میرزا جواد آقای تهرانی :: گفتمان برتر

گفتمان برتر

دغدغه نوشت های یک طلبه ی تمدن گرا

گفتمان برتر

دغدغه نوشت های یک طلبه ی تمدن گرا

گفتمان برتر

امروز ما در یک چالش عظیم قرار داریم با مراکز قدرتى که فکر آنها این است که اگر این نظام کارآمدى خود را به‌طور کامل اثبات کند، عرصه براى آنها تنگ خواهد شد؛ کمااین‌که همین الان هم آنهامى‌بینند در مقابل نظام جمهورى اسلامى کم‌کارى کرده‌اند که نظام ما توانسته به پیشرفتهایى که دوستان اشاره کردند، نایل آید.گفتمان عدالت، یک گفتمان اساسى است و همه چیز ماست. منهاى آن،جمهورى اسلامى هیچ حرفى براى گفتن نخواهد داشت؛ باید آن را داشته باشیم.
در دهه‌ی چهارم انقلاب، گفتمان اصلیِ، پیشرفت و عدالت است؛ پیشرفت در همه‌ی ابعاد علمی و اقتصادی و اخلاقی و فرهنگی، و عدالت همه‌جانبه در توزیع فرصتها و امکانات مادی و معنوی.گفتمان یعنى یک مفهوم و یک معرفت همه‌گیر بشود در برهه‌اى از زمان در یک جامعه. آنوقت، این میشودگفتمان جامعه.این گفتمان را باید همه‌گیر کنید؛ به‌گونه‌یى که هر جریانى، هر شخصى، هر حزبى و هر جناحى سر کار بیاید، خودش را ناگزیر ببیند که تسلیم این گفتمان شود؛ یعنى براى عدالت تلاش کند و مجبور شود پرچم عدالت را بر دست بگیرد؛ این را شما باید نگه دارید و حفظ کنید.لازمه‌ی تحقق الگوی اسلامی–ایرانی پیشرفت و رسوخ آن در میان نخبگان، گفتمان‌سازی آن در جامعه است. این گفتمان سازى براى چیست؟ براى این است که اندیشه‌ى دینى، معرفت دینى در مخاطبان، در مردم، رشد پیدا کند. اندیشه‌ى دینى که رشد پیدا کرد، وقتى همراه با احساس مسئولیت باشد و تعهد باشد، عمل به وجود مى‌آورد و همان چیزى میشود که پیغمبران دنبال آن بودند. فرهنگ صحیح، معرفت صحیح...
(آیت الله العظمی امام خامنه ای روحی له الفداء)
***
صفحه اختصاصی سایت گفتمان برتر در نرم افزار تلگرام
https://telegram.me/goftemanbartar
شناسه کاربری صفحه:
@goftemanbartar
شناسه کاربری مدیرسایت:
@gofteman

پیوندهای روزانه

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «میرزا جواد آقای تهرانی» ثبت شده است

فرداى دنیاى اسلام در دست طلبه امروز است...

پنجشنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۲، ۰۷:۴۱ ب.ظ

وب سایت گفتمان برتر


عزیزان من! وقتش حالاست...

در بین جلساتى که عدّه‌اى گرد هم مى‌آیند و ما شاهد آن هستیم، شاید جلسه‌اى براى این حقیر، به شیرینى و زیبایى این جلسه نباشد. جمعى که جوان و اهل علم و تحصیل دانش هستند و در راه صلاح انسانیّت و رضاى خدا کوشش مى‌کنند،گرد آمده‌اند. این جمع، ترکیب بدیع، زیبا و با شکوهى از ارزشهاى گوناگون است .

سایت گفتمان برتربنده مکرّر عرض کرده‌ام که بیشترین صفا، معنویّت و حقیقت، روى هم در مجموعه طلبگى حوزه‌هاى علمیّه است. خدا مى‌داند که در این حجره‌ها و مجموعه‌ها و در بین جمع انسانهاى مؤمن، چه دلها، روحها و اخلاصها و چه عشقهایى با ارزشها، و چه صفاهایى وجود دارد، که هر کس چند صباحى را در عالم طلبگى گذرانیده باشد، از آن بى‌خبر نیست.

امروز، حوزه قم، بر قلّه جوامع روحانیت است. در طول تاریخ و در عرض زمان، در هیچ برهه‌اى، حوزه‌اى با این کمیّت و کیفیتِ کارى و با این هدفهاى بزرگ و امیدهاى درخشان وجود نداشته است. در گذشته، طلاّب در حوزه‌هاى علمیّه، افق را تیره و تار مى‌دیدند. آماج تبلیغات آنها، گاهى به یک جماعت چند ده نفرى محدود مى‌شد. حوزه‌ها به جهان نمى‌اندیشیدند. به پایگاههاى رفیع سیاسى، اقتصادى و انسانى در اکناف گیتى نمى‌اندیشیدند. امروز در نگاه طلبه جوان، یک روستا نه به عنوان یک محیط محدود، بلکه جهان گسترده‌اى است که در آن، سیاست، استکبار، ابرقدرتها و صفوف به هم فشرده باطل وجود دارند و طلبه در دل و با عزم راسخ خود، به پیشواز این دنیا مى‌رود تا على‌رغم میل دشمنان، در عرصه گیتى، سخن حق را زنده کند و به کرسى بنشاند. اگر به روستا مى‌رود، به چشم بخشى از آن دنیاى بزرگْ به آن نگاه مى‌کند. در آن دنیا، روستا، شهر، شهر بزرگ، کارخانه، دانشگاه، محیطهاى اسلامى و غیر اسلامى و بلکه ضدّاسلامى هم وجود دارد. این، امید طلبه امروز و آفاق دید اوست (ما در چه زمان چنین شرایطى را داشتیم؟!) و صفاى طلبگى، همان دریاچه زلال آرامى است که طوفان­هاى مادّیگرى، سکون و طمأنینه الهى آن را آشفته نکرده استسایت گفتمان برتر. صفاى طلبگى، همان معنویّت و حجره ساده، تواضع و کم توقّعى آن است، یا خانه‌اى که از حجره، چندان بهتر نیست. به همین دلیل است که بنده در دل خود، این جمع را بسیار ارج مى‌نهم و قدر مى‌دانم و از خدا مى‌خواهم که آنچه رضاى او و به سود این جمع و حوزه‌هاى علمیّه و طبعاً به سود جهان اسلام است، در این فضا منعکس کند و به دلها و گوشها برساند.

عزیزان من! بنده درباره حوزه و دنیا و کار طلبگى، حرفهاى زیادى در دل و بر زبان دارم. شاید بعضى از شما عزیزان آنها را شنیده باشید. این را هم گفته باشم که این حرفها، حرفهاى یک نفر نیست. حرف بنده حقیر نیست؛ بلکه حرف آن نسلى است که گذشته، حال و آینده روحانیت را در مقابل چشم مجسّم مى‌کند. همه دلسوزان، به این حرفها اعتقاد دارند. همه زعما و مسؤولان امور حوزه‌ها که از مجارى امور آگاهند، چنین چیزهایى را مى‌دانند، مى‌شناسند، آرزو دارند و مى‌گویند.

 اگر ما عناصر اصلى حوزه را چهار تا پنج عنصر بدانیم (استاد، شاگرد، فضاى آموزشى، مواد درسى و از این قبیل) شاید به اعتبارى بتوان گفت: مهمتر از همه، عنصرِ طلبه است؛ چون همه این امکانات براى اوست. اگر طلبه نباشد، وجود فضاى آموزشى، کتاب درسى، علم استاد و فنّ سخنورى او بى‌معنا مى‌شود. و این، یک طرف قضیه است.

طرف دیگر آن، فرداى دنیاى اسلام است که آن هم در دست طلبه امروز است. یعنى همین طلبه امروز که مهمترین ناقل و رسانه است، فردا هم مهمترین وسیله و ناقل است. بنابراین، به اعتبارى، طلبه، اهمّ عناصر در این باب است. بنده خودم را در مقابل این عنصر ارزشمند مدیون مى‌دانم و چیزهایى به نظرم مى‌رسد که فکر مى‌کنم اگر آنها را در این جمعِ طلبگى مطرح کنم، بخشى از آن دِیْن، ممکن است ادا شود...

سایت گفتمان برتر

...فضاى قم و حوزه علمیّه، یک فضاى معنوى است. حال، از گذشته‌هاى بسیار دور، حرفى نمى‌زنیم؛ اما از حدود زمان میرزاى قمى (رضوان اللَّه علیه)، و اندکى پیش از آن، یعنى زمان مرحوم ملاّصدرا و فیض تا امروز، که دوباره قم یک حوزه علمیه برجسته شده است، صحبت مى‌کنیم. آن‌قدر اقطاب و ارکان معنوى و روحى از بزرگان، علما، زهّاد و اهل معرفت و سلوک، در همین فضایى که شما در آن نفس مى‌کشید، راه مى‌روید و زندگى مى‌کنید، حضور یافته‌اند که شمارش و شرح حال آنان، انسان را به دهشت مى‌اندازد. چقدر در این فضا معنویت ابراز شده است! سایت گفتمان برترچه خبر است در این مدرسه فیضیه و آستانه مقدّسه و در این قبرستان شیخان و گوشه گوشه این شهر عزیز و پر خاطره! این فضا را باید قدر بدانید و خود را با آن همرنگ کنید.  بارِ سنگینى بر دوش دارید و براى تحمل آن، بنیه معنوى قوى‌اى لازم است. «انّا سنلقى علیک قولاً ثقیلاً» حضرت حق، به پیغمبر و عزیز و حبیب خودش که برترین انسانها در طول تاریخ، از اوّلین و آخرین بود، خطاب فرمود که نماز شب را بخوان. نیمه شب برخیز، ارتباط و اتّصال خود را مستحکم کن؛ چون کارِ سنگینى در پیش دارى. «انّا سنلقى علیک قولاً ثقیلاً.» تحمل این بار، سخت است. آنانى که در وسط این راهِ پر دشمن و شیطان، لرزیدند، لغزیدند، منصرف شدند، به دشمن پیوستند، یا به آفات دیگر مبتلا شدند، این جاى کارشان - معنویّت - عیب داشته است

. طلبه امروز باید به این بُعد از زندگى خود، بسیار توجّه کند. شما جوانید؛ دلهاى شما نورانى است و تعلّقاتتان کم است؛ اما همیشه این طور نمى‌مانید. این سرمایه را امروز فراهم کنید تا آن روز که گرفتاریها و تعلّقاتْ از اطراف به شما حمله کرد، بتوانید از آن ذخیره معنوى خود استفاده کنید

 من یقین دارم، آن پیرمرد نورانى، معنوى، عالم، زاهد و عارف که این انقلاب با دست تواناى او بنا، غرس، آبیارى و میوه چینى شد، اگر در جوانى، آن راز و نیازها و آن عبادتها، تفکّرها و توسّلها را نداشتسایت گفتمان برتر و آن دل مؤمن و نورانى در او پدید نمى‌آمد، این کارهاى بزرگ از او صادر نمى‌شد. مرحوم آقاى حاج میرزا جواد آقاى تهرانى که از علماى بسیار مؤمن، زاهد و خالص بود و در مشهد، بسیارى ایشان را مى‌شناختند، نزدیک سى سال پیش از این، به بنده گفت: «من در جوانى براى تحصیل به قم رفتم و آن زمان، امام را در حرم مطهّر دیدم. نمى‌شناختم ایشان کیست. دیدم که یک سیّد طلبه جوان و نورانى در حرم ایستاده، تحت الحنک را انداخته، نماز مى‌خواند و اشک مى‌ریزد و تضرّع مى‌کند.» حاج میرزا جواد آقاى تهرانى مى‌گفت: «من او را نشناخته، مجذوبش شدم و از بعضى پرسیدم این آقاى نورانى کیست؟ گفتند این آقا روح‌اللَّه خمینى است. » وقتى آقا روح‌اللَّه، در دوره جوانى، آن سرمایه و ذخیره را پدید مى‌آورند، آن وقت در سنّ هشتاد سالگى، امام و بنیانگذار حکومت جمهورى اسلامى مى‌شوند.

معمولاً پیرمردها، در زودتر از این سن بازنشسته مى‌شوند و حال اداره زندگى شخصى خودشان را هم ندارند؛ اما امام در آن سن، چنین بناى عظیم و توصیف ناپذیرى را به وجود آوردند و در مقابل دشمن، آن‌طور ایستادند که انسان از شجاعت و پایدارى ایشان در مقابل حوادث و مصائب، مبهوت مى‌ماند.

در همین قم، اوایل انقلاب، به مناسبتى ما خدمت ایشان رسیده بودیم. صحبتى شد و ایشان درباره سیّد احمد آقا مطلبى را فرمودند که درست و دقیق، یادم نیست. اما مضمون آن این بود که «اگر این احمد را بگیرند یا شکنجه کنند و یا بکشند، من در باطن قلبم هم متزلزل نخواهم شد. نه این‌که بخواهم خودم را نگهدارم؛ تظاهر و تصبّر کنم.» این، تعبیر ایشان بود. مفهوم «لا تحّرکه العواصف و قور عند الحزائز»، این است.

عزیزان من! وقتش حالاست. از این فضاى معنوى، مواریث و یادگارهاى معنوى‌اى که در این فضا انباشته است، استفاده کنید. مرحوم سیّد حسین رضوى، از همین آستان مقدّسه و از علماى اوایل قرن چهاردهم است که از حالاتش نقل مى‌کنند، مثلاً در قنوت نماز وتر، دعاى «ابى حمزه» را از ابتدا تا انتها مى‌خوانده است! چنین عابدان و زاهدانى رااین حوزه تربیت کرده است. من از بزرگان حوزه خواهش مى‌کنم، درس اخلاق و تهذیب را براى جوانان مستعد، روشن و نورانى - که در این حوزه فراوان هستند - جدّى بگیرند. پس، نکته اوّل مغتنم شمردن این فضا، جوانى، فراغت و نورانیّتى است که بحمداللَّه در شما وجود دارد، و این فرصتْ پایه همه چیز است.

بیانات در دیدار جمعی از روحانیون ۱۳۷۴/۰۹/۱۶


مطالب مرتبط:

+ نقشه راه