مرحوم علامه طهرانی.


پاسخ استاد وکیلی : بنده هم عرض کردم که طریقه سلوکی مرحوم علامه و مکتب عرفانی نجف دارای ویژگی هایی برتر از دیگر مکتب هاست؛ اما توجه شود که مرحوم محی الدین بر مسأله ولایت تأکید بسیار بسیار زیادی دارد به نحو عجیب، ایشان معتقد است انسان باید احترام بگذارد نه فقط به ائمه اثنی عشر بلکه به تمام ذریه و نسل رسول خدا إلی یوم القیامه، و صراحتاً می گوید تمام ذریه رسول خدا اگرچه گناهکار باشند در آخرت بخشیده می شوند و مورد شفاعت قرار می گیرند؛ و می گوید اگر سیدی به در خانه تو آمد و حاجتی داشت ولو از مال خودت باید عطا کنی، و می فرماید لازمه محبت و حق رسول خدا احترام بلکه ایثار نسبت به تمام سادات است؛ و می گوید اگر شاگردی داشته باشم که نسبت به سادات بی احترامی کند من رابطه سلوکی و رفاقتم را با او قطع می کنم. اما این نکته هست که چون ایشان در ابتدای امر در بلاد اهل سنت و مکتب آنها رشد کرده ائمه شیعه را به این نحو تفصیلی از بقیه سادات جدا نمی کند و مسأله ولایت را برای همه سادات به نحو عام مطرح می کند، در اواخر عمر که به فرمایش مرحوم آقای قاضی رضوان‌الله‌علیه مسأله ولایت از  طریق باطن برایش منکشف می شود؛ چون عرض کردیم که عالم اسماء و صفات حقیقت نفس امام است، مرحوم قاضی می فرماید هرکسی که به عالم توحید راه پیدا می کند حتماً ائمه اثنی عشر در عالم ملکوت به تفصیل برایش روشن می شود، یا اعتراف می کند و از این مرحله عبور می کند و به توحید نائل می شود و یا اعتراف نمی کند و در همانجا متوقف می شود و ساقط می شود؛ مرحوم محی الدین در اواخر عمر و در جلدهای پایانی فتوحات کاملاً گرایش های شیعی شفاف دارد. پس برای شناخت محی الدین باید تفاوت گذاشت بین آثار اولیه و آثار آخری که عبارت است از فصوص الحکم و جلدهای آخر فتوحات که گرایش های پررنگ شیعی مثل مذمت خلفاء و اعتراف به ائمه اثنی عشر و مقام امیرالمومنین در آن وجود دارد؛ با این حال طریقه عرفای نجف مسلماً نسبت به طریقه محی الدین رضوان‌الله‌علیه کامل تر است و نقایصی که در آن طریقه وجود داشته در این مکتب که از آغاز در دامان اهل بیت علیهم السلام تربیت شده وجود ندارد، اما محی الدین چون در ابتدا نگاه های اهل سنت بر بسیاری از فضاهای فکری اش حاکم بوده طبیعتاً تشخیص های ناصوابی هم در آثارش به چشم می خورد.

همایش نور مجرد

در پاسخ به پرسش دوم نیز فرمودند: آن مقدار که حقیر مطلع هستم از جهت مکتب عرفانی و آنچه که این دو بزرگوار هر دو آن را حق می دانسته اند، هر دو یک مکتب داشته اند. خاطره ای را اخیراً مقام معظم رهبری دو مرتبه نقل فرموده اند (در دیدار با اعضاء مجمع عالی حکمت و دیدار با مسئولین همایش مرحوم ملکی تبریزی)، می فرمایند یکبار در خدمت رهبر فقید انقلاب بودم و از ایشان پرسیدم درباره مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، با حال حسرت زیادی فرمودند: غصه می خورم که چرا وقتی ایشان در قم بودند من از محضر ایشان استفاده نکردم، بعد فرمودند ما در آن موقع شاگرد مرحوم آیت الله شاه آبادی بودیم و الفاظ پرطمطراق عرفان نظری ذهن ما را پر کرده بود و دیدیم در محضر مرحوم ملکی تبریزی از این مطالب خبری نیست و مجلس ایشان ما را جذب نکرد بعدها متوجه شدیم که مرحوم میرزا جواد آقا که بودند؛ در این مطلب مقام معظم رهبری تصریح می فرمایند که ایشان در اواخر عمر به بنده فرمودند که حسرت می خورم که از مرحوم ملکی تبریزی استفاده سلوکی نکرده ام. این مطلب نشان می دهد که در سالهای آخر عمر نیز ایشان طریقه مرحوم میرزاجوادآقا ملکی تبریزی را که شاگرد مرحوم ملاحسینقلی همدانی بوده اند طریقه حق می دانسته اند، و فرموده اند در قبرستان شیخان یک مرد خوابیده است و آن میرزاجوادآقا ملکی تبریزی است و در مورد مرحوم قاضی فرمودند کوهی بود از عظمت و مقام توحید. در آن نامه ای که چند ماه آخر عمر شریفشان به گورباچف نوشتند نیز فرموده اند که اگر می خواهید از عمق لطیف باریک تر از موی منازل معرفت آگاه بشوید، عده ای از خبرگان تیزهوش خود را به قم بفرستید تا سالها کتابهای محی الدین بن عربی را درس بگیرند.

 

سوال : اگر وصول به حقیقت جز با استاد میسر نیست، اگر علامه طهرانی سلوک اش فردی و اجتماعی بوده است، این بزرگداشت نیز مربوط به علامه است، پس راهکارهای عملی و دقیق نه کلی و مبهم و مجمل برای دستیابی و معرفی استاد ارائه کنید.

پاسخ استاد واسطی : در مسیر عرفان کسانی که قدری کتابها را ورق زده باشند می‌دانند که هیچ وقت استاد عرفان به سمت خود اطلاعیه و اعلان نداده است؛ و همیشه شاگردان را از اینکه دیگران را دلالت کنند، نهی می‌کرده‌اند و می‌کنند؛ علامه طهرانی اواخر می‌فرمودند که اگر کسی به فردی بگوید بیاید سراغ ما، ارتباط خودش قطع خواهد شد، حق ندارید این کار را انجام بدهید؛ برای اینکه خود آن فرد باید به صحت و سقم استاد برسد، نه اینکه به حرف دیگری اعتماد کند و فرداروزی هم با حرف او یا فرد دیگر، از استاد جدا شود!

 فلذا اگر معرفی نمی‌شود تکلیف شاگردان است که سکوت کنند. مرحوم علامه می‌فرمودند کتاب ها را معرفی کنید، چندین بار صریح و مکرر فرمودند: کسی که کتاب ها را بخواند و به دنبال خدا باشد راه برایش باز است.

سوالات دیگری هست که در این پنج دقیقه آخر می خوانم، یکسری سوالات است درباره اختلافات بعد از مرحوم علامه بین فرزندانشان و یکسری سوالات درباره رابطه مرحوم علامه و انقلاب و رهبر فقید انقلاب رحمة‌الله‌علیه.

ارتباط مرحوم علامه رضوان‌الله علیه با رهبر کبیر انقلاب قدس‌سره و اصل انقلاب، ارتباط مبنایی است. ولایت مطلقه فقیه، مبنای فقهی و علمی مرحوم علامه بوده است. این اطلاق ولایت را (یعنی اینکه فقیه در تمام شئون زندگی می تواند دخل و تصرف کند) در وحله اول از شئون انسان کامل می دانستند و در صورتی که دست به انسان کامل نرسید الاشبه فالاشبه از فقهاء و دین شناسان باید عهده‌دار تصمیم برای زندگی مردم باشد. ایشان مکانیسم مجلس خبرگانی را که هم در کتاب ولایت فقیه و هم در کتاب وظیفه فرد مسلمان توصیف تفصیلی کرده‌اند به‌عنوان راه رسیدن به ولی‌فقیه قبول داشتند و تعبیرشان «اهل حل و عقد» بود که آنها باید بنشینند و از بین خودشان فقیه برتر را انتخاب کنند. 

مرحوم علامه قدس‌سره چون عالم بودند وظیفه خود می دانستند که در مسائل اجتماعی اگر در عملکرد افراد نکته ای و مطلبی بود از باب نصح بیان کنند. صریحاً می فرمودند انتقاد کردن عمومی در این طرف و آن طرف مشکلی را حل نمی کند، اگر انتقادی دارید مسیرش را بیابید و به اهل آن، مطلب را بگویید تا گرهی باز شود.

تمام چیزهایی که ما تحت سایه اهل بیت علیهم السلام و از اولیاء خدا تعلیم گرفته ایم، این است که در تمام موارد تابع حق باشیم و حق را مکتب خود قرار دهیم و همیشه به آن سمت حرکت کنیم، اعتقاد قلبی و التزام عملی به ولایت فقیه، با النصیحه لأئمه المسلمین کاملاً قابل جمع است.

درباره اینکه پرسیده اند چرا فرزند دوم علامه طهرانی در این جلسه نقشی نداشته اند؛ کوتاه عرض می‌شود که:

 همانطور که بعد از هرکسی که صاحب مکتب و فکری است، اختلاف قرائت ها و برداشت ها از کلام آن بزرگ و نحوه اجرای سیره او و نحوه برخورد با حوادث متغیر بعدی، پیش می آید؛ بعد از مرحوم علامه نیز دو گونه قرائت و عملکرد بود و این دو قرائت به تدریج از هم جدا شدند، ما بدون تعرض به آن سروران و اعزه ای که در قم و شهرهای دیگر به نام علامه فعالیت دارند، عرض می کنیم که ما قرائت مشهد از مکتب مرحوم علامه هستیم و عرض این مطلب به این جهت است که بسیاری اوقات مطالبی که دیگران می‌گویند یا کارهایی را که دیگران انجام می دهند، تاوانش را اینجا از ما می خواهند. لذا تقاضا می‌شود اگر کسی درمورد مکتب علامه مطلبی گفت، بپرسید: این مطلب یا این رفتار مربوط به کدام قرائت از مکتب علامه است قرائت مشهد یا قرائت قم! والحمدلله رب العالمین.

حاشیه اسلیمی

بخش پرسش و پاسخ با حضور حضرات آقایان

حجج الاسلام زمانی، واسطی و وکیلی

دریافت فایل صوتی با حجم 9 مگابایت


در این زمینه بخوانید:

نور مجرد | گزارش همایش بزرگداشت علامه حسینی طهرانی + بیانات دبیر علمی همایش

نور مجرد | پیام آیت الله سید محمد صادق حسینی طهرانی

نور مجرد | از قطره به دریا؛ توصیفی از علامه آیت الله حسینی طهرانی

نور مجرد | نوآوری های حکمی عرفانی علامه آیت الله حسینی طهرانی

نور مجرد | انقلاب فرهنگی، اولویت ها و راهکارها در اندیشه علامه آیت الله حسینی طهرانی

نور مجرد | مکتب سلوکی علامه آیت الله حسینی طهرانی

نور مجرد | نظام فکری علامه آیت الله حسینی طهرانی

وب سایت گفتمان برتر


حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمد حسن وکیلی دامت برکاته نویسنده کتاب "صراط مستقیم" و استاد درس خارج اصول حوزه علمیه خراسان، چهارمین سخنران همایش بزرگداشت مرحوم علامه آیت الله حسینی طهرانی بودند که با موضوع "مکتب سلوکی علامه طهرانی" طرح بحث نمودند.

حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ علی رضایی طهرانی در مقدمه ی کتاب صراط مستقیم در مورد ایشان می فرمایند:

«... اینجانب بیش از بیست و پنج سال است که در حوزه علمیّه به تدریس مشغولم و صدها طلبه در بحث‌هاى مختلف حقیر شرکت داشته‌اند، امّا به جرأت مى‌توانم ادّعا کنم که در تیزفهمى و ژرف‌نگرى کمتر طلبه‌اى را بمانند حجت الإسلام و المسلمین حاج شیخ محمّد حسن وکیلى دیده‌ام و حدس این حقیر این است -و حدس الالمعى یقین -که اگر جنابش چونان گذشته فقط به اشتغالات علمى و سلوک عملى بپردازند در آینده‌اى نه چندان دور از چهره‌هاى ماندگار و درخشان حوزه‌هاى علمیه خواهد شد.»

حجت الاسلام وکیلی مدیر پایگاه اینترنتی عرفان و حکمت نیز می باشند.

حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمد حسن وکیلی

خلاصه ای از سخنرانی ایشان در همایش نورمجرد تقدیم میگردد:


بسم الله الرحمن الرحیم

قال مولانا الباقر علیه السلام: من سره ان لا یکون بینه و بین الله حجاب حتى ینظر الى الله و ینظر الله الیه فلیتولی آل محمد و یتبرا من اعدائهم و یاتم بالامام منهم، فانه اذا کان کذلک نظر الله الیه و نظر الى الله.

اگر بخواهیم شاخصه های مکتب سلوکی حضرت علامه طهرانی را به شماره درآوریم، در چهار محور اساسی می شود آنها را دسته بندی کرد. محور اول در مرحله هدف، دوم در طریق و شاهراه رسیدن به هدف، سوم در راهکارها و چهارم در آثار و نتایج این مکتب سلوکی است.

در محور اول مکتب سلوکی حضرت علامه در واقع تکامل یافته مکتب سلوکی آیت الحق حاج میرزا علی آقای قاضی رضوان الله علیه است که آن مکتب هم تکامل یافته مکتب آیت الحق حاج ملاحسینقلی همدانی است تفاوت اش با سایر نحله‌های مدعی معارف این است که هدف از سلوک را لقاءالله می داند و حقیقت لقاءالله را فناء فی‌الله و بقاء بالله می داند. برخی مکاتب مدعی عرفان افراد را به تقویت نفس تشویق می کنند تا هر روز به داشته های خود بیافزایند، کرامات و مکاشفات و علوم و قدرت ها، که بسیاری از شاخه های تصوف باطل در این دسته هستند.

مجموعه دیگری از گرایش های سلوکی نهایت سیر انسان را لقاءالله قرار نمی‌دهند بلکه نهایت سیر انسان را معرفت امام معرفی می‌کنند که گرایش های شیخیه همه در این طائفه هستند. نهایت سیر انسان را عالم اسماء و صفات می دانند و لقاءالله را منکر اند.

مرحوم علامه معتقد بودند انسان در سیروسلوک فقط و فقط باید دنبال عبودیت محض باشد و عبودیت محض ملازم است با معرفت خداوند متعال و معرفت کامل با فناء حاصل می شود.

همایش نور مجرد

در مسأله شاهراه رسیدن به هدف، در مکتب مرحوم قاضی و مرحوم علامه، شاهراه معرفت نفس است. تمرکز بر درون.

معرفت نفس در این مکتب بسیار پررنگ است و در روایات اهل بیت علیهم السلام نیز به آن تأکید فراوان شده؛ در کتاب شریف لب اللباب هم مرقوم است که به طریقه مرحوم قاضی گاهی تعبیر می شود به طریقه معرفت نفس، به خاطر تأکید زیادی که روی این مسأله دارند.

از جهت راهکارها در مکتب سلوکی حضرت علامه هفت راهکار اساسی برای رسیدن به هدف یعنی عبودیت مطلقه و فناء وجود دارد، اولین مسأله ای که بسیار مورد تأکید است مسأله لزوم ولایت اهل بیت علیهم السلام است به دو جهت، اولاً بیشترین چیزی که انسان را به طرف خداوند متعال حرکت می دهد و سالک را به خداوند متعال نزدیک می کند رابطه روحی است با مقام ولایت که کامل ترین انسانی است که روی کره خاکی وجود دارد، این ارتباط چون در تقرب اصلی‌ترین تأثیر را دارد، در این طریقه عرفانی به عنوان یک دستور دائمی، دستور به مرافقت قلبی دائمی با امام علیه السلام داده اند، سالک در تمام حالات و آنات باید قلباً متوجه وجود مقدس امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف باشد و این مسأله در پیش برد سالک نقش فراوانی دارد. ثانیاً چون سیر همه سلاک به طرف خداوند از طریق نفس امام علیه السلام است، که قلب او همان حقیقت عالم اسماء و صفات است، معرفت الله بدون معرفت امام شدنی نیست. در همان روایتی که در ابتدا عرض شد و این روایت هم صحیحه اعلائی است و هم توقیع است و متن مکتوب حضرت است که حضرت می فرمایند هرکس طالب نظر إلی الله است بدون حجاب، فلیتولی آل محمد. به همین جهت در مکتب سلوکی مرحوم ملاحسینقلی همدانی تأکید بسیار زیادی روی مسأله ولایت و عزاداری شده است؛ در وصیت نامه مرحوم قاضی آمده است: در میان مستحبات مهم ترین امر روضه هفتگی است ولو دو سه نفر باشد که سبب گشایش امور است؛ و اگر از اول عمر تا آخرش در خدمت سیدالشهدا علیه السلام در تعزیت و زیارت و غیرهما باشی هرگز حق آن بزرگوار ادا نمی شود. در میراث این مکتب به شکل گسترده مسأله توسل و زیارت وجود دارد و مرحوم علامه در لب اللباب نیز نقل فرموده اند، بیشتر سالکانی که برایشان تجلی سلطان معرفت شده یا در حال قرائت قرآن بوده اند یا در حال توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام.

دومین راهکاری که در مکتب سلوکی حضرت علامه مطرح است تعبد تام است به شریعت، عرفای این طائفه در این مسأله زبانزد هستند، به طوری که از طرف برخی معاصرینشان متهم می شده اند به افراط در تعبد به شریعت. مرحوم علامه نیز به انواع مستحباتی مقید بودند که گاهی دیگران اعتراض می کردند؛ در رساله لباللباب هم مرقوم داشته‌اند که سالک به قدر سرسوزنی حق تخطی از شریعت ندارد در هیچ منزلی.

راهکار سومی که در این طریقه مطرح است عشق و محبت است، تأکید شده که موتور حرکت به سمت خداوند متعال عشق است و تا آتش عشق و محبت خداوند در دل کسی پدید نیاید حرکت او به سمت خداوند متعال ممکن نیست. بسیارند کسانی که دعوت به اخلاق و آرامش و عبادت می کنند اما از عشق و محبت بهره ای ندارند و عاشق و شوریده خداوند متعال نیستند. ولی بزرگان این طریقه همه حال عشق و هیمان به خداوند در درونشان آشکار است. غیر از قرآن و روایات و ادعیه معصومین سلام‌الله علیهم اجمعین،‌ انس با اشعار عرفانی حافظ و ابن فارض برای ایجاد حب الله بسیار مطلوب است. به تعبیر امیرالمومنین علیه السلام: حب الله نار لا یمر علی شیء إلا احترق. محبت الهی آتشی است که اگر بر دل کسی بیفتد هر خودیتی را بسوزاند.

مسأله چهارم در این میراث عرفانی مسأله ضرورت داشتن استاد است. مسأله استاد از دیرباز در بین مکاتب عرفانی بوده، اما تأکید بسیار بسیار زیاد بر داشتن استاد کامل یعنی کسی که اسفار اربعه اش را تمام کرده یا استادی که مأذون از استاد کامل است، در طریقه مرحوم قاضی و شاگردان مرحوم قاضی خیلی نمود پیدا کرده است، و اولین کسی که این بحث را به تفصیل در کتابها مطرح کرده و برای استاد تلاش کرده شاخصه هایی ارائه کند و بر ضرورت آن پافشاری نموده مرحوم علامه طهرانی رضوان‌الله‌علیه است. در میراث عرفانی گذشتگان مسأله تعدد استاد و رفتن به نزد اولیائی که کامل نیستند و دستور گرفتن از آنها مسأله ای عادی بوده اما مرحوم قاضی می فرمایند اگر کسی نیمی از عمرش را صرف بکند تا دست رسی به استاد کامل پیدا بکند غنیمت است و ارزش دارد. مسأله اهمیت استاد در روایات اهل بیت علیهم السلام به شکل های مختلفی مطرح شده.

همایش نور مجرد

راهکار پنجم همراهی مراقبه است با ذکر و فکر، یعنی سلوک و ذکر و فکر فقط در یک اوقات و شرایط خاص نیست، در این طریقه سالک باید در متن همه زندگی، سلوک و ذکر و فکر و مراقبه داشته باشد، در آثار مرحوم علامه هم آمده که سلوک باید همه متن زندگی را پر بکند. از مسائلی که مرحوم علامه متفرد هستند در تأکید بر آن جاری بودن سلوک در همه جزئیات زندگیست، ایشان معتقد بودند اگر سالکی می خواهد موفق بشود باید نسبت به ذره ذره اعمالش توجه داشته باشد، ایشان صرفاً به شاگردانشان ذکر نمی دانند بلکه برای ریزترین مسائل زندگی شاگردانشان برنامه داشتند، و قائل بودند جزئیات شرع باید در تمام لحظه لحظه زندگی جریان داشته باشد. اینکه فرموده بودند سلوک گفتن ذکر نیست، ذکر گفتن را همه کس می تواند، سلوک رعایت ظرائف و دقائق است ناظر به همین مسئله است. این که مرحوم ملاحسینقلی همدانی می فرماید گول حالی که ذکر بدون مراقبه بیاورد نباید خورد، همین مسأله است.

شاخصه ششم در مکتب ایشان رعایت رفق و مداراست. استاد غیرکامل گاهی اموری را بر سالک تحمیل می کند که کشش آن را ندارد، و سالک یا بار سلوک را بر زمین می گذارد یا به فشارهای بسیار زیاد مبتلا می شود و تحولات عجیب و غریبی برایش اتفاق می افتد. اما مرحوم علامه طهرانی همچون اساتیدشان و دیگر عرفای کامل، شاگردان را با رفق و مدارا پیش می بردند و به تعبیر حضرت آیت الله حاج سیدمحمدصادق حسینی طهرانی مدظله در کتاب شریف نورمجرد آورده اند، مرحوم علامه سالکین را مانند اینکه در یک کشتی هستند سیر می‌دانند و افراد تلاطمی را در حرکت حس نمی‌کردند؛ واردات بر قلب شاگردان توسط استاد کامل تنظیم می شود و کنترل شده و محدود و منظم در جای خودش قرار می گیرد. فلذا در طریقه عرفانی مکتب نجف شما کسی را پیدا نمی کنید که شطحیات گفته باشد یا با مشکل روبرو شده باشد.

همایش نور مجرد
مسئله دیگری که در مکتب سلوکی ایشان مطرح است زمینه سازی اجتماعی برای سلوک است، غالب اولیاء شاگردان را به صورت فرد تحت تربیت قرار می دهند اما مرحوم علامه در پی این بودند که یک جمع سلوکی فراهم آورند و زمینه سلوکی سالم برای دوستان و رفقای سلوکی ایجاد کنند در فضای پر از فساد آخرالزمان، ایشان مجموعه ای از سالکان و محبین را دور هم گرد آوردند و کثرت شاگردانی که ایشان داشتند باعث شد مسأله سلوک را علنی تر مطرح بکنند و جریان سازی نمایند.

آثار این مکتب را هم گذرا عرض می کنم، یکی اینکه ایشان از وحدت شخصیه وجود و توحید اطلاقی و صمدی قرآن و مبانی حقه عرفا دفاع می کردند و آنها را گسترش می دادند. دوم اینکه شاخصه مکتب ایشان همراهی تام شریعت با عرفان است که از آن تعبیر می شود به عرفان فقاهتی، خود ایشان فقیه بودند و فقیه پرور بودند و این شاخصه در کل طریقه نجف دیده می شود. حضور در عرصه اجتماع و همه ابعاد سیاسی اجتماعی در چهارچوب شریعت نیز از شاخصه های این مکتب است، چون شریعت ما را امر کرده به فعالیت های لازم برای اقامه حاکمیت اسلام در جامعه، شما در مکتب تربیتی مرحوم ملاحسینقلی همدانی افرادی می بینید که جلودار نهضت های اجتماعی هستند مانند مرحوم آقاسیدعبدالحسین لاری و مرحوم شیخ محمدباقر بهاری که در نهضت مشروطه و مقابله در برابر روس و مرحوم آقاسیدسعید حبوبی در جنگ با انگلیس، همه جلوداران مجاهدین بودند. همین مطلب را در سیره مرحوم علامه طهرانی می بینید که ایشان با وجود حالات عمیق سلوکی که در تهران داشتند، فعالیت های سیاسی بسیار پیچیده داشتند و شاگردان خود را نیز موظف به تلاش برای اقامه حاکمیت اسلام می کردند به شرط مراقبه و توجه.

و آخرین اثر از آثار این مکتب عرفانی نداشتن سلسله و آداب خاص است. در این مکتب چون تمام توجه بر تعبد به شریعت است، چیزی زائد بر شریعت در آداب زندگی و مجالس و طرز رفت و آمد، که در بسیاری از فرق باطل دیده می شود، در این مکتب وجود ندارد و انسان می تواند قدم به قدم مطابق روایات و سیره اهل بیت علیهم السلام و دستورات شرعی عمل بکند.

 حاشیه اسلیمی

سخنران چهارم

حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمد حسن وکیلی

" مکتب سلوکی علامه طهرانی "

دریافت فایل صوتی با حجم 13 مگابایت


در این زمینه بخوانید:

نور مجرد | گزارش همایش بزرگداشت علامه حسینی طهرانی + بیانات دبیر علمی همایش

نور مجرد | پیام آیت الله سید محمد صادق حسینی طهرانی

نور مجرد | از قطره به دریا؛ توصیفی از علامه آیت الله حسینی طهرانی

نور مجرد | نوآوری های حکمی عرفانی علامه آیت الله حسینی طهرانی

نور مجرد | انقلاب فرهنگی، اولویت ها و راهکارها در اندیشه علامه آیت الله حسینی طهرانی

نور مجرد | نظام فکری علامه آیت الله حسینی طهرانی

نور مجرد | بخش پایانی؛ پرسش و پاسخ

وب سایت گفتمان برتر


به گزارش گفتمان برتر، همایش بیستمین سالگرد رحلت عارف کامل، فرید دوران حضرت علامه آیت الله سید محمد حسین حسینی طهرانی قدس الله سره عصر امروز، در حضور صدها نفر از مسئولین اجرایی، فضلا، اساتید و طلاب حوزه ی علمیه مشهد و شیفتگان آن عالم بزرگوار برگزار گردید.

در این همایش که در سالن نور مشهد و با سخنرانی حجج الاسلام سعیدیان، رضایی طهرانی، زمانی، وکیلی و واسطی برگزار شد، استقبال چشمگیر و بینظیر طالبان حق و حقیقت و شیفتگان حکمت و معرفت، باعث پرشدن ظرفیت سالن اصلی و استفاده از نمازخانه و سالن غذاخوری مجموعه مذکور شده بود.

در ابتدای این همایش پیام مکتوب حضرت آیت الله سید محمد صادق حسینی طهرانی حفظه الله تعالی فرزند ارشد و وصی مرحوم علامه حسینی طهرانی توسط فرزند ایشان جناب مستطاب حجت الاسلام سید احمد حسینی طهرانی قرائت گردید.

سپس دیگر سخنرانان این همایش هرکدام به مدت 20 دقیقه به ارائه بحث خویش پرداختند.

گفتمان برتر بصورت اختصاصی اصوات سخنرانی اساتید بزرگوار در این همایش را منتشر میکند.

ضمن عرض پوزش از سروران مکرم به جهت تأخیر صورت گرفته، هم اکنون فایل صوتی و متنی این همایش به تفکیک سخنران بر روی وبگاه قرار گرفت. فایل تصویری این مراسم نیز بزودی تقدیم خواهد شد.


حجت الاسلام فرجام مدیر اجرایی شورای مدیریت حوزه علمیه خراسان

حاشیه اسلیمی

فایل صوتی اولین سخنرانی

حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ عبدالحمید واسطی

قرائت پیام تسلیت مقام معظم رهبری  بمناسبت رحلت مرحوم علامه حسینی طهرانی

و اعلام برنامه های همایش نور مجرد

دریافت با حجم 3.5 مگابایت


در این زمینه بخوانید:

نور مجرد | پیام آیت الله سید محمد صادق حسینی طهرانی

نور مجرد | از قطره به دریا؛ توصیفی از علامه آیت الله حسینی طهرانی

نور مجرد | نوآوری های حکمی عرفانی علامه آیت الله حسینی طهرانی

نور مجرد | انقلاب فرهنگی، اولویت ها و راهکارها در اندیشه علامه آیت الله حسینی طهرانی

نور مجرد | مکتب سلوکی علامه آیت الله حسینی طهرانی

نور مجرد | نظام فکری علامه آیت الله حسینی طهرانی

نور مجرد | بخش پایانی؛ پرسش و پاسخ

وب سایت گفتمان برتر

بمناسبت بیستمین سالگرد رحلت عارف کامل، سندالعلم و العرفان حضرت آیت الله علامه حاج سید محمد حسین حسین طهرانی قدس سره همایش بزرگداشت ایشان در مشهد مقدس مقدس برگزار خواهد شد.

 پوستر اطلاع رسانی همایش علامه حسینی طهرانی

سخنرانان:

حجت الاسلام و المسلمین شیخ محسن سعیدیان

با موضوع "از قطره به دریا" توصیفی از مرحوم علامه طهرانی قدس سره

حجت الاسلام و المسلمین شیخ علی رضایی

با موضوع نوآوری های حکمی و عرفانی مرحوم علامه طهرانی قدس سره

حجت الاسلام و المسلمین شیخ مهدی زمانی

با موضوع انقلاب فرهنگی، اولویت ها و راهکارها در اندیشه مرحوم علامه طهرانی قدس سره

حجت الاسلام و المسلمین شیخ عبدالحمید واسطی

با موضوع نظام فکری مرحوم علامه طهرانی قدس سره

حجت الاسلام و المسلمین شیخ محمد حسن وکیلی

با موضوع مکتب سلوکی مرحوم علامه طهرانی قدس سره

زمان و مکان:

5شنبه 9 صفر 1435 (21 آذرماه 1392) ساعت 17 تا 21

مشهدالرضا(ع)، خیابان آبکوه، جنب اداره اوقاف ، تالار نور


در این زمینه بخوانید:

- معرفی اجمالی حضرت آیت الله علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی

- معرفی حجت الاسلام و المسلمین شیخ عبدالحمید واسطی