نامه ی مرحوم بیدآبادی به میرزای قمی :: گفتمان برتر

گفتمان برتر

دغدغه نوشت های یک طلبه ی تمدن گرا

گفتمان برتر

دغدغه نوشت های یک طلبه ی تمدن گرا

گفتمان برتر

امروز ما در یک چالش عظیم قرار داریم با مراکز قدرتى که فکر آنها این است که اگر این نظام کارآمدى خود را به‌طور کامل اثبات کند، عرصه براى آنها تنگ خواهد شد؛ کمااین‌که همین الان هم آنهامى‌بینند در مقابل نظام جمهورى اسلامى کم‌کارى کرده‌اند که نظام ما توانسته به پیشرفتهایى که دوستان اشاره کردند، نایل آید.گفتمان عدالت، یک گفتمان اساسى است و همه چیز ماست. منهاى آن،جمهورى اسلامى هیچ حرفى براى گفتن نخواهد داشت؛ باید آن را داشته باشیم.
در دهه‌ی چهارم انقلاب، گفتمان اصلیِ، پیشرفت و عدالت است؛ پیشرفت در همه‌ی ابعاد علمی و اقتصادی و اخلاقی و فرهنگی، و عدالت همه‌جانبه در توزیع فرصتها و امکانات مادی و معنوی.گفتمان یعنى یک مفهوم و یک معرفت همه‌گیر بشود در برهه‌اى از زمان در یک جامعه. آنوقت، این میشودگفتمان جامعه.این گفتمان را باید همه‌گیر کنید؛ به‌گونه‌یى که هر جریانى، هر شخصى، هر حزبى و هر جناحى سر کار بیاید، خودش را ناگزیر ببیند که تسلیم این گفتمان شود؛ یعنى براى عدالت تلاش کند و مجبور شود پرچم عدالت را بر دست بگیرد؛ این را شما باید نگه دارید و حفظ کنید.لازمه‌ی تحقق الگوی اسلامی–ایرانی پیشرفت و رسوخ آن در میان نخبگان، گفتمان‌سازی آن در جامعه است. این گفتمان سازى براى چیست؟ براى این است که اندیشه‌ى دینى، معرفت دینى در مخاطبان، در مردم، رشد پیدا کند. اندیشه‌ى دینى که رشد پیدا کرد، وقتى همراه با احساس مسئولیت باشد و تعهد باشد، عمل به وجود مى‌آورد و همان چیزى میشود که پیغمبران دنبال آن بودند. فرهنگ صحیح، معرفت صحیح...
(آیت الله العظمی امام خامنه ای روحی له الفداء)
***
صفحه اختصاصی سایت گفتمان برتر در نرم افزار تلگرام
https://telegram.me/goftemanbartar
شناسه کاربری صفحه:
@goftemanbartar
شناسه کاربری مدیرسایت:
@gofteman

پیوندهای روزانه

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نامه ی مرحوم بیدآبادی به میرزای قمی» ثبت شده است

قربانگاه محبوب؛ سکوی پرشِ حکمت

پنجشنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۲، ۱۰:۴۵ ب.ظ
وب سایت گفتمان برتر

قربانگاه محبوب؛ سکوی پرشِ حکمت

خلاصه ای ازنکات مطرح شده 
توسط حجت الاسلام دکتر نخاولی در جلسه سیر و سلوک قرآنی مورخ 25 مهرماه 1392
- حکمت چیست؟
گاهی ما اطلاعاتی بدست می آوریم. اگر این اطلاعات با هم متصل شوند به آن، علم اطلاق می کنیم و اگر این علم با نظام عالم ارتباطی پیدا کند معرفت نامیده می شود. اما اگر این معرفت چنان به صدر و ذیل عالم مرتبط شود که توانایی مدیریت صحیح زندگی در هر دو سرا را پیدا کند به آن حکمت می گوییم. نتیجه عملی حکمت کنترل نفس است. حکمت، معرفتی است که از ذهن عبور کرده و در نفس پیاده شده است. در حالات پیامبر می گویند هنگامیکه درباره معاد سخن می راند همچون فرمانده ای که دشمن را در پیش روی خود می بیند صحبت می نمود. این فقط ثمره حکمت است و از معرفت ذهنیِ صرف، چنین بر نمی آید.

- آیه حکمت
خداوند در آیه شریفه 269 سوره مبارکه بقره می فرماید:
«یُؤْتىِ الْحِکْمَةَ مَن یَشَاءُ  وَ مَن یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتىِ‏ خَیراً کَثِیرًا  وَ مَا یَذَّکَّرُ إِلَّا أُوْلُواْ الْأَلْبَابِ»
"خدا مطلقِ حکمت را به هر که خواهد عطا کند، و هر که را به حکمت رسانند خیر فراوانی بدو رسیده است، و این حقیقت را جز صاحبان خرد ناب متذکر نشوند."
این آیه شریفه هفته ها گفتگو را می طلبد اما به فراخور بحث جرعه ای از آن می نوشیم. اینجا سخن از مطلق حکمت است اما به هرکس به اندازه ظرف او عطا می شود. ظرف وجودی تفاوتی که با ظروف مادی دارد اینست که مثل بادکنک هر چه در آن بریزند حجمش توسعه می یابد و اگر چیزی نریزند چنان می خوابد که هیچ در آن نمی گنجد.

- آرزومندان حکمت
می فرماید حتی آرزوی حکمت را در سر داشتن، به معنی واقعی آرزو که منشاء حرکت باشد، نیازمند خرد و عقل ناب است. عقول ما اکثرا مشوب و آلوده است. لُبّ یعنی عقل خالص. همه به میوه گردو که از درخت می افتد گردو می گویند. وقتی پوست سبزش را می کنند باز هم گردوست. پوست سختش را که می شکنند باز هم گردوست. پوست نازکش هم همینطور. اما گردوی حقیقی همان مغز سفید آنست. ما نیز به عقل های آلوده مسامحتا عقل می گوییم اما عقل حقیقی همان لبّ است. صاحبان چنین عقلی طالب حکمت اند. البته باید گفت که آلودگی های عقل تنها در فضا های غیر اخلاقی ایجاد نمی شود بلکه برخی تغییر خواهی ها و قانون گریزی ها می تواند منشاء آن شود.

- شرط اساسی اعطاء حکمت

آیات قرآن کریم علاوه بر معانی ملکوتی تک تک آنها، از یک نظم و چینش ملکوتی بی نظیر بهره می برند، چرا که چیدمان آن از آن خداست: و رتّلناه ترتیلا.

با صرف دقت مشاهده می کنیم که آیه حکمت درست در میان آیات انفاق آمده است، آنجا که خداوند می فرماید شیطان شما را به فقر وعده می دهد و خداوند شما را به آمرزش. از این چینش آیات در می یابیم که شرط اساسی قابلیت دریافت حکمت، انفاق است : انفاق مال و جان.

- روح جاری در عید قربان

جریان عید قربان یک کلمه است: گذشتن از خواست و مطلوب. خداوند می فرماید : لن تنالوا البرّ حتی تنفقوا ممّا تحبّون. اگر از محبوب های غیر خدایی گذشتیم یکی از عطایای خداوند حکمتِ به این عظمت است.

باید فهرستی از محبوب هایمان ( خوراک، خواب، ...) تهیه کنیم و ببینیم چقدر می توانیم از آنها بگذریم. این یک معدله در هستی است که از هر چه بگذریم بالاتر آن را به ما می دهند و در هر چه بمانیم به پایین تر سقوط می کنیم. اگر از خواب گذشتیم و در نیمه شب به مناجات با خداوند پرداختیم آن عطایای شگفت نصیبمان می شود که خداوند در حدیث قدسی فرمود:" احدی نمی داند که چه برای شب زنده داران پنهان کرده ام." اگر این معنی را دریابیم دیگر خوابمان مثل حالت تجافی در نماز چنان سبک می شود که به محض رسیدن زمان از جا بر می خیزیم. گاهی شده که از بی خوابی بلند می شویم و نمازی در نیمه شب می خوانیم. این پسندیده است اما ارزش کار وقتی معلوم می شود که خواب شیرین و سنگین را برای شب زنده داری رها کنیم.


- دشمن ترینِ دشمنان

در روایات وارد شده:" دشمن ترین دشمنان نفس توست." آیا می توان متصور شد کسی به فلاح برسد ولی از دشمن خود پیروی کند. در جلسات پیش گفتگو شد که باید به فهرست اعمالمان بنگریم و ببینیم کدام مخالفت با نفس بوده و کدام موافقت. به هنگام مواجهه با غذاهای متنوع آیا همان ابتدا به سراغ خوشمزه ترین نمی رویم؟ آیا تا بحال سابقه داشته کسی پیروز شود و فرمانده اش دشمنش باشد؟


- حرکت روی خط اعتدال

البته باید توجه داشت که در این سیر مخالفت با نفس دچار افراط و تفریط نشویم. قدم اول انجام واجبات و ترک محرمات است. همینکه به نماز اهمیت بدهیم و مثلا با آرامش بخوانیم و سعی در حضور قلب کنیم و مقدمات( وضوی نیکو وسجاده و عطر و...) و مقارنات( رکوع و سجود و قنوت نیکو و ...) و تعقیبات آنرا به نیکویی بجا آوریم خوب است. قدم بعد رعایت مستحبات و مکروهات است( نماز شب و سه روز روزه در ماه و 50 آیه قرآن در روز و...) وگرنه معنی ندارد کسیکه در قدم اول کاهلی می کند قدم های بعدی را بردارد. با این حرکت های هیجانی هم به نفس آسیب جدی می زند و هم باعث ازار و اذیت اطرافیان می شود. حتی در عبادات هم نباید تابع نفس بود.

این سیر صعودی در اعمال ابتدا هم در کمیت است و هم در کیفیت اما در مقطعی به خاطر محدودیت شبانه روز تنها در بردار کیفیت پیشرفت می کند. این پیشرفت و ازدیاد را باید چنان مدیریت کردکه نه موجب آزار دیگران شود و نه با این بهانه و ترک اعمال نوافل باعث ضایع شدن خودمان بشویم.


- ادامه نامه مرحوم بیدآبادی و شرح مختصر آن

"... بعد آنکه نفس را پاکسازی( از معصیت ها و خواهش ها) کردی به دل خود رجوع کن. اعتقادات خود را به استدلال محکم کن و درونت را به خلق و خوی فرشتگان آراسته کن و آداب و عبادات را با شرایط آن رعایت کن. البته این مراتب والا با آرزو و هوس حاصل نمی شود و با ظاهر سازی و قبا و عبا و انگشتر و نسب نیکو بدست نمی آید. باید از دنیا بگذری و محبت آنرا از دل بیرون کنی.... کاری نداشته باش که دنیا به کام چه کسی شد و مبادا به نشستن در حلقه یاران و تفاخر به آنان مشغول شوی..."

(باید توجه داشت این عبارات خطاب به مرجع تقلید زمان است. هر کسی نقطه ضعف هایی دارد که اگر آتها تحریک شود خود را نشان میدهد. باید خود را شناخت. انگاره غلط از خودمان خیلی کار دستمان می دهدو ناگهان مبینیم درونمان حسادت ریشه دوانده در حالیکه می پنداشتیم ما از اینها بری بوده ایم. باید خود را محاسبه کرد تا قبل وقوع، واقعه را علاج کنیم. همه مشکلات زندگی حاصل همین بی حساب و کتاب بودن هاست. وقتی خود را نمی شناسیم وظایف خود را هم نمی شناسیم و قاعدتا ترتّب آنها را نمی دانیم و به ظرفیت های خود آگاهی نداریم. باید دید اعمالمان ما را به کجا رسانده است)

" اعمال سخت موجب اصلاح قلب و موجب ماندگاری در بهشت می گردد... اگر نفس را به کار نگیری او تو را به بازی می گیرد. رستگار کسی است که نفس را بپالاید و از خواهش های باطل باز دارد... در زیارت بر حذر باش ازینکه با خواندن عبارات زیارت از دروغ گویان باشی..."


- یک یادآوری در باب عید سعید غدیر

بزرگان همواره در بزرگداشت این عید الله الاکبر می کوشیدند و به ان توصیه می کردند. زیرا نمی شود کسی مرید کسی باشد و این ارادت خود را بروز ندهد واصلا ارادتی ارادت است که بروز کن. و ابراز آن موجب رشد می شود. اگر میخواهیم برای همسر و فرزندان لباس یا هدیه ای در سال بخریم در این ایام بخریم. و در حد امکان به سرور شرعی و بیان کمالات حضرت امیر المومنین علیه السلام بپردازیم به گونه ای که اگر فردی وارد خانه ما شد بفهمند افراد خانه عاشق فردی هستند و این روزها عشقشان طلوع کرده است.

الحمد لله رب العالمین

***

 جلسه سیر و سلوک قرآنی با موضوع

" بررسی حدود افراط و تفریط در تهذیب نفس"

مورخ 25 مهرماه 1392

دریافت فایل صوتی با حجم 9 مگابایت


پ.ن:

- سامانه اطلاع رسانی اختصاصی وبگاه گفتمان برتر راه اندازی شد؛ برای آگاهی از مطالب جدید این وبگاه عدد 3 را به شماره"50002340400166" ارسال نمائید.

مطالب مرتبط:

- بررسی ضرورت و اهمیت محاسبه در فعالیت های اجتماعی

- بررسی رابطه ی ایمان و محاسبه

- احساس فقر و بیچارگی نسبت به قیامت، نقطه ی مرکزی تقوا

- معرفی جلسات سیر و سلوک قرآنی

- معرفی حجت الاسلام و المسلمین نخاولی

- درج این مطلب در سایت عمارنامه

وب سایت گفتمان برتر


عرفه، عبادت یکروزه و رشد یکساله

خلاصه ای ازنکات
مطرح شده توسط حجت الاسلام نخاولی در جلسه سیر و سلوک قرآنی مورخ 18 مهرماه 1392

- این طفل یک شبه ره صد ساله می رود

ارزش معنوی دهه  اول ماه ذی الحجه اگر از ماه رمضان بیشتر نباشد کمتر نیست. در این دهه شب و روزی است که چه بسا از شب قدر افضل است و روایات ما تصریح دارند که شب قدر و روز عرفه  و شب عید قربان زمان ارتقاء معرفت و اعتراف به گناهان است و آیا می توان فرض کرد بدون معرفت به گناهانمان که مولود محاسبه درست و دقیق  است اعترافی حقیقی صورت پذیرد؟

باید این اوقات را قدر دانست. هر شغل و مشغله ای داریم، باید مثل سفرهای زیارتی اوقاتمان را فارغ کنیم تا به اعمال این روزها برسیم. مراجع قانون گزاری هم باید در اینچنین روز هایی ساعات کاری را به حداقل برسانند. در هر حال اگر در این زمان ها دغدغه و اعمالی نداشتیم یعنی دنیا برایمان مهم تر است، البته دغدغه قبل از تذکر دیگران به معنای در راه بودن است.

خلاصه اینکه اگر روز عرفه را درک کنیم حداقل به اندازه یک سال جلو می افتیم.

"و اما ادامه شرحِ  نامه مرحوم بید آبادی ..."

- راهی از میان سختی ها

آیا دنیا چیزی غیر از یک لقمه و یا لباس ویا همسر و .. است؟ اینها نمود هستند و بود نیستند... هر آنکه در راه خدا خود را به زحمت انداخت اهل بشارت است. انسان بزرگ از آن رو که همت های بزرگ دارد و در مسیر های صعبِ وصول به خدا می افتد، جسمش همیشه در سختی است. (همسر یکی از شهدا بعد شهادت ایشان می فرمود: شکر خدا که رفت، آخر از بس کار می کرد چشمش از بیخوابی همیشه کاسه خون بود). با به جا آوردن با اشتیاق نوافل به خدا تقرب بجو. چه کسی از صحبت با  رفیقش خسته می شود می خواهد به سرعت تمامش کند که برخی با نماز اینچنین اند؟... در زیر آسمان خدا اولیایی می زیَند که جز حق کسی آنها را نمی شناسد... اگر قادر به این اعمال نبودی لا اقل راه اصحاب یمین را ییش بگیر. در اغلب مردم نفع و خیری برای تو نیست و اما کسانی که از ارتباط با آنها ناچاری با آنان راه مدارا پیش بگیر تا جایی که دینت را سرسری نگیری.( اغلب کارهایمان واکنشی شده یعنی بدون فکر کار می کنیم... )

- دو ساحتِ مؤمن

نفست را در چراگاه رخصت های شرعی رها نکن. اینها برای اهل زمان که صاحب عقول ضعیفند گذاشته شده نه سالک راه. (اگر میخواهی رشد کنی نباید به حداقل ها اکتفا کنی.) مولای متقیان از نان جوی آغشته به روغن پرهیز می کرد. مبادا بگویی که اینها حلالند.( آنچه حرام نیست برای سطح اول حرکت مجاز است. این مسلِم است که در 4 ساحت واجب مستحب مکروه و مباح در گردش است اما مؤمن تنها دو ساحت دارد: واجب و مستحب. زینهار از فرورفتن در مباحات که لذت مناجات می رود.)

- فرار از ریاست طلبی

 زینهار از طلب ریاست.( اگر کسی در مجموعه ای در صورتی که  نفر اول نباشد انگیزه اش کم می شود بداند که ریاست طلب است. این حال را باید درمان کرد ولو به کناره گیری. پذیرفتن ریاست با دو شرط جایز است: یکی آنکه از عهده آن عِلماً و عملاً برآید و دوم آنکه خودش در حین انجام کار ضایع نشود. شیطان را نیز طعم اول بودن زمین زد. در اجنه اول بود و برملائکه پیشی گرفت اما همینکه گفتند بر انسان سجده کن نتوانست اول نباشد و تمردّد کرد. اگر کسی دوست دارد دیگران از او اجازه بگیرند بداند که در او ریاست طلبی وجود دارد.)

- عالم بی عمل

 حتی از مجالست با ریاست طلبان حذر داشته باش، مخصوصا آنکه بدون علم ادعای آن را می کند. (امیر مؤمنان احادیث گرانبهایی در این باب دارند که باید نصب العین قرارشان  داد:

1- «من عمل بغیر علمٍ کان ما یفسده اکثر ممّا یصلح» به زبان عامیانه یعنی آنکه بدون علم کاری بکند خرابکاری هایش از درستکاری اش بیشتر است.

2- «العامل بغیر علم کسائر علی غیر طریق فلا یزیده سرعه اسّیر الا بِعد من طریق واضح» کارگزار بدون علم مثل راه رونده در بیراهه است هر چه سرعتش بیشتر باشد دوری اش از شاهراه بیشتر می شود. اینچنین آدمی خدا را فراموش کرده و خدا او را به فراموشی سپرده است.)

- لذت طعام معنوی یا اطعام معنوی؟

در جلسه گذشته گفتیم که یکی از آزمون ها اینست که ببینیم آیا از اطعام و انفاق بیشتر لذت می بریم یا از خوردن. این در اطعام های مادی بود اما حکایت امر در اطعام های معنوی عکس این است، یعنی باید دید آیا از سخنرانی برای دیگران بیشتر لذت می بریم یا به گرفتن و بکار بستن آن حقایق. یا اینکه از یاد گرفتن معارف الهی بیشتر لذت میبرم یا امور مادی مثل مسافرت و تفریح و حتی درس خواندن و ...؟

- جغرافیای آیه ی محاسبه(آیه 18 سوره ی حشر)

وقتی از زاویه تناسب آیات، به سوره مبارکه حشر می نگریم به اهمیت جایگاه محاسبه بیشتر پی می بریم. متوجه می شویم این سوره به چند بخش اصلی پی در پی تقسیم شده است:

الف) تسبیح خداوند (که یعنی دیدن نقص های خود)

ب) جنگ های پیامبر و یهود، و جهاد مسلمین با آنها

ج)برخورد صمیمی انصار با مهاجرین. در این  بخش باید توجه داشت که گاهی انصار خانه شان که همان یک اتاق بود را با پرده ای تقسیم می کردند. ما اغلب اهل انفاقیم اما باید دست روی حساسیت هایمان بگذارند تا معلوم شود چه کسی اهل حقیقت است و چه کسی اهل مجاز. و باید بدانیم خداوند تا این را معلوم نکند دست از سر مدعی ایمان برنمی دارد.( اوایل سوره مبارکه عنکبوت) روزی فردی آمد پیش بنده و گفت که بسیار مشتاق به اصلاح است و اصلا همه ی دغدغه اش اصلاح است، گفتم راست میگویی؟ گفت آری! گفتم نصف مالت را ببخش! اندکی فکر کرد، گفت خیلی سخت است! نکرد و از آن به بعد هم دیگر جلسه نیامد! البته هرچند وقت یکبار می آید اما نه به جدیت سابق.

د) آیات محاسبه

ه)آیات انتهایی سوره که در جلالت قرآن و برشمردن اسماء الهی وارد شده اند که مستحب است شب ها قبل خواب خوانده شوند.

همانطور که می بینیم این آیات بعد آیات مربوط به رزمندگان فی سبیل الله و انصارِ از خود گذشته آمده و به آنها فرمان تقوا پیشگی و محاسبه می دهد. چرا به این گروه ؟

- کار اجتماعی و غفلت از نیّات پاک اول کار

گاهی اوقات نیت کار از ابتدا خدایی است اما در اثناء مشغولیتِ کار، از آن غفلت می شود. کارهای اجتماعی از آن جهت که بلند مدت تراست وبعضا در معرض دید دیگران است بیشتر از این ناحیه ضربه می خورد. ازجمله این غفلت ها این است که اگر در حوزه فعالیت ما مجموعه ای خوب کار می کند و ما تبلیغش نمی کنیم یعنی شیطان، درون ماست. اگر روح محاسبه در بازه های مشخص نیّات را به میز ارزیابی نکشد همه فعالیت های اجتماعی خوب بر باد می رود . باید سلوک فردی با سلوک اجتماعی متعادل باشند وگرنه به سرنوشت انذار داده شده توسط آخر آیه مبتلا می شویم و از فاسقون خواهیم بود.

الحمد لله ربّ العالمین

***

 جلسه سیر و سلوک قرآنی با موضوع

" بررسی ضرورت و اهمیت محاسبه در فعالیت های اجتماعی"

مورخ 18 مهرماه 1392

پ.ن:

- سامانه اطلاع رسانی اختصاصی وبگاه گفتمان برتر راه اندازی شد؛ برای آگاهی از مطالب جدید این وبگاه عدد 3 را به شماره"50002340400166" ارسال نمائید.

مطالب مرتبط:

- بررسی رابطه ی ایمان و محاسبه

- احساس فقر و بیچارگی نسبت به قیامت، نقطه ی مرکزی تقوا

- زندگی بدون محاسبه، زندگیِ "باختن"

- حقایق و اعمال روز عرفه از کتاب شریف المراقبات

- معرفی جلسات سیر و سلوک قرآنی

- معرفی حجت الاسلام و المسلمین نخاولی

بررسی رابطه ی ایمان و محاسبه

پنجشنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۲، ۱۱:۲۸ ب.ظ

وب سایت گفتمان برتر


محاسبه، بررسی آثار اعمال بر روند زندگی است نه بررسی اعمال

خلاصه ای ازنکات
مطرح شده توسط حجت الاسلام نخاولی در جلسه سیر و سلوک قرآنی مورخ 11 مهرماه 1392

نکته 1: تفاوت حدیث قدسی با قرآن

حدیث قدسی و قرآن هر دو کلام خدا هستند ولی حدود 10 فرق دارند که اصلی ترین آن اینست که حتی لفظ قرآن لفظ وحی است اما حدیث قدسی در قالب لفظ معصوم در آمده است.  در کتب آسمانی لفظ و معنی هر دو وحی است. اما در حدیث قدسی گویی معنی از خدا و مترجم آن به شکل الفاظ معصوم است.

نکته 2: قدم اول، شستن کینه ها

تا در دلی کدورت باشد حقیقت در آن منزل نمی کند. مرحوم حسینقلی همدانی به میرزا جواد آقا ملکی تبریزی رحمه الله علیهما پس از برخورد عجیبی که موجب تنبه ایشان شود فرمودند حتی اگر به جهات شرعی از قومی کینه به دل داری تا جلوی پایشان کفش جفت نکنی راه نمی افتی.

مطلق بغض بد نیست، در روایت داریم: هر که برای خدا دوست بدارد و برای خدا بغض بورزد و برای خدا عطا کند در ملکوت او را به بزرگی یاد می کنند. مسئله اینست که کینه و کدورت بر دل ننشیند. این است که سد راه می شود.

رو، سینه را چون سین ها هفت آب شوی از کین ها        وآنگه شراب عشق را پیمانه شو پیمانه شو 

- هنر ما : مخالفت با نفس

هر چند که مقابله با نفس سخت است اما همه هنر ما همین است. قصه آن مرتاض با امام صادق علیه السلام را شنیده اید؟ همانی که توانست بگوید چه درمشت امام است و به امام گفت این قدرت را از مخالفت با نفس یافته. او کافر بود . امام فرمودند اسلام بیاور. گفت نه. فرمودند طبق رویّه ات با نفست مخالفت کن و او اسلام آورد و همه آن قدرت ها که در حال کفر بدست آورده بود از میان رفت.

این عجیب نیست. ریاضت از هر نوعش در همان فضا قدرت می آورد. ریاضت نفسانی هم قدرت نفسانی می آورد.

حقیقتا تا حالا با نفسمان چه کرده ایم؟ در لباس پوشیدن ها، خوردن ها و همه اعمالمان آیا با نفس مخالفت کرده ایم یا موافقت؟ باید دانست که نفس در موافقت تقویت می شود. کم پیدا می شود کسی که حقیقتا با نفسش مخالفت کند. لذت تمایل می آورد و تمایل، تاثّر می آورد و در نتیجه تعلق حاصل می شود.

باید از سلطنت شکم در آمد. باید از سلطنت معاشرت های دل به خواه و غیر الهی در آمد. معیار دوستی هایمان چیست؟ خوش تر سپری کردن اوقات یا رضایت خدا هر چند که مخالف میلمان باشد؟ اگر از 10 تصمیم نفسانی 5 تا را مخالفت کردیم تازه نمره مان از بیست می شود 10.

- سفارش های مرحوم بید آبادی به میرزای قمی رحمه الله علیهما

مرحوم بیدآبادی در نامه ای به مرحوم میرزای قمی این نکات را به وی متذکر میشوند: - اگر قصد رشد داری علوم رسمی حوزه بهترینشان را آنهم به حد کفایت بخوان و مابقی عمر را به یافتن حقیقت بگذران. علم به زیاده خواندن نیست. از کتاب علمی نمی جوشد و این درون توست که باید چشمه معارف شود. متخلق به اخلاق روحانیان شو تا آشکار شود. گرسنگی را دریاب که آثار و فواید بسیار دارد. 40 روز برای خدا خالص شو تا چشمه های حکمت از دلت بر زبانت جاری شود. اهل دنیا کودکانند. مرد باش و در طلب آخرت باش. دنیا وهم و پندار کودکانه ای بیش نیست.

 

- تفسیر آیه محاسبه

گفتیم که در آیه شریفه 18 سوره مبارکه حشر خداوند می فرماید:

یَأَیّها الَّذِینَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ لْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ  وَ اتَّقُواْ اللَّهَ  إِنَّ اللَّهَ خَبِیرُ  بِمَا تَعْمَلُون

تمامی مباحث محاسبه در همین آیه شریفه گنجانده شده و این آیات علاوه برآن موارد دیگری را هم پوشش می دهد. فهرست مباحث محاسبه از همین آیه برداشت شده است. جا به جای این آیه شریفه با انسان سخن می گوید.

- جغرافیای آیات قرآن

اینکه هر آیه بین چه آیاتی قرار دارد خودش داستانی دارد. این آیه در ادامه ذم و جهنمی شمردن منافقان و  یهودیان بنی قریظه و بنی نضیر آمده است و این یعنی اگر کسی این آیه را در زندگی اش بطور جدی به کار نبندد خطر گرفتار شدن به عاقبت آنها تهدیدش می کند.

- چرا خطاب به مومنان؟

می توان پرسید اگر آیه امر به تقوی می کند و تقوی همان حفظ است، چرا فقط مومنان را مخاطب قرار داد در حالیکه همه مردم محتاج آنند و تعبیر یا ایها الناس جامع تر به گمان می رسد. این نشان می دهد با اینکه همه مکلف به رعایت تقوی (و مصداق آن محاسبه ) هستند اما هر کسی موفق به آن نمیشود.

به همین روش در باره هدایتگری قرآن در جایی می فرماید هدی للناس و جایی للمتقین. همه می توانند از قرآن بهره بگیرند اما توفیقش تنها نصیب متقین می شود.

این آیه به زبانی می فرماید: ایمان حقیقی حتما تقوی می آورد و تقوی حقیقی حتما محاسبه می آورد.

- چرا " ما قدّمت" ؟

می شد خداوند بفرماید هر نفسی ببیند به چه عمل کرده: ولتنظر نفس اعماله. پاسخ اینست که خداوند از ما محاسبه عمل نخواسته، نه اینکه بنشینیم و فهرست کار های خوب و خطا را لیست کنیم. ثبت اعمال که دردی را دوا نمی کند. نمی فرماید ببین چه کرده ای، می فرماید ببین اعمال با تو چه کرده اند. عالمی که افزون بر 100 کتاب دینی داشت بعد مرگ در خواب به یکی از دوستانش گفت: هیچ کدام از آنها دستم را نگرفت، فقط سیبی که به دست یتیمی دادم به دادم رسید.

باید دید که عبادات با ما چه کرده اند، ما را بالا برده اند یا زمین زده اند. باید باطن اعمال را کاوید. در خطبه متقین داریم که "متقین فقط گوشهایشان را به علم نافع می سپارند". این از مراقبت ازقوه سامعه که ادراکی است. قوای تحریکی هم همینطور. اگر منبر می رویم به خاطر شهوتِ صحبت است یا بخاطر خدا؟

- دو آزمون نیت سنج

چگونه می شود تشخیص داد محرک اعمال ما شهوت است یا وظیفه؟

 یک - باید دید اگر مثلا برای دیگران در تدریس یا ارائه یا... برای مطالعه وقت می گذاریم، اگر اینها نبود هم همانقدر مطالعه می کردیم؟ اگر جواب منفی است باید بدانیم که داریم به سمت ریا و نفاق درونی می رویم. اگر مبتلا به این بودیم باید آن کار را کنار بگذاریم.

دو از اینکه خودم بخورم لذت بیشتری می برم یا از لذت دیگران؟

اینها را باید تمرین ذهنی و درونی داشته باشیم وگرنه به این اوضاع غالب  می رسیم که یتیم ها رها شده اند و یا اگر جمع ما را تحریک کند انفاق می کنیم وگرنه در امر خیر پیش قدم نمی شویم.

- سخن آخر

خداوند فرمود: من جاء بالحسنه. باید حسنه را به سلامت به دست صاحبش رساند. اما افسوس که گاهی قبل عمل، با نیت مان آن را باطل می کنیم و گاهی در حین عمل و گاهی بعد عمل و گاهی هم سال ها بعد.

والحمد لله رب العالمین

***

جلسه سیر و سلوک قرآنی با موضوع

" بررسی رابطه ی ایمان و محاسبه"

مورخ 11 مهرماه 1392

دریافت فایل صوتی با حجم 8 مگابایت


مطالب مرتبط:

- احساس فقر و بیچارگی نسبت به قیامت، نقطه ی مرکزی تقوا

- زندگی بدون محاسبه، زندگیِ "باختن"

- معرفی جلسات سیر و سلوک قرآنی

- معرفی حجت الاسلام و المسلمین نخاولی