فرهنگ زندگی علمی، راهبرد
تربیت طلبه
حجت الاسلام
و المسلمین شیخ عبدالحمید واسطی
آسیب اصلی
در فضای تربیتی و رفتاری طلاب حاکم شدن فرهنگ زندگی روزمره است. این فرهنگ شاخصههای
زیر را دارد: غلبه احساس بر عقل، رفاه بر رشد، رسانه بر خانواده، ارتباطات حداکثری
بر ارتباطات خانوادگی، سیستم های اجتماعی بر سیستم خانواده، کمیت و اطلاعات و آمار
بر زندگی
اینها ظهوری
از شاخصهای مدرنیته است. یک زندگی مدرن با زندگی سنتی و به تعبیر دقیق زندگی دینی
و مورد رضای خدا بر اساس راهبردهای دینی متفاوت است، زندگی طلبه ها هم به تبع این
گونه شده است.
زندگی طلبه
با زندگی افراد دیگر شباهت های زیادی در مبانی رفتاری دارد؛ ساعت های خواب و
بیداری، نوع پوشش، نوع تغذیه، روابط فامیلی، ارتباط با رسانه، نوع تفریحات، طرز
عملکرد و ...
در اسلام
ساعت خواب اول شب است. مومن اول شب می خوابد و قبل از اذان بیدار می شود ولو به
مطالعه یا تعمیر خانه بپردازد. زندگی باید از اول صبح آغاز شود. «بورک لِأَمَتی فی
سُحورها و بُکورها». مطالعه و عبادت اول صبح بهره وری و برکت دارد. با کمترین زحمت
بیشترین اثرگذاری حاصل می شود.
این روایات
باید تبدیل شود به راهبردهای فرهنگی.
غلبه زندگی
روزمره، ام المشکلات به نظر می رسد. در برنامه ریزی، وقتی آسیب مرکزی تشخیص داده
شد باید با آن مقابله شود. برنامه ریزی هویتش تغییر است.
تغییر از،
به، با، از این وضع موجود به یک وضع مطلوب با یک ابزار مشخص
فرهنگ زندگی
راهبر فضاهای تربیتی است. با تحلیل هدف طلبگی (لیتفقوا فی الدین و لینذروا ..
یعبدوننی لایشرکون بی شیئا) باید به فرهنگ جایگزین منتقل شد. جایگزین این فرهنگ
غربی، فرهنگ زندگی علمی است.
شاخصه های
فرهنگ زندگی علمی:
این فرهنگ
ابتدا در مقابل فرهنگ زندگی اجرایی و مالی قرار می گیرد. اگر طلبه بخواهد کار اجرایی
و مالی داشته باشد خود بخود فرهنگ زندگی روزمره را می گیرد. کسی که این گونه است
باید فرهنگش عوض شود.
تیپ شخصیتی
افراد تابعی است از افکاری که در طول روز در ذهنش می گذرد. باید یکی دو روز
افکارمان را فهرست کنیم. اگر نقاط تراکم در ذهنیت دیده شود، آن نقاط تراکم شخصیت
افراد است. حتی اگر عنوانش چیز دیگری است. ممکن است شخص دانش آموز باشد ولی از صبح
تا به شب به فوتبال فکر می کند این شخصیت دانش آموزی ندارد. وجودش را دارد مصرف می
کند و به احساس و رفتارش دارد شکل می دهد. بسیاری از افراد دارای یک شخصیت پایدار
قابل اشاره نیستند. اگر فرد سه روز فکر خود را بررسی کند میبیند کاملا متشتت است.
این بحران شخصیتی و هویت است. کسی که زندگی علمی دارد کسی است که از صبح تا به شب
در فکر فعالیت های علمی سپری می کند. تحقیق و تدریس و تبلیغ و تألیف. تبلیغ به
معنای انتقال پیغام خدا به دیگران است. گاهی سخنرانی علمی است. گاهی شفاهی هم
نیست. چت روم است.
فرهنگ زندگی
علمی شاخصه اصلی اش این است که صبح تا به شب به فکر علمی است برای این که محصول
علمی تولید کند. فکر کند برای ارائه محصول.
کسانی که در
کارهای اجرایی و مالی هستند اگر به دنبال تولید محصول نباشند رشد نمی کنند. میخ
اگر سرش پهن باشد در دیوار نمی رود باید تمرکز باشد. تمرکز را تولید محصول ایجاد
می کند.
یأس و
افسردگی در موقعیت ها برای طلبه پیش می آید. می گویند بیفایده هستیم یا درسها بیفایده
است. چرا؟ زیرا محصول تولید نمی شود. میبینید که تقریرنویسان درس خارج اهتمام
بیشتری به درس دارند تا بقیه. کسانی که دارای فعالیت تبلیغی مستمر هستند به زندگی
طلبگی پایبندترند. کسانی که فعالیت تدریسی یا تحقیقی دارند نیز. شور زندگی و تنظیم
خودشان بیشتر است.
زندگی علمی
زندگی است که به دنبال تولید محصول علمی به طور مستمر فرد فعالیت می کند.
اگر کسی ذهن
و فکرش به سمتی سوق پیدا کرد فرهنگ حاکم بر او و احساس هایش تغییر می کند. اگر
طلبه به دنبال محصول نباشد جریان زندگی روزمره اور ا خواهد برد. کسی که مولد نیست
درجریان تولیدات دیگران قرار می گیرد و خود را مقابل آن رها میکند.
ما اگر می
خواهیم فرهنگ حاکم بر طلبه ها تغییر کند. باید نوع فکر و میزان تمرکز فکری ما
تغییر کند این ها با حافظه و محفوظات بدست نمی آید محصول عینی میخواهد.
بنابر این راهبرد
تغییر: از غلبه زندگی روزمره به زندگی علمی با تولید محصول.
البته این موضوع
شرط لازم است و رفع مانع، اما کافی نیست. حداقل و پایه و زمینه ساز برای فعالیت
تربیتی است. هزار کار دیگر بعد از آن باید انجام دهیم.
اگر آسیب
مرکزی در وضعیت موجود غلبه فرهنگ زندگی روزمره باشد، تا این تعییر نکند آسیب های
دیگر از بین نمی رود. بنابراین باید از این شروع کرد. ما در فرایند تربیت باید حداکثری
نگاه کنیم و حداقلی عمل کنیم.
اگر طلبه را
به این سمت سوق دهیم که هر کاری که انجام میدهی از آن محصول بگیر، از آب کره بگیر،
بسیار در مسیر تربیت رشد میکند و از غلبه روزمرگی رهایی می یابد.
اگر می
خواهیم طلبه تغییر کند باید انضباط رفتاری ایجاد شود و آن تابعی است از انضباط
فکری که آن هم تابعی است از قصد تولید محصول.
این اگر در
جهت افزایش کیفیت زندگی باشد، آن محصول اثربخشی خود را نشان می دهد. احساس اثربخشی
باعث میشود تولید کننده انگیزه بیشتری پیدا کند.
مرحله بعد
این است که در تولید محصول به او بگوییم که محصولی را تولید کن که به ارتقای کیفیت
زندگی تو کمک کند. این ارتقا در خدایی شدن است لذا علم به معنویت متصل می شود. اگر
این محصول علمی دنبال ارتقای کیفیت زندگی بود تأثیر متقابل علم و معنویت آشکار میشود.
دراین جا قید
به جهت افزایش کیفیت زندگی را اضافه می کنیم.
این حداقل
برنامه و راهبرد تربیت بود. تربیت عرفانی و معنوی و حداکثرهای مطلوب ما در تربیت از
این کانال فعال می شود.
سوال: اگر
یک طلبه محصول محور باشد آیا الزاما روزمره نیست؟
استاد: این
طلبه وقت خود را کنار تلویزیون رها نمی کند. مثلا برای تماشای یک فیلم یا کارتون
قلم و کاغذ بدست میگیرد و دنبال ثبت نکات یا نقد و بررسی آن تلاش میکند. کمیت در
فضای ذهنی او غلبه ندارد. دنبال کیفیت است. در ارتباط با همسایه و فامیل و ...
انضباط وقتی و گفتاریِ ناخودآگاه دارد. چون او محصول داشته است هم خودش آن محصول
را مطرح می کند و هم دیگران از او انتظار دارند که در آن باره سخنی بگوید. البته این
صرفا کفایت نمی کند. تنها زمینه ساز است. اما اگر هفتاد درصد افراد با محصول محوری
دارای این تغییر بودند، (تغییر ملموس نه صد در صد) این پیشنهاد موجه است.
سوال:
مشاهدات محدود ما نشان می دهد که گرچه زندگی متمایز شده است اما آن فرهنگ عوض نشده
است.
استاد: در
زندگی محصول محور فرد با موضوع درگیر است. اگر بخواهیم تربیت طلاب از جایی کلید
بخورد که کاربردی باشد، باید این کار را بکنیم و تولید محصول علمی را هدف بگیریم.
تا از آسیبها محفوظ ماند و به سمت رشد حرکت کند. اما اگر به همین مقدار تمایز
ایجاد نشده باید در پاریزیت های پیرامونی علتش را پیدا کرد. به نظر من سیاست نهضت
نرم افزاری و تولید علم جزو کلیدها و ابتکارهای طلایی است که نه فقط برای رشد علمی
بلکه برای تغییر فرهنک از آن استفاده می شود. کسی که این گونه است در استفاده از
لذائذ گزیده عمل می کند. محصول محوری یک کمربند حفاظتی است برای آسیب های غلبه
زندگی روزمره ... البته بعد از آن متغیرهای تشدید کننده به صورت جمع برداری که
تضاعف ایجاد می کند باید اضافه شود.
آن کس که
محصول محور است اطرافیان او تعهد او را می بینند خود را با او تنظیم می کنند.
البته این راهبردی است که راهکارهای مصداقی دارد.
یکی از آسیب
های اساسی ما فهرست های بلند بالای دستورالعملها است.در عمل چه باید کرد باید از
بین آن ها انتخاب شود. باید متمرکز عمل کرد. اگر یک آسیب مرکزی شناسایی شود خیلی
کمک می کند.
سوال: در
فضای حوزه نسبت و ارتباط موضوعات علمی با زندگی و کاربرد مستقیمش با عمل گم است.
فرضا در فقه و اصول موضوعات تحقیق موضوعاتی نیست که اگر من به آنها پرداختم دقیقا
زندگی مرا عوض کند.
استاد: اولا
وجود مانع دلیل رد اصل پیشنهاد و طرح نیست. این مغالطه است. مانع رد کننده اصل
مطلب نیست اگر می خواهید رد کنید باید مبانی را بزنید. اما چه باید کرد؟ در چشم
انداز حوزه گفتهایم که حوزه باید پژوهش محور شود و بر اساس نقشه علمی محصولات
باکیفیت ایجاد کند. منتظر تغییرات سازمانی نباید ماند. از اقدامات شخصی و گروهی
باید شروع کرد. محصولات تولیدی ما اول برای خودمان و بعد برای حوزه مفید است. مثلا
برنامه ده ساله زندگی بریزیم. یک مبلغ حوزوی چرا به صورت روزمره و توسط دیگران
موضوعات تبلیغیاش تعیین می شود؟ چرا خود ما برنامهای برای تبلیغ سی سال آینده
خود نداریم.
سوال: آنچه
که تولید می شود به درد زندگی نمی خورد.
استاد: «الحاجه
ام الاختراع» اگر فرد متعهد به تولید محصول شد به این سمت میرود.
در تمام
مهارت ها، مهارت های زندگی و در میان مهارت های زندگی، مهارت تصمیم گیری از
همه مهم تر است.
اگر فرد
تعهد داده باشد، مساله برایش جدی می شود، بعد تمام آمورش تنظیم می شود. این حس
نیاز در محصول محوری با تعهد علمی حاصل می شود. استاد چون متعهد است که مطلب را باید
تحویل دهد مجبور به مطالعه می شود.
اگر شخص
دنبال محصول محوری برود و نقشه علمی تنظیم کند بدست آوردن رابطه اطلاعاتی که در
آموزش می گیرد با محصول فعال می شود با مکانیزم الحاجه ام الاختراع
به صورت
مصداقی: قواعد ادبیات عرب محصولش چیست؟ ترجمه قرآن طبق قواعد بلاغی. عملیات مراجعه
به اطلاعات به جای این که بدون هدف انجام گیرد با هدف انجام می گیرد. شما خود را
موظف کنید که در هر ماه یک مقاله را نقد کنید. در سال اول در تاریخ یا اخلاق. ما
باید رصد کنیم فضای مسائل تولید شده در جامعه را . از آن میان یکی را نقد میکنیم
برای تمرین منطق. اما چند منظوره مفید است. در تولیدات عرفانی هم و در کلام هم
همین است.
سوال: کسانی
از زندگی روزمره جدا شده اند ولی هنوز در مسیر رشد قرار نگرفته اند.
استاد: فعال
شدن جوهره درون نرخ شاه عباسی است که باید همیشه روی آن سرمایه گذاری بشود. اما بیان
کارکردی آن: اولویت گذاری در مسائل است. وقتی که من محصولات پیش پا افتاده تولید
کردم چه می شود؟ انگیزه خود را از دست می دهم . نظام اولویت مسائل را باید تغییر
داد. نقشه علمی باید داد.
ما در شبکه
مسائل اولویتی که در مسائل فردی و اجتماعی و خانوادگی داریم باید در نظر بگیریم تا
جهت عوض شود که شخص به مطالب غیر اهم مشغول نشود. نیرویش مصرف می شود و خاصیتی
ندارد.
همه امور به
مشیت خدا است و مشیت خدا از اسباب جاری می شود. لذا برنامه باید داشت . برنامه
جوابگو است.خدا به مشیت خودش این ساختار را قرار داده است. اگر ما ساختار را درست
تشخیص دهیم در مسیر مشیت الهی هستیم.
سوال:
بسیاری مواقع محصول تولید می شود اما اندیشه پشتیبان آن را نداریم. خیلیها محصول
تولید می کنند اما لزوما کار صمیمی و با انگیزهای ندارند و نگرش خود را سامان
نداده اند.
استاد:
زحمتی روشمند و نسبتا اثربخش باید کشیده شده باشد. چرا پایان نامه
ها این همه گرفتاری دارد؟ یکی این که گردآوری است دو این که روش تفکر رعایت نمی
شود. لذا فقط بایگانی می شود.
پس باید
مساله محور باید باشیم. اما نه هر مساله ای! مساله اولویت دار.
سوال: بنابراین
محصول محوری را شما با مساله محوری تکمیل کردید.
استاد:
مساله به محصول نمی کشد. الان مرتب آسیب ها و مشکلات بیان می شود. اگر اولویت پیدا
کرد احساس ایجاد می کند.
سوال: ایا
می شود این نگاه را به دین مستند کرد؟
استاد: در روایت
عنوان بصری شاخص «اطلب العلم باستعماله» آمده است. «العلم اصل کل خیر». نیز بنابر
تمام روایاتِ علم نافع، علمی که به عمل منتهی نشود مردود است.
برخی گفته
اند: علمی که عمل نشود کشف واقع نیست. برخی گفته اند واقعیت تام نیست.
سوال: اگر محور
حرکت وظیفه محوری باشد نه محصول محوری این با رسالت طلبه بیشتر تناسب دارد. موتور
حرکت او را وظیفه شخصی یا صنفی او قرار دهیم.
استاد: این
ها قطعا درست است. من به عنوان یک مخاطب می خواهم اجرا کنم؟ میپرسم وظیفهی یک من
چیست؟ جدیت در امر تحصیل چگونه حاصل می شود؟ این ها چیزهایی است که قطعی و درست
است و از بس درست است فضا از آن اشباع شده است. اما ما شاخص عملیاتی به آن نمی
دهیم. جدی درس خواندن یعنی چه؟ تفقه یعنی چه؟ دین را عمیق فهمیدن یعنی چه؟ یعنی رابطه
دین را با زندگی کشف کردن. خوب تبلیغ کردن یعنی چه؟ چگونه؟ ما که از ابتدا دست روی
محصول محوری گذاشتیم این مراحل را طی کرده ایم. حقیقت عبودیت اصل اولیه
است. باید به آن برسیم. اما تغییر را از کجا شروع کنیم مهم است .
نمودار چرا
چرا برای رسیدن به ذرات بنیادین است که مقدم است. اما بعد از آن نمودار چگونه
چگونه برای رسیدن به شاخص های عملیاتی لازم است. محصول محوری این راه را می
گشاید.
سوال: برای
چه محصول تولید کند و از عادات اولیه دست بردارد. نیاز محوری را رقیب آن کنیم.
استاد:
فرضیه رقیبش هم تا حدودی موفقیت دارد. بحث بر سر این است که این فرضیه کارآمدتر
است. مسائل شناختی در فضای حافظه باقی می ماند و عادی می شود و از اهمیت میافتد و
مستمع حرفهای می پروراند. اثر مطلوب ندارد. حافظه را میخواهیم به عمل تبدیل
کنیم. ابزارش محصول است.
نکته مهم
این که در اولویت مسائل مسائلی که به اصل جوهره و هویت برمیگردد اولی هستند. اصلیترین
مسالهای که بایستی هر فردی راجع به آن محصول تولید کند معنای زندگی است.
سوال: آیا
به نظر شما آن وضعیت محوری اگر پدید آید وظیفه انجام شده است؟ ما میبینیم گاهی
محصول ما را جهت می دهد. وظیفه محوری گاهی محصول محوری را قید می زند.
استاد:
وظیفه محوری کارش تعیین اولویت ها در تعریف مسائل است. در تعیین نقشه ها باید
غلطان عمل کنیم و بازنگری کنیم.
سوال: شناخت
محور و فهم محور یا عمل محور؟ شما اولی را گویا نفی کردید و به دومی تأکید داشتید.
من فکر می کنم باید هر دو باشد. آخر این کار ها باید به شناخت برسد. لزوما همه این
ها با کاربردگرایی و محصولگرایی منطبق نیست.
استاد:
اثبات شیئ نفی ماعدا نمی کند. آن لازم است کافی نیست. منظور از علم نافع چیست؟ علم
غیرنافع چیست؟ تصورات را باید به تصدیق رساند. دادن تصور منهای تصدیق صرف بیهوده
انرژی است.
والحمدلله رب العالمین
پ.ن:
وبگاه
گفتمان برتر، پس از کسب اجازه از حضرت استاد واسطی، از بین دست نوشته های بیشمار
ایشان، مجموعه ی مقالات نگرشی و روشی مرتبط با موضوعات طلبگی را منتشر خواهد کرد.
مقاله ی
بالا نیز(که احتمالا متن پیاده ی شده ی یکی از سخنرانی های حضرت استاد بوده و ویراستاری
خاصی روی آن صورت نگرفته است) بعنوان اولین مقاله ازین مجموعه، از میان دست نوشته
های ایشان انتخاب گردیده، تقدیم حضور اعزه ی گرامی میگردد.
دوستان عزیز
میتوانند موضوعات مورد نیاز و سؤال خود را در قسمت کامنت ها درج کنند تا إن
شاءالله مقاله ی متناسب با آن در وبگاه درج گردد.
مطالب مرتبط:
- معرفی حجت
الاسلام و المسلمین شیخ عبدالحمید واسطی