مراقبات ماه رمضان
فضیلت ماه رمضان
درباره فضیلت این ماه و گستردگى رحمت خدا در آن مطالب بسیار زیاد و فواید فراوانى در روایات آمده است :
1. خداوند در ماه رمضان موقع افطار هفتاد میلیون نفر را که همگى سزاوار آتش شده اند، از آتش آزاد مى کند. و به اندازۀ تمام افرادى که در ماه رمضان آزاد نموده، در شب آخر آن آزاد مى کند.
2. در شب اول ماه رمضان خداوند هر کدام از مخلوقات خود را که بخواهد مى بخشد. در شب بعد این عده را دو برابر مى نماید. و در شب بعد دو برابر تعداد تمام افراد شبهاى قبل را از آتش آزاد مى کند. (و به همین ترتیب) تا شب آخر ماه رمضان که در این شب تعداد تمام کسانى را که در این ماه آزاد نموده است دو برابر مى نماید.
3. سید بن طاووس قدس سره در کتاب «اقبال الاعمال» روایتی از امام رضا علیه السلام از پدرانش، از امیرالمؤمنین -درود و سلام بر آنان- روایت نموده که حضرت فرمودند: رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم روزى براى ما سخنرانى نمود و فرمود:
«مردم ! ماه خدا با برکت و رحمت و بخشش گناهان نزدیک است؛ ماهى که نزد خدا برترین ماه ها، روزهایش برترین روزها، شبهایش بهترین شبها و ساعتهاى آن بهترین ساعتهاست؛ ماهى است که در آن به میهمانى خدا دعوت شده اید و شما را در این ماه از کسانى قرار داده اند که شایسته کرامت خدا هستند. نفس کشیدن شما در آن تسبیح و خوابیدنتان در آن عبادت و عمل شما در آن مقبول و دعاى شما در آن مستجاب است. پس با نیت هایى راست، و دلهایى پاک از خدا بخواهید شما را موفق به روزۀ آن، و خواندن کتابش نماید. بدبخت کسى است که از آمرزش خدا در این ماه بزرگ محروم شود.
با تشنگى و گرسنگى خود در آن، گرسنگى و تشنگى روز قیامت را بیاد آورید. به فقیران خود صدقه بدهید؛ بزرگان خود را در آن احترام کنید؛ کوچکترها را مورد رحمت خود قرار دهید و صله رحم بجا آورید. زبانهاى خود را حفظ کرده، دیدگان خود را از آنچه نگاه به آن حلال نیست و گوشهاى خود را از آنچه گوش دادن به آن حلال نیست، نگهدارید. با یتیمان مردم مهربانى کنید تا با یتیمان شما مهربانى شود. به درگاه خداوند از گناهان خود توبه کنید. هنگام نماز دستهایتان را با دعا بطرف بالا بلند کنید؛ زیرا این وقت بهترین اوقات است و خداوند در آن هنگام با نظر رحمت به بندگانش نگاه کرده و هنگامى که از او بخواهند و با او مناجات نمایند، جواب آنان را مى دهد. و اگر او را صدا بزنند، به آنان لبیک مى گوید. و اگر دعا کنند، دعایشان را مستجاب مى کند.
مردم ! شما زندانى اعمال خود مى باشید، با استغفار خود را آزاد کنید. پشتهایتان از گناه سنگین است با طولانى نمودن سجده هاى خود آن را سبک نمایید. بدانید خداوند به عزت خود سوگند خورده است که سجده کنندگان و نمازگزاران را عذاب نکند و در روزى که مردم براى پروردگار جهانیان بر مى خیزند، آنان را با آتش نترساند.
مردم ! کسى که به مؤمن روزه دارى افطار بدهد، ثواب آزاد کردن یک بنده و آمرزش گناهان گذشته خود را دارد. عرض کردند: رسول خدا! همه ما نمى توانیم این کار را انجام دهیم. حضرت (صلى الله علیه و آله و سلم) فرمودند: از آتش بپرهیزید، گر چه با نیم دانه خرما، از آتش بپرهیزید گر چه با جرعه ای آب.
مردم ! هر کدام از شما که اخلاق خود را در این ماه اصلاح کند، روزى که در صراط پاها مى لغزد، جوازى بر صراط خواهد داشت. و هر کدام از شما که بر بنده و کنیز خود آسان بگیرد، خداوند در حساب بر او آسان خواهد گرفت ؛ و کسى که شر خود را در آن باز دارد، خداوند در روزى که او را ببیند غضب خود را از او باز مى دارد. کسى که یتیمى را بزرگ بدارد، خداوند در روزى که او را ببیند او را بزرگ خواهد داشت؛ و کسى که در این ماه صله رحم کند، خداوند روزى که او را ببیند او را به رحمت خود وصل مى کند. کسى که در آن قطع رحم کند، خداوند روزى که او را مى بیند رحمت خود را از او قطع خواهد نمود. و کسى که یک نماز مستحبى بخواند خداوند براى او خلاصی از آتش مى نویسد. و کسى که عمل واجبى انجام دهد ثواب کسى که هفتاد واجب را در ماهى غیر از این ماه انجام دهد، خواهد داشت. و کسى که در این ماه زیاد بر من صلوات بفرستد، روزى که ترازوها سبک است، خداوند ترازوى او را سنگین مى نماید. و کسى که یک آیه از قرآن بخواند، مانند پاداش کسى که قرآن را در ماهى غیر از این ماه ختم کند، خواهد داشت.
مردم ! درهاى بهشت در این ماه باز است، از پروردگار خود بخواهید آن را به روى شما نبندد؛ درهاى جهنم نیز بسته است از پروردگار خود بخواهید آن را به روى شما باز نکند؛ شیاطین در زنجیرند، از پروردگار خود بخواهید آنان را بر شما مسلط نکند.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: برخاستم و عرض کردم یا رسول خدا! برترین اعمال در این ماه چیست؟ فرمودند: اباالحسن! برترین اعمال در این ماه دورى گزیدن از حرامهاى خداى عزیز و بزرگ است...»
4. از رساترین بشارتهایى که درباره ماه رمضان وارد شده، نفرین پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) بر کسى که در آن آمرزیده نشود، مى باشد، آنجا که فرمود: «کسى که ماه رمضان را بگذراند و آمرزیده نشود، خدا او را نیامرزد.» زیرا این نفرین با توجه به این که او به پیامبرى برانگیخته شد تا رحمتى براى جهانیان باشد، مژده بزرگى براى گستردگى رحمت و عمومى بودن آمرزش در این ماه مى باشد. و اگر غیر از این بود -با توجه به این که رحمتى براى جهانیان است- مسلمانى را، گر چه گناهکار باشد، نفرین نمى کرد.
5. از مهمترین روایاتى که در این مورد وارد شده روایات زیادى است که درباره زنجیر شدن شیاطین متمرد، باز شدن درهاى بهشت، گشودن درهاى رحمت، بسته شدن درهاى آتش، ایستادن خداوند در مقابل دشمنان جنّى و صداى منادى خدا از اول ماه تا آخر آن وارد شده است؛ چیزى که مانند آن در هیچ ماهى نیامده است. زیرا در مورد سایر ماه ها وارد شده که فقط در ثلث آخر شب چنین منادیى ندا مى کند مگر در شب جمعه که از اول شب تا صبح این منادى ندا مى کند و همینطور در ماه رجب؛ ولى در ماه رمضان این ندا از اول ماه تا آخر آن و تمام شبها و روزهایش وارد شده است.
6. در روایات آمده است که ماه رمضان مخصوص اجابت دعا و آیه «ادعونى استجب لکم ؛ بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را» مى باشد.
هر کدام از این فضایل ارج فراوانى نزد اهلش داشته، با آن منت خدا را بر خود درک نموده، با تشکر و سرور زیادى به استقبال آن رفته و از آن استفاده مى کنند ولى غافل و منکر بخاطر از بین بردن امکانات و فرصتها و سهل انگارى، از آن کم بهره یا بى بهره است.
فواید گرسنگى
گرسنگى فواید بیشمارى در جهت تکمیل نفس و شناخت خداوند براى سالک دارد. روایات زیادى در فضایل گرسنگى وارد شده است که بد نیست در اینجا اشاره اى به آنها و سپس به فلسفه و حکمت گرسنگى داشته باشیم.
از پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) روایت شده است : «با تشنگى و گرسنگى با نفسهایتان مبارزه کنید همانا پاداش این کار همانند پاداش مبارزه در راه خداست. و عملى دوست داشتنى تر از گرسنگى و تشنگى در نزد خدا نیست.» و همچنین فرمود: برترین شما روز قیامت در نزد خدا کسى است که گرسنگى بیشترى کشیده باشد و در خداوند متعال تفکر بیشترى نموده باشد.»
و به اسامه فرمودند: «اگر مى توانى در حال گرسنگى و تشنگى ملک الموت را ملاقات کن تا به بالاترین مقامها و جاها رسیده و با پیامبران هم منزل شوى و ملائکه از دیدن روحت شادمان شوند و خداوند بر تو درود فرستد.» نیز فرمودند: گرسنگى بکشید و بر بدنهایتان سخت بگیرد شاید دلهایتان خداوند متعال را ببیند.
در حدیث معراج خداوند متعال پرسید: اى احمد! آیا آثار روزه را مى دانى؟ پاسخ داد: خیر. خداوند فرمودند: نتیجه روزه کم خورى و کم گویى است؛ و آن حکمت را به ارمغان مى آورد و حکمت معرفت را در پى دارد و معرفت یقین را؛ و وقتى که بنده اى به یقین رسید باکى ندارد که چگونه روزگار را سپرى کند، در سختى یا آسانى و این مقام خوشنودهاست. و هر کس طبق خوشنودى من رفتار کند، سه خصلت را به او مى دهم : شکرى که نادانى همراه آن نباشد، یادى که فراموشى نداشته باشد و دوستی ای که دوستى من را بر دوستى آفریدگانم ترجیح ندهد. هنگامى که او من را دوست داشت، من هم او را دوست خواهم داشت؛ دوستى او را در دل بندگانم انداخته و چشم قلب او را به عظمت جلالم مى گشایم و علم آفریدگانم را از او پنهان نمى دارم؛ در تاریکى شب و روشنایى روز با او مناجات مى کنم تا آنجا که سخن گفتن و همنشینى او با بندگانم قطع شود و کلام خود و فرشتگانم را به گوش او مى رسانم و اسرارى را که از بندگانم پنهان کرده ام براى او آشکار مى کنم ...؛ عقل او را غرق در شناخت خود کرده و درک او را بالا مى برم؛ مرگ را بر او آسان مى کنم تا وارد بهشت شود و وقتى که ملک الموت او را ملاقات کند، به او مى گوید: آفرین بر تو و خوشا به حالت! خوشا به حالت! خداوند مشتاق تو است ... خداوند مى گوید: این بهشت من است، در آن بخرام و خوش باش و در همسایگی ام ساکن شو. روح انسان مى گوید: خدا یا خود را به من شناساندى و با این شناخت از جمیع آفریدگانت بى نیاز شدم. قسم به عزت و جلالت اگر خوشنودى تو در این است که قطعه قطعه شده یا هفتاد بار به بدترین شکل کشته شوم خوشنودى تو براى من دوست داشتنى تر است ... آنگاه خداى متعال مى فرماید: به عزت و جلالم سوگند، هیچگاه مانعى بین خود و تو قرار نمى دهم؛ تا هر وقت خواسته باشى بر من وارد شوى؛ که با دوستان خود چنین کنم.
در این روایت به فلسفه و فضیلت گرسنگى اشاره شده است . براى توضیح بیشتر مى توان به سخنان علماى اخلاق که برگرفته از روایات مى باشد، مراجعه نمود. آنان براى گرسنگى فواید زیادى گفته اند از قبیل :
الف) صفاى قلب : زیرا سیرى باعث ازدیاد بخار در مغز شده و مغز حالتى شبیه مستى پیدا مى کند و نمى تواند خوب فکر کند؛ سرعت انتقال او کم شده و قلب او کور مى شود. برخلاف گرسنگى که باعث رقت و صفاى قلب مى شود. و قلب را آماده تفکرى که باعث شناخت مى شود، مى کند. و نورى آشکار پیدا مى کند. از رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) روایت شده است : «کسى که شکم خود را گرسنه نگه دارد اندیشه اش تربیت مى شود.»
ب) تواضع و از بین رفتن سرمستى و ناسپاسى که منشأ سرکشى است؛ وقتى نفس خوار شد، در مقابل پروردگارش خاضع شده و از سرکشى دست بر مى دارد.
ج) شکستن شدت شهوات و نیروهایى که باعث انجام گناهان کبیره شده و سبب هلاکت انسان مى شوند. چون بیشتر گناهان کبیره از شهوت سخن گفتن و شهوت جنسى به وجود مى آید و کم کردن این دو شهوت باعث مصون ماندن از خطرها مى شود.
د) آمادگى براى انجام تمام عبادتها از چند جهت؛ که کمترین آنها کم احتیاجى به تخلى و بدست آوردن غذا و کمتر بیمار شدن به بیماریهاى گوناگون است -زیرا معده خانه بیمارى، و پرهیز سرِ هر دارویى است. و نیز مانع بوجود آمدن مشکلاتى که از غذا خوردن بوجود آمده و انسان را محتاج مال و مقام دنیا مى کند مى گردد؛ مال و مقامى که عده بسیارى را هلاک کرده است.
ه) توانایى براى دادن مال، میهمانى دادن، هدیه دادن، احسان و نیکى، رفتن به حج و زیارت و بالأخره انجام تمام عبادتهاى مالى.
با این مقدمات مى توانیم به نتایج بزرگى برسیم که بعضى از آنها عبارتند از:
الف) مى فهمیم که چرا خداوند براى میهمانش گرسنگى را انتخاب کرده است. نعمتى بالاتر و بهتر از نعمت شناخت، نزدیکى و دیدار خداوند نیست و گرسنگى از راههاى نزدیک رسیدن به آن است. پس مى بینى که روزه تکلیف نیست بلکه خداوند به وسیله آن تو را بزرگ داشته و به خاطر واجب نمودن آن بر ما منت دارد. و بهمین جهت شکر آن واجب است. و ارزش دعوت خداوند به روزه را در کتابش، در آیۀ روزه، مى فهمى و اگر بدانى که این خطاب، دعوت تو به سراى پیوستن به خداست، از آن لذت برده؛ و مى فهمى که علت واجب کردن آن کم خوردن و ضعیف کردن نیروهاست. به همین جهت حیف مى آید که حتى در شب نیز غذا بخورى. و ممکن است علت هاى دیگر تشریع روزه را نیز درک کنى.
ب) وقتى ارزش کارى را که از تو خواسته شده، فهمیدى، براى رسیدن به نتیجۀ خوب، در جهت انجام درست و اخلاص در آن، تلاش مى کنى.
ج) هنگامى که هدف از واجب شدن روزه را دانستى، مى فهمى که چه چیزى باعث صفا و روشنى یا تیرگى آن مى شود؛ و معنى این حدیث را مى فهمى که «روزه فقط خوددارى از خوردنى و آشامیدنى نیست؛ و هنگامى که روزه گرفتى، گوش، چشم و زبانت نیز باید روزه بگیرد.» حتى در بعضى روایات پوست و مو نیز گفته شده.
د) مى فهمى که شایسته نیست نیت و هدف روزه، فقط مجازات نشدن یا بدست آوردن پاداش و بهشت و ناز و نعمت باشد؛ گرچه با روزه این دو نیز بدست مى آید بلکه سزاوار است هدف و نیت روزه نزدیکى انسان به خداوند و همسایگى و خوشنودى او باشد. و حتى از این حد نیز بالاتر آمده و خود این عمل را بخاطر این که انسان را از صفات حیوانى خارج و به صفات روحانى نزدیک مى گرداند، نزدیک شدن به خدا بداند، نه وسیله اى براى نزدیک شدن به او.
بعد از درک این مطالب با کمى تأمل مى توانى بفهمى که هر کار یا حال یا سخنى که تو را از مقامهاى بلند حضور در درگاه خدا دور سازد، مخالف مراد مولایت از مشرف نمودن تو به این دعوت و میهمانى است. و راضى نمى شوى در خانه میهمانى این پادشاه بزرگ -که تو را با این نزدیکى و مشرف نمودن نزدیک گردانده است و عالم به نهانى هاى تو و آنچه در قلب تو مى گذرد، مى باشد- در حالى که به تو توجه دارد، از او غافل باشى. و راضى نمى شوى که از او روى بگردانى در حالى که به تو روى کرده است. عقل انسان این را از کارهاى بسیار زشت مى داند که حتى دوست حاضر نیست با دوستش چنین عملى انجام دهد؛ ولى خداوند به خاطر مداراى با بندگان آسان گرفته و تکلیف آنان را کمتر از توانائیشان قرار داده است.
بندگان خوب از این هم بالاتر رفته و با آقاى خود در مورد واجب و حرام آن گونه عمل مى کنند که شایسته حق آقایى و بندگى است؛ و کسى را که در این مورد کوتاهى کند، پست و حقیر مى دانند.
و خلاصه این که در روزۀ خود به سفارشات امام صادق (علیه السلام) عمل مى کنند: «یکى از آنها این است که موقعى که روزه مى گیرى خود را نزدیک به آخرت ببین؛ و با خضوع و خشوع و شکستگى و خوارى باش؛ و مانند بنده اى که از مولاى خود ترسان است، بوده؛ دلت از عیوب، و باطنت از حیله ها و مکرها پاک باشد؛ و خدا از هر چه غیر اوست بیزارى جوى و در روزه خود تنها خدا را سرپرست خود بدان و آنگونه که شایسته است از خداوندى که بر همه غالب است بترس؛ و در روزهایى که روزه مى گیرى روح و بدنت را براى عمل به دستورات او و چیزهایى که از تو خواسته، فارغ کن.» حضرت (علیه السلام) سفارشات دیگرى نیز نمودند مثل حفظ اعضاى بدن از کارهایى که خداوند ممنوع کرده و مخالف خواسته اوست، بخصوص زبان، حتى از مجادله و سوگند راست. سپس در آخر روایت فرمود: «اگر به تمام آنچه گفتم عمل کردى، به تمام آنچه شایسته روزه دار است، عمل کرده اى؛ و هر اندازه از چیزهایى که گفتم کم کنى، همان مقدار فضیلت و ثواب روزه ات کمتر مى شود.»
این سفارشها را در مورد وظایف روزه دار ببین، و درباره اثرات آن تأمل نما. کسى که خود را نزدیک به آخرت ببیند، قلب او از دنیا خارج شده و براى او چیزى جز تهیه توشه براى آخرت مهم نخواهد بود. همینطور اگر قلب او شکسته و خاضع و خوار باشد میلى به غیر خدا نداشته و مایه دلخوشى او کسى جز خدا نیست. و کسى که روح و بدن او غرق در یاد، محبت و عبادت خدا شده و روزۀ او روزۀ مقرّبین مى گردد. خداوند به حق دوستانش چنین روزه اى را نصیب ما بفرماید؛ گرچه یک روز در عمرمان باشد.
درجات روزه
1. روزۀ عوام : این روزه با خوددارى از مبطلات روزه که فقهاء در رساله هاى خود نوشته اند، تحقّق مى یابد.
2. روزۀ خواص : با انجام امورى که در روزۀ عوام گفتیم و جلوگیرى اعضاى بدن از مخالفت با خداوند، روزۀ خواص تحقق پیدا مى کند.
3. روزۀ خواص خواص : این روزه با خوددارى از امور حلال یا حرامى که انسان را از یاد خدا باز مى دارد تحقق مى یابد.
هر کدام از دو درجۀ دوم و سوم نیز انواع زیادى دارد. بویژه درجۀ دوم که انواع بیشمار آن به تعداد مؤمنین اصحاب یمین است. و حتى هر کدام از خواص، روزه اش به گونه اى است که با روزۀ دیگرى فرق مى کند و ممکن است عمل بعضى از افرادِ درجاتى که گفتیم، به عمل درجۀ بالاتر از خود نزدیک باشد.
اقسام روزه داران
تقسیم بالا از حیث چیزهایى بود که از انجام آن خوددارى مى شود. ولى از حیث نیت روزه نیز، روزه داران به چند نوع تقسیم مى شوند:
1. عده اى براى غیر خدا روزه مى گیرند؛ مثلا به خاطر ترس از مردم، یا براى رسیدن به نفع آنان، یا فقط به خاطر این که عادت مسلمین است.
2. بعضى نیز در نیت خود موارد فوق را با ترس کمى از مجازات خدا و امید به پاداش آمیخته اند.
3. عده اى فقط به خاطر ترس از مجازات یا رسیدن به پاداش روزه مى گیرند.
4. گروهى علاوه بر نیت رهایى از مجازات و رسیدن به پاداش با روزه خود قصد رسیدن به نزدیکى و رضایت الهى را دارند.
5. دسته ای فقط براى رسیدن به رضایت و نزدیکى به خداوند روزه مى گیرند.
انواع تغذیه روزه داران
روزه داران به لحاظ تغذیه نیز به چند دسته تقسیم مى شوند:
الف) عده اى تغذیه آنان از راه حرام است . این گروه مانند باربرهایى هستند که بار مردم را به منزلشان مى رسانند. بهمین جهت پاداش مال صاحب غذا بوده و روزه دار فقط از گناه ظلم و غصب خود بهره مند مى گردد. و به عبارت دیگر کار این دسته مانند کار کسى است که سوار بر چهار پاى غصبى شده و خانه خدا را با آن طواف کند.
ب) عده اى تغذیه آنان شبهه ناک است ؛ که این دسته به دو گروه تقسیم مى شوند: دسته اول کسانى هستند که این مشتبه به حرام واقعى ، در ظاهر براى آنان حلال است و دسته دوم حتى در ظاهر نیز براى آنان حلال نیست . دسته اول حکم کسى را دارد که تغذیه او حلال است گرچه یک درجه از او پایینتر است . و دسته دوم حکم کسى را دارد که غذاى حرام مى خورد، گرچه یک درجه از او بالاتر است.
ج) دسته اى تغذیه آنان حلال است ولى سفره آنان رنگین بوده ، از چند نوع غذا استفاده کرده و پرخورى مى کنند. این دسته مانند انسانهاى پستى هستند که در حضور دوست خود به کارهایى مى پردازند که اول خوشش نمى آید، و دوست انتظار دارد که آنان از چیزى جز یاد و نزدیک شدن به او لذت نبرند. چنین بنده اى لیاقت مجلس دوستان را نداشته و باید او را با چیزى که دوست دارد تنها گذاشت . و شایسته است او را بنده شکمش بدانیم نه بنده پروردگارش.
د) عده اى نیز از دسته فوق تجاوز کرده و کارشان به اسراف و ریخت و پاش و تلف کردن رسیده ، حکم این دسته مانند کسانى است که غذایشان حرام است ؛ و بهتر است او را گناهکار بدانیم تا مطیع.
ه) عده اى هم کسب و کار و هم تغذیه آنها حلال بوده و از خوشگذرانى
و اسراف دور هستند؛ براى خدا تواضع کرده و در مقدار خوردنى و آشامیدنى بمقدار حلال
و غیر مکروه بسنده مى کنند؛ غذاى خوشمزه نخورده و به یک خورش اکتفا نموده ؛ یا بعضى
از چیزهاى زیادى و لذتها را ترک مى کنند. درجات آنان پیش پروردگارى که مراقب تلاشها
و مراقبتهاى آنان است ، محفوظ مى باشد؛ شکرگزار آن بوده و پاداش آن را مى دهد. در هنگام
گرفتن پاداش باندازه سر سوزنى به آنان ظلم نشده و خداوند پاداشى بهتر از عمل آنها به
آنان داده و بى حساب و با فضل خود به آنان مى بخشد. و کسى نمى داند چه نعمتهاى گرانقدرى
براى آنان ذخیره شده که به ذهن کسى خطور نکرده است.
از کتاب المراقبات، تألیف آیت الله میرزا جواد ملکی تبریزی