سیر و سلوک و معرفت الله :: گفتمان برتر

گفتمان برتر

دغدغه نوشت های یک طلبه ی تمدن گرا

گفتمان برتر

دغدغه نوشت های یک طلبه ی تمدن گرا

گفتمان برتر

امروز ما در یک چالش عظیم قرار داریم با مراکز قدرتى که فکر آنها این است که اگر این نظام کارآمدى خود را به‌طور کامل اثبات کند، عرصه براى آنها تنگ خواهد شد؛ کمااین‌که همین الان هم آنهامى‌بینند در مقابل نظام جمهورى اسلامى کم‌کارى کرده‌اند که نظام ما توانسته به پیشرفتهایى که دوستان اشاره کردند، نایل آید.گفتمان عدالت، یک گفتمان اساسى است و همه چیز ماست. منهاى آن،جمهورى اسلامى هیچ حرفى براى گفتن نخواهد داشت؛ باید آن را داشته باشیم.
در دهه‌ی چهارم انقلاب، گفتمان اصلیِ، پیشرفت و عدالت است؛ پیشرفت در همه‌ی ابعاد علمی و اقتصادی و اخلاقی و فرهنگی، و عدالت همه‌جانبه در توزیع فرصتها و امکانات مادی و معنوی.گفتمان یعنى یک مفهوم و یک معرفت همه‌گیر بشود در برهه‌اى از زمان در یک جامعه. آنوقت، این میشودگفتمان جامعه.این گفتمان را باید همه‌گیر کنید؛ به‌گونه‌یى که هر جریانى، هر شخصى، هر حزبى و هر جناحى سر کار بیاید، خودش را ناگزیر ببیند که تسلیم این گفتمان شود؛ یعنى براى عدالت تلاش کند و مجبور شود پرچم عدالت را بر دست بگیرد؛ این را شما باید نگه دارید و حفظ کنید.لازمه‌ی تحقق الگوی اسلامی–ایرانی پیشرفت و رسوخ آن در میان نخبگان، گفتمان‌سازی آن در جامعه است. این گفتمان سازى براى چیست؟ براى این است که اندیشه‌ى دینى، معرفت دینى در مخاطبان، در مردم، رشد پیدا کند. اندیشه‌ى دینى که رشد پیدا کرد، وقتى همراه با احساس مسئولیت باشد و تعهد باشد، عمل به وجود مى‌آورد و همان چیزى میشود که پیغمبران دنبال آن بودند. فرهنگ صحیح، معرفت صحیح...
(آیت الله العظمی امام خامنه ای روحی له الفداء)
***
صفحه اختصاصی سایت گفتمان برتر در نرم افزار تلگرام
https://telegram.me/goftemanbartar
شناسه کاربری صفحه:
@goftemanbartar
شناسه کاربری مدیرسایت:
@gofteman

پیوندهای روزانه

۱۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سیر و سلوک و معرفت الله» ثبت شده است

بررسی رابطه ی ایمان و محاسبه

پنجشنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۲، ۱۱:۲۸ ب.ظ

وب سایت گفتمان برتر


محاسبه، بررسی آثار اعمال بر روند زندگی است نه بررسی اعمال

خلاصه ای ازنکات
مطرح شده توسط حجت الاسلام نخاولی در جلسه سیر و سلوک قرآنی مورخ 11 مهرماه 1392

نکته 1: تفاوت حدیث قدسی با قرآن

حدیث قدسی و قرآن هر دو کلام خدا هستند ولی حدود 10 فرق دارند که اصلی ترین آن اینست که حتی لفظ قرآن لفظ وحی است اما حدیث قدسی در قالب لفظ معصوم در آمده است.  در کتب آسمانی لفظ و معنی هر دو وحی است. اما در حدیث قدسی گویی معنی از خدا و مترجم آن به شکل الفاظ معصوم است.

نکته 2: قدم اول، شستن کینه ها

تا در دلی کدورت باشد حقیقت در آن منزل نمی کند. مرحوم حسینقلی همدانی به میرزا جواد آقا ملکی تبریزی رحمه الله علیهما پس از برخورد عجیبی که موجب تنبه ایشان شود فرمودند حتی اگر به جهات شرعی از قومی کینه به دل داری تا جلوی پایشان کفش جفت نکنی راه نمی افتی.

مطلق بغض بد نیست، در روایت داریم: هر که برای خدا دوست بدارد و برای خدا بغض بورزد و برای خدا عطا کند در ملکوت او را به بزرگی یاد می کنند. مسئله اینست که کینه و کدورت بر دل ننشیند. این است که سد راه می شود.

رو، سینه را چون سین ها هفت آب شوی از کین ها        وآنگه شراب عشق را پیمانه شو پیمانه شو 

- هنر ما : مخالفت با نفس

هر چند که مقابله با نفس سخت است اما همه هنر ما همین است. قصه آن مرتاض با امام صادق علیه السلام را شنیده اید؟ همانی که توانست بگوید چه درمشت امام است و به امام گفت این قدرت را از مخالفت با نفس یافته. او کافر بود . امام فرمودند اسلام بیاور. گفت نه. فرمودند طبق رویّه ات با نفست مخالفت کن و او اسلام آورد و همه آن قدرت ها که در حال کفر بدست آورده بود از میان رفت.

این عجیب نیست. ریاضت از هر نوعش در همان فضا قدرت می آورد. ریاضت نفسانی هم قدرت نفسانی می آورد.

حقیقتا تا حالا با نفسمان چه کرده ایم؟ در لباس پوشیدن ها، خوردن ها و همه اعمالمان آیا با نفس مخالفت کرده ایم یا موافقت؟ باید دانست که نفس در موافقت تقویت می شود. کم پیدا می شود کسی که حقیقتا با نفسش مخالفت کند. لذت تمایل می آورد و تمایل، تاثّر می آورد و در نتیجه تعلق حاصل می شود.

باید از سلطنت شکم در آمد. باید از سلطنت معاشرت های دل به خواه و غیر الهی در آمد. معیار دوستی هایمان چیست؟ خوش تر سپری کردن اوقات یا رضایت خدا هر چند که مخالف میلمان باشد؟ اگر از 10 تصمیم نفسانی 5 تا را مخالفت کردیم تازه نمره مان از بیست می شود 10.

- سفارش های مرحوم بید آبادی به میرزای قمی رحمه الله علیهما

مرحوم بیدآبادی در نامه ای به مرحوم میرزای قمی این نکات را به وی متذکر میشوند: - اگر قصد رشد داری علوم رسمی حوزه بهترینشان را آنهم به حد کفایت بخوان و مابقی عمر را به یافتن حقیقت بگذران. علم به زیاده خواندن نیست. از کتاب علمی نمی جوشد و این درون توست که باید چشمه معارف شود. متخلق به اخلاق روحانیان شو تا آشکار شود. گرسنگی را دریاب که آثار و فواید بسیار دارد. 40 روز برای خدا خالص شو تا چشمه های حکمت از دلت بر زبانت جاری شود. اهل دنیا کودکانند. مرد باش و در طلب آخرت باش. دنیا وهم و پندار کودکانه ای بیش نیست.

 

- تفسیر آیه محاسبه

گفتیم که در آیه شریفه 18 سوره مبارکه حشر خداوند می فرماید:

یَأَیّها الَّذِینَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ لْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ  وَ اتَّقُواْ اللَّهَ  إِنَّ اللَّهَ خَبِیرُ  بِمَا تَعْمَلُون

تمامی مباحث محاسبه در همین آیه شریفه گنجانده شده و این آیات علاوه برآن موارد دیگری را هم پوشش می دهد. فهرست مباحث محاسبه از همین آیه برداشت شده است. جا به جای این آیه شریفه با انسان سخن می گوید.

- جغرافیای آیات قرآن

اینکه هر آیه بین چه آیاتی قرار دارد خودش داستانی دارد. این آیه در ادامه ذم و جهنمی شمردن منافقان و  یهودیان بنی قریظه و بنی نضیر آمده است و این یعنی اگر کسی این آیه را در زندگی اش بطور جدی به کار نبندد خطر گرفتار شدن به عاقبت آنها تهدیدش می کند.

- چرا خطاب به مومنان؟

می توان پرسید اگر آیه امر به تقوی می کند و تقوی همان حفظ است، چرا فقط مومنان را مخاطب قرار داد در حالیکه همه مردم محتاج آنند و تعبیر یا ایها الناس جامع تر به گمان می رسد. این نشان می دهد با اینکه همه مکلف به رعایت تقوی (و مصداق آن محاسبه ) هستند اما هر کسی موفق به آن نمیشود.

به همین روش در باره هدایتگری قرآن در جایی می فرماید هدی للناس و جایی للمتقین. همه می توانند از قرآن بهره بگیرند اما توفیقش تنها نصیب متقین می شود.

این آیه به زبانی می فرماید: ایمان حقیقی حتما تقوی می آورد و تقوی حقیقی حتما محاسبه می آورد.

- چرا " ما قدّمت" ؟

می شد خداوند بفرماید هر نفسی ببیند به چه عمل کرده: ولتنظر نفس اعماله. پاسخ اینست که خداوند از ما محاسبه عمل نخواسته، نه اینکه بنشینیم و فهرست کار های خوب و خطا را لیست کنیم. ثبت اعمال که دردی را دوا نمی کند. نمی فرماید ببین چه کرده ای، می فرماید ببین اعمال با تو چه کرده اند. عالمی که افزون بر 100 کتاب دینی داشت بعد مرگ در خواب به یکی از دوستانش گفت: هیچ کدام از آنها دستم را نگرفت، فقط سیبی که به دست یتیمی دادم به دادم رسید.

باید دید که عبادات با ما چه کرده اند، ما را بالا برده اند یا زمین زده اند. باید باطن اعمال را کاوید. در خطبه متقین داریم که "متقین فقط گوشهایشان را به علم نافع می سپارند". این از مراقبت ازقوه سامعه که ادراکی است. قوای تحریکی هم همینطور. اگر منبر می رویم به خاطر شهوتِ صحبت است یا بخاطر خدا؟

- دو آزمون نیت سنج

چگونه می شود تشخیص داد محرک اعمال ما شهوت است یا وظیفه؟

 یک - باید دید اگر مثلا برای دیگران در تدریس یا ارائه یا... برای مطالعه وقت می گذاریم، اگر اینها نبود هم همانقدر مطالعه می کردیم؟ اگر جواب منفی است باید بدانیم که داریم به سمت ریا و نفاق درونی می رویم. اگر مبتلا به این بودیم باید آن کار را کنار بگذاریم.

دو از اینکه خودم بخورم لذت بیشتری می برم یا از لذت دیگران؟

اینها را باید تمرین ذهنی و درونی داشته باشیم وگرنه به این اوضاع غالب  می رسیم که یتیم ها رها شده اند و یا اگر جمع ما را تحریک کند انفاق می کنیم وگرنه در امر خیر پیش قدم نمی شویم.

- سخن آخر

خداوند فرمود: من جاء بالحسنه. باید حسنه را به سلامت به دست صاحبش رساند. اما افسوس که گاهی قبل عمل، با نیت مان آن را باطل می کنیم و گاهی در حین عمل و گاهی بعد عمل و گاهی هم سال ها بعد.

والحمد لله رب العالمین

***

جلسه سیر و سلوک قرآنی با موضوع

" بررسی رابطه ی ایمان و محاسبه"

مورخ 11 مهرماه 1392

دریافت فایل صوتی با حجم 8 مگابایت


مطالب مرتبط:

- احساس فقر و بیچارگی نسبت به قیامت، نقطه ی مرکزی تقوا

- زندگی بدون محاسبه، زندگیِ "باختن"

- معرفی جلسات سیر و سلوک قرآنی

- معرفی حجت الاسلام و المسلمین نخاولی

وب سایت گفتمان برتر


احساس فقر و بیچارگی در مقابل خداوند، نقطه ی مرکزی تقوا

خلاصه ای ازنکات
مطرح شده توسط حجت الاسلام نخاولی در جلسه سیر و سلوک قرآنی مورخ 4 مهرماه 1392

معنای حقیقی صراط مستقیم

حالت ما در مواجهه با حقایق همان صراط ماست. یعنی اگر به راحتی حقایق را پذیرفتیم و به کار بستیم از روی پل صراط نیز به راحتی عبور می کنیم.

در حوزه عمل هم اگر در برابر لذایذ و مطلوب هایمان به سرعت جلو می پریم، از روی پل صراط هم به سرعت سقوط می کنیم. اگر هم گاهی خوب هستیم و دوباره می لغزیم، وضعیتمان رو ی صراط هم به همین منوال است.

مگر نه این است که پل صراط شاهراه وصول ما به خداست؟ و نامه اعمال همین صفحه نفس ماست؟

اگر کسی در این دنیا در درجات نفسش جوری عمل کرد که از طبیعت و برزخ آن گذشت در آن دنیا صراطی ندارد( چون آن را طی کرده) و مستقیم به بهشت و لقاء پروردگار می رسد.

راه حفظ تعادل در صراط مستقیم

در روایات فرموده اند: «صراط مستقیم از مو باریک تر و از لبه شمشیر برنده تر است». پس راه فهم حقایق و معارف الهی و عمل و باور به آنها بسیار دقیق و لطیف است. این مسیر دقیق از میان افراط ها و تفریط ها می گذرد که باید خیلی مراقب باشیم که به دام این دو نیفتیم.


چند مثال از افراط و تفریط

گاهی ممکن است فردی با این مسئله روبرو شود که « اگر علمی فرابگیری و به آن عمل نکنی این علم برایت وبال است و تو را دور تر می کند» و با خود می گوید که «پس ندانیم و نفهمیم تا مسئولیتمان کمتر باشد». غافل ازاینکه فرانگرفتن علم اگر انتخابی باشد و در این حالت جهل، عمدی خطایی انجام دهیم دو عقوبت داریم. حضرت عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام می فرمایند:« نگو نفهمم مبادا به آن عمل نکنم، بگو امید است بفهمم و به آن عمل کنم».

در امالى شیخ مفید به سند خود از مسعدة بن زیاد روایت شده که گفت از امام صادق علیه السلام شنیدم که در پاسخ کسى که معناى این بخش از آیه « فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ» را پرسید، فرمود: «خداى تعالى روز قیامت به یک یک بندگان خود مى‏فرماید: بنده من! بگو ببینم در دنیا عالم بودى یا جاهل؟» اگر بگوید عالم بودم مى‏پرسد پس چرا به علم خود عمل نکردى و اگر بگوید جاهل بودم مى‏فرماید چرا علم نیاموختى تا بدان عمل کنى؟ با همین حجت او را مجاب مى‏کند و حجت بالغه این است».

مثال دیگر از افراط و تفریط اینکه فرد می شنود:« اگر تقوی نداری مسئولیتی را نپذیر» و با خود می پندارد پس از این هیچ کاری را نمی پذیرم چون تقوی ندارم». غافل از اینکه منظور عمده این سخن این است که در فراهم آمدن تقوا کوشا باش. نه اینکه در همین بی تقوایی بمان و گوشه نشین شو. اینها خود، عذر بدتر از گناه است.

ابتدایی ترین مراتب تقوی

از ابتدایی ترین مراتب تقوی این است که در مورد دیگران قضاوت نکنیم. . گاهی فرد درباره خدا و کلام او بدون بیّنه قضاوت می کند که می شود تفسیر به رای. گاهی هم درباره اطرافیان دست به قضاوت بدون دلیل می زند. چه بسا کسی که مثلا امروز جواب سلام مارا با سردی داد سردردِمیگرنی داشته. همینطور است وقتی با یکی از معارف الهی آشنا می شویم نباید خود را فراموش کنیم آن را به دیگران تطبیق دهیم. هر کس جوابگوی اعمال و سرنوشت خودش است.(برای تفصیل این جمله به متن جلسه قبل مراجعه شود.)

یک پرسش اساسی

عقل حکم می کند قبل از هر سفر وسیله نقلیه خود را معاینه فنی کنیم و معایب و نقائص آن را بر طرف کنیم. سوال اینجاست که آیا قبل از سفر به ابدیت، مَرکب و وسیله نقلیه خود را که همین نفس ماست، به دقت معاینه کرده ایم؟ آیا فهرستی از رذائل و نقطه ضعف های خود تهیه کرده ایم؟ و آنقدر برایمان مهم بوده که آنها را بنویسیم؟ اگر کسی اینچنین کاری نکند هیچگاه اصلاح نمی شود و به مقصد نمی رسد.

راستی چرا چنین کاری نمی کنیم یا تا بحال نکرده ایم؟

دغدغه تغییر و بهتر شدن

یک کاسب برای تخفیف ندادن به مشتری و در عین حال از دست ندادن او چندین جمله در ذهنش دارد. چون قبلا به آن فکر کرده، چون دغدغه آن را داشته است.

همینطور کسی که روزه مستحب دارد برای اینکه از نپذیرفتن دیگران فرار کند و هم دیگران نفهمند روزه است (که اصل در مستحبات پنهانی بودن است) جمله هایی در ذهنش دارد، چون قبلا به آن فکر کرده، چون دغدغه آن را داشته است.

اگر دغدغه بهترشدن داشته باشیم همانطور که ماشین را معاینه فنی می کنیم نفسمان را دقیق ترمحاسبه می کنیم. چون ظاهرا عقلمان در موارد مشابه بسیار فعال است. مسئله، دغدغه بهتر شدن است.

تنها ضربه زننده و رشد دهنده

همین شیطانی که اورا عامل ضعف های خود می دانیم بسیار به اولیای الهی خدمت می کند، به این نحو که آن ها را وسوسه می کند ولی آنها فریب نمی خورند و رشد می کنند. از طرفی همان پیامبری که تمام عالم از مسیر وجود او فیض می برند نتوانست برای ابوجهل کاری بکند چون خودش نمی خواست و در را از درون بسته بود. پس همه چیز خود آدمی است تنها ضربه زننده و رشد دهنده خود ماییم و اگر به فکر نباشیم از دست هیچ ولیّ خدایی کاری بر نمی آید.

تفسیر آیه محاسبه

خداوند در آیه شریفه 18 سوره مبارکه حشر می فرماید:

«یَأَیّها الَّذِینَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ لْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ  إِنَّ اللَّهَ خَبِیرُ  بِمَا تَعْمَلُون»

این آیه نکات ظریفی دارد که در این نشست به لغات آمنوا و اتّقوا می پردازیم.

مخاطب آیه کیست؟

گاهی پس ازکلمه آمنوا در قرآن کریم، لحن توبیخی است که با سطح پایین تری از ایمان سر و کار دارد. گاهی هم مثل اینجا از ایمان حداقلی تا ایمان حد اکثری را شامل می شود.

معانی تقوی

تقوی یعنی حفظ. تقوی از جنس عمل نیست بلکه یک حالت درونی است که سر منشاء اعمال است. تقوی فقط پرهیز نیست بلکه دو بار معنایی دارد.یکی بار ایجابی و دیگری سلبی. اگر متعلَّق آن الله باشد، ایجابی یعنی بشارتی است. معنای اتّقوا الله می شود "خود را در حفاظ خدا قرار بدهید". اما اگر متعلَّق آن نار باشد معنایش سلبی و بار انذاری دارد، یعنی "خود را از آتش حفظ کنید." هرچند آن هم تلویحا می فرماید در قدم دوم از آتش به خدا پناه ببر.

روح تقوی

برای فهمیدن روح تقوی باید به خود قرآن مراجعه کرد. خداوند در آیات شریفه 5 تا 10 سوره مبارکه لیل می فرماید: « فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى‏ وَ اتَّقَى‏ (5) وَ صَدَّقَ بِالحُسْنىَ‏(6)  فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَى‏ (7) وَ أَمَّا مَن بخِلَ وَ اسْتَغْنىَ (8) وَ کَذَّبَ بِالحُسْنىَ (9)‏ فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى (10)»

 یعنی:

« امّا آنکه عطا کرد و تقوی داشت، (5)و نیکویی را تصدیق کرد، (6)بزودى راهِ آسانى پیش پاى او خواهیم گذاشت. (7)و امّا آنکه بخل ورزید و خود را بى‏نیاز دید، (8)و نیکویی را به دروغ گرفت، (9)بزودى راهِ دشوارى به او خواهیم نمود(10)»

این نوعی تقابل مرکّب است که سه صفت نیک در برابر سه رذیله قرار نهاده شده اند. عطا در برابر بخل، تصدیق نیکی در برابر تکذیب آن و در برابر تقوی استغنا را می بینیم که به ما اشاره می کند تقوی همان حالت و احساس فقر در برابر ذات غنی پروردگار است. باید سعی کنیم این احساس فقر را در خود زنده کنیم و بپرورانیم که روش آن در منزل مقتضی گفته خواهد شد انشاء الله. با زبان دل ندایمان این شود:

پرِّ کاهم در مصاف تند باد               خود ندانم در کجا خواهم فتاد

ملاک حقیقی بودن ادعا ها این است که اگر کس دیگری همین حرف را به ما بزند آیا ناراحت می شویم یا نه. مثلا اگر می گوییم « من که هنوز آدم نشده ام» ،اگر کسی گفت « تو هنوز آدم نشده ای» چه حالی پیدا می کنیم؟

سخن آخر: تقلید در اعتقادات ممنوع

همه این حرف ها تفکرات گوینده است که هر چند برای خودش یقینی شده است اما شنونده باید در آنها تحقیق کند و به تقلید حتی از حرف استاد اکتفا نکنند. زیرا از اعتقادات می پرسند و باید پاسخ داشته باشیم.

و الحمد لله ربّ العالمین

***

جلسه سیر و سلوک قرآنی با موضوع

" احساس فقر و بیچارگی در مقابل خداوند، نقطه ی مرکزی تقوا "

مورخ 4 مهرماه 1392

مطالب مرتبط:

- معرفی جلسات سیر و سلوک قرآنی

- زندگی بدون محاسبه، زندگی "باختن"

- صوت جلسات سیر و سلوک و نهج البلاغه ی استاد نخاولی

- درج این مطلب در سایت عمارنامه

زندگی بدون محاسبه، زندگیِ "باختن"

يكشنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۲، ۰۳:۵۹ ب.ظ

وب سایت گفتمان برتر


زندگی بدون محاسبه، زندگیِ "باختن" است

خلاصه ی بیانات حجه الاسلام و المسلمین دکتر نخاولی در جلسه سیر و سلوک قرآنی مورخ پنج شنبه شب 28 شهریور 1392- مسجد المنتظر

در این جلسه به بیان تذکراتی که خود، مقدمه ای بر مباحث بعدی است اکتفا شد که تحت عناوین زیر به آنها اشاره می کنیم:

-زندگی بدون محاسبه:

در کاغذ های باقیمانده از شهید حسین قجه ای برگه های محاسبه ای یافت می شود که در موارد زیر از خودش حساب کشیده است: تلاش فکری، ژرف نگری، اوقات تلف شده، سکوت در مقابل حرف باطل، بی نظمی، تحمل درد و رنج، نماز بی روح و...

زندگی بدون محاسبه زندگی باختن است.

با محاسبه ما از انفعال در می آییم و فعال می شویم.

شیطان رجیم وقتی بخاطر عباداتش به ملکوت راه پیدا کرد ابدا فکر نمی کرد در مقابل خدا خواهد ایستاد چون کبر پنهان خود را محاسبه نمی کرد وگرنه فکری برایش می کرد. خداوند در آیه 34 سوره مبارکه بقره فرموده: وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلَئکَةِ اسْجُدُواْ لاِدَمَ فَسَجَدُواْ إِلَّا إِبْلِیسَ أَبىَ‏ وَ اسْتَکْبرَ وَ کاَنَ مِنَ الْکَافِرِین. کلمه کان می رساند این استکبار و کفر ولو پنهانی در او بوده است.

-ماهیتِ انذاری چهار منزل اول:

در سلوک عملی، چهار منزل اول یعنی بیداری، توبه، محاسبه و انابه، انذار و هشدار بر بشارت می چربد چون باید موتور نفس را حرکت بدهد.

در مقابل این هشدار ها نباید نا امید شد. در دل هشدار های حق تعالی امید نجات نهفته است یعنی اولا امکان اصلاح را هنوز داری. دوم اینکه توانش را هم داری و لطیف تر از همه اینکه دوستت دارم.

هر غضبی در دلش رحمت است چون فرمود : رحمتی وسعت کل شی. و غضب هم در دایره همین کل شی است.

انذار استاد دو کار میکند: یکی تحریک فرد و دیگری اتمام حجت کردن.

-کار اصلی ما در این دنیا

کار اصلی ما در این دنیا ساختن خود و پرداختن به خویشتن است.

ما چیزی به نام فدای اجتماع شدن نداریم. این ایده کمونیست ها بود.

هدف اصلی درخت میوه دادن است. وقتی به رشد رسید لاجرم سایه هم می دهد.

اگر کسی برای مسئولیتی آمادگی علمی و اخلاقی ندارد پذیرفتن آن زائل کردن خود و آن موقعیت است.

برخی اساتید عرفان فقط در صورت حفظ و رشد معنویات اجازه ورود شاگردان در مناصب را می دادند. برخی را نیز بدون شرط منع می کردند.

خداوند در آیه 84 سوره نساء فرمود: فَقَاتِلْ فىِ سَبِیلِ اللَّهِ لَا تُکلَّفُ إِلَّا نَفْسَکَ. از همین روست که در سوره مبارکه مزمل( که بر خلاف مشهور، طبق شواهدی دومین سوره نازل شده است) پس از ابلاغ رسالت در مرتبه قبلی، اکنون دستورات خودسازی ویژه ای به پیامبر می دهد. تهجد پیامبر نیمی از کل شب را در بر می گرفت چون بار مسئولیت سنگین بود.

اگر کسی بدون خودسازی ظاهرا باری را بر میدارد بداند که حقیقتا دارد بار و خود را به زمین می زند.

برخی اساتید می فرمودند: اگر نسبت به شاگردان حس خود برتر بینی داری لطف کن و درس نده. چون در ظاهر معارف الهی را به آنها می آموزی اما در باطن مقاصد شیطانی را منتقل می کنی. اگر بپرسی که بالاخره استاد بالاتر از شاگرد هست یا نه. در جواب می شنوی: حس بنده، مثل حس تحویلدار بانک است که هیچ مالکیتی در خود نسبت به میلیارد ها پول رد وبدل شده نمی بیند. عالم حقیقی خداست و ما تنها تحویلداریم.

-چلّه ی کینه روبی

گاهی فرد نسبت به افراد معمول اطرافش کینه دارد، گاهی نسبت به علمای ربانی و عرفا که بسیار خطرناک است. اگر بگوییم که اینچنین کینه ای که در ما موجود نیست باید پاسخ داد هنوز موقعیتش پیش نیامده که مثلا عالمی ربانی جلوی جمع حرف ناخوشایندی به ما بگوید. آنگاه می توان قضاوت کرد کجای کار هستیم.

گاهی هم فرد خدای ناکرده نسبت به خدا کینه دارد .آیه شریفه 37 سوره مبارکه محمد می فرماید : إِن یَسْلْکُمُوهَا فَیُحْفِکُمْ تَبْخَلُواْ وَ یخُرِجْ أَضْغَانَکم‏ (اگر [اموال‏] شما را بخواهد و به اصرار از شما طلب کند بخل مى‏ورزید، و کینه‏هاى شما را برملا مى‏کند.) اموال فقط پول نیست. هر آنچه برای فرد مهم است اموال و دارایی است.

قرار شد چهل روز بر زدودن کینه ها از دل هایمان تمرکز کنیم.

در گام اول فهرست کسانی را که کدورتی از آنها در دل داریم از ابتدای زندگی موشکافانه نوشتیم.

اکنون در گام بعدی در مقابل هر نام مشخص می کنیم کدام یک از کینه های ما خالصا برای خدا بوده است. معیار خلوص ما دو مرحله دارد. اولا ببینیم از چه جریانی این کینه پیدا شد و در مرحله دوم اینکه ببینیم آیا در برخورد های مشابه که با افراد مورد علاقه مان پیش آمده باز هم برای خدا کینه ای به دل گرفتیم یا چه بسا علاقه های فردی مانع آن بوده.

تا جلسه بعد روی این گام تمرکز می کنیم انشا الله.

والحمد لله رب العالمین

 ***

جلسه سیر و سلوک قرآنی با موضوع

" روش های عملی محاسبه نفس"

مورخ 28 شهریور 1392

دریافت فایل صوتی با حجم 7 مگابایت


مطالب مرتبط:

- احساس فقر و بیچارگی نسبت به قیامت، نقطه ی مرکزی تقوا

- صوت جلسات سیر و سلوک و نهج البلاغه حجت الاسلام نخاولی

- خلاصه جلسه ی 30 خرداد 1392 با سخنرانی استاد نخاولی + دریافت فایل صوتی

- خلاصه جلسه ی سیر و سلوک مورخ 6 تیر 1392 با سخنرانی استاد نخاولی + دریافت فایل صوتی

- تفکر و فرهنگ سرمایه داری ریشه ی همه ی خطاها است + دریافت فایل صوتی

درج این مطلب در سایت عمارنامه

صوت جلسات سیر و سلوک و نهج البلاغه ی استاد نخاولی

يكشنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۲، ۰۹:۵۴ ق.ظ

وبسایت گفتمان برتر


پست موقت;

صوت جلسات سیر و سلوک و نهج البلاغه ی استاد حجت الاسلام و المسلمین دکتر نخاولی

همانطور که سابقا وعده کرده بودیم، تعدادی از جلسات هفتگی حجت الاسلام و المسلمین مهدی نخاولی با موضوع سیر و سلوک قرآنی و همچنین تفسیر نهج البلاغه، که به دلایلی تاکنون توفیق بازنشر آنرا نداشته ایم، در این پست تقدیم نگاه اعزه ی گرامی میکنیم.

ضمن عرض پوزش از دوستانی که چه از طریق کامنت و چه از طریق پیامک و تماس پیگیر درج مطالب جلسات هفنه های گذشته بودند به اطلاع میرساند این پست به تدریج و پس از آماده شدن متن همه ی جلسات حذف گردیده، صوت و متن هر جلسه در پستی مجزا تقدیم جان شما دوستان عزیز خواهد شد.

خواهشمندیم با انتقادات و پیشنهادات خود و همچنین بیان توانمندی های خویش بمنظور همکاری با وبگاه گفتمان برتر، ما را در راه ترویج هرچه بیشتر معارف حقه ی توحیدی و الهی یاری نمایید.

برای دریافت فایل های صوتی جلسات به ادامه مطلب مراجعه کنید.


مطالب مرتبط:

- خلاصه جلسه ی 30 خرداد 1392 با سخنرانی استاد نخاولی + دریافت فایل صوتی

- خلاصه جلسه ی سیر و سلوک مورخ 6 تیر 1392 با سخنرانی استاد نخاولی + دریافت فایل صوتی

- تفکر و فرهنگ سرمایه داری ریشه ی همه ی خطاها است + دریافت فایل صوتی


از امام رضا (ع) معرفت توحیدی بخواهید

دوشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۲، ۰۹:۳۳ ب.ظ

وبسایت گفتمان برتر


گفتاری از آیت الله شیخ علی رضایی تهرانی بمناسبت ایام مبارک دهه ی کرامت

از امام رضا (ع) معرفت توحیدی بخواهیدآیت الله شیخ علی رضایی طهرانی

اولین رتبه

بدون شک در هیچ مذهبی به بحث توحید مثل مذهب شیعه پرداخته نشده و این نکته از بررسی ادیان الهی یهودی، مسیحی، زرتشتی و نیز مذاهب اسلامی چه معتزله، اشعری ها، ماتریدی ها و... قابل اثبات است که بیشترین، با کیفیت ترین و بهترین سخنان در مسأله ی توحید در میان همه ی مذاهب، به شیعه و امامان آن بازمی گردد. بدون شک در میان ائمه ی شیعه، امام امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام رتبه دار مسائل و مباحث توحیدی است و پس از ایشان به شهادت کتب روایی و حدیثی ما، امام علی بن موسی الرضا علیه السلام عهده دار مسائل توحیدی بوده و بیشترین سخنان و گفته ها را در ارتباط با مسأله ی توحید دارند.
امام رضا (ع) توقع دارد...
اساس دین اسلام بر توحید است؛ به گونه ای که اگر توحید را بگسترانیم، می شود مجموعه ی فقه و عقاید و احکام و اخلاقیات. و اگر این ها را با هم جمع کنیم، می شود توحید. پس هر کس در توحید معرفت بیشتری داشته باشد، در دین شناسی معرفت بالاتر و والاتری خواهد داشت. اگر بخواهیم توحید را به خوبی و درستی بیاموزیم، باید در مکتب اهل بیت عصمت و طهارت و به خصوص در سخنان این دو امام همام یعنی امیرالمؤمنین و امام رضا علیهماالسلام جستجو کنیم. لذا ما شیعیان، به خصوص زائران قبر مطهر علی بن موسی الرضا علیه السلام نباید به زیارت اکتفا کنیم بلکه باید بتوانیم معارف بلند توحیدی این امام بزرگ را که الحمدلله در کتاب ها وجود دارد و بسیاری از این کتاب ها هم به برکت انقلاب اسلامی ایران ترجمه شده است، فرا بگیریم تا مبادا خداشناسی ما آمیزه ای از آموزه های انحرافی و یا ناقص و کم استناد باشد. توقع علی بن موسی الرضا علیه السلام از شیعیانش این است که به آن چه در این باره در مجامع روایی ما مثل الکافی، توحید شیخ صدوق و دیگر کتب روایی هست، اهمیت داده، آن ها را مطالعه کنند و اعتقادات خود را براساس این مباحث عالی بچینند.
دعای بلند...
خوب است زائر علی بن موسی الرضا علیه السلام در کنار خواسته های مادی خود از آن حضرت مثل شفای مریض، خانه و زندگی، پول و... از این امام رئوف و عطوف، مسائل روحی و معنوی را هم دریافت کند. اولاً درخواست کند که مزه ی توحید واقعی و ارتباط با ولایت را بچشد. ثانیاً سعی کند هرگونه استقلال را از امام بزداید و امام را واسطه ی فیض خدا بداند. در این صورت امام رضا علیه السلام بیشترین توجه را به زائر خود می کند. یعنی زائر باید نگاه توحیدی را حتی در مواجهه با خود علی بن موسی الرضا علیه السلام حفظ کند و این چیزی است که اهل بیت عصمت و طهارت از ما خواسته اند. سوم هم این که تلاش کند تا این نگاه توحیدی را در میان خانواده و بستگان خود و کسانی که بر آن ها تأثیرگذار است ایجاد کند.
مسئولیت در برابر تفکر توحیدی
مجموعه هایی مثل آستان قدس رضوی که برنامه های مختلفی را برای زائران تدارک می بینند، باید براساس نگرش علی بن موسی الرضا علیه السلام، به مسأله ی توحید هم بپردازند و در قالب جزوات، مجلات و... این معارف را در اختیار زائرین قرار دهند تا این خیل عظیم زائران داخلی و حتی شیعیان بحرین، عربستان، لبنان، عراق و دیگر مناطق، یک نگرش جدید، صحیح و محکم از توحید -که اساس دین مبین اسلام و مکتب تشیع است- پیدا کنند. این آموزه ها باید به گونه ای عملیاتی و کاربردی شود که توحید و توجه به حضرت ربوبی و تأثیر خداوند متعال در زندگی زائران مشهود باشد.
بلندای قله توحید
توحید و ولایت از هم جدایی ندارند و در مراتب عالی به نوعی به یکدیگر می رسند. در میان روایاتی که از علی بن موسی الرضا علیه السلام نقل شده است هر چند حدیث «سلسله الذهب» که در حقیقت اتحاد توحید و ولایت را در مراتب عالی بیان می کند، می تواند به عنوان الگو و نمونه ای مطرح باشد اما در ارتباط با توحید، از ایشان روایاتی دیگر داریم که به مراتب دقیق تر و عمیق تر از این روایت است. روایاتی که فردی مثل ملاصدرا در کتب حِکمی خود آن ها را تبیین می کند و گاهی صفحه ها به بیان آن ها می پردازد و در آخر هم اعتراف می کند که شاید به بلندای کلام علی بن موسی الرضا علیه السلام پی نبرده باشد.
نویسنده : مصطفی لشکری

مطالب مرتبط:

گفتاری از حجت الاسلام شیخ مهدی نخاولی بمناسبت ایام مبارک دهه ی کرامت;

کرامت ملکوتی؛ بی منّت و با محبت
درج این مطلب در سایت عمارنامه