برترین نشانه | 13-چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند... :: گفتمان برتر

گفتمان برتر

دغدغه نوشت های یک طلبه ی تمدن گرا

گفتمان برتر

دغدغه نوشت های یک طلبه ی تمدن گرا

گفتمان برتر

امروز ما در یک چالش عظیم قرار داریم با مراکز قدرتى که فکر آنها این است که اگر این نظام کارآمدى خود را به‌طور کامل اثبات کند، عرصه براى آنها تنگ خواهد شد؛ کمااین‌که همین الان هم آنهامى‌بینند در مقابل نظام جمهورى اسلامى کم‌کارى کرده‌اند که نظام ما توانسته به پیشرفتهایى که دوستان اشاره کردند، نایل آید.گفتمان عدالت، یک گفتمان اساسى است و همه چیز ماست. منهاى آن،جمهورى اسلامى هیچ حرفى براى گفتن نخواهد داشت؛ باید آن را داشته باشیم.
در دهه‌ی چهارم انقلاب، گفتمان اصلیِ، پیشرفت و عدالت است؛ پیشرفت در همه‌ی ابعاد علمی و اقتصادی و اخلاقی و فرهنگی، و عدالت همه‌جانبه در توزیع فرصتها و امکانات مادی و معنوی.گفتمان یعنى یک مفهوم و یک معرفت همه‌گیر بشود در برهه‌اى از زمان در یک جامعه. آنوقت، این میشودگفتمان جامعه.این گفتمان را باید همه‌گیر کنید؛ به‌گونه‌یى که هر جریانى، هر شخصى، هر حزبى و هر جناحى سر کار بیاید، خودش را ناگزیر ببیند که تسلیم این گفتمان شود؛ یعنى براى عدالت تلاش کند و مجبور شود پرچم عدالت را بر دست بگیرد؛ این را شما باید نگه دارید و حفظ کنید.لازمه‌ی تحقق الگوی اسلامی–ایرانی پیشرفت و رسوخ آن در میان نخبگان، گفتمان‌سازی آن در جامعه است. این گفتمان سازى براى چیست؟ براى این است که اندیشه‌ى دینى، معرفت دینى در مخاطبان، در مردم، رشد پیدا کند. اندیشه‌ى دینى که رشد پیدا کرد، وقتى همراه با احساس مسئولیت باشد و تعهد باشد، عمل به وجود مى‌آورد و همان چیزى میشود که پیغمبران دنبال آن بودند. فرهنگ صحیح، معرفت صحیح...
(آیت الله العظمی امام خامنه ای روحی له الفداء)
***
صفحه اختصاصی سایت گفتمان برتر در نرم افزار تلگرام
https://telegram.me/goftemanbartar
شناسه کاربری صفحه:
@goftemanbartar
شناسه کاربری مدیرسایت:
@gofteman

پیوندهای روزانه

وبسایت گفتمان برتر


شب سیزدهم | چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند...

خلاصه ای ازنکات مطرح شده
توسط حجت الاسلام نخاولی در شب سیزدهم رمضان المبارک 1435 مورخ 20 تیرماه 1393

مروری بر آیات تحدی

آیات تحدی به ترتیب نزول، ابتدا در سوره اسراء بیان شده که خداوند می فرمایند: «قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ یأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا یأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ کَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیرًا» بگو: «اگر انسانها و پریان (جن و انس) اتفاق کنند که همانند این قرآن را بیاورند، همانند آن را نخواهند آورد؛ هر چند یکدیگر را (در این کار) کمک کنند. (الإسراء/88). پس از آن در سوره یونس می فرماید: «ُقلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ» آنها می‌گویند: او قرآن را بدروغ به خدا نسبت داده است؟! بگو: اگر راست می گویید، یک سوره همانند آن بیاورید؛ و غیر از خدا، هر کس را می‌توانید (به یاری) طلبید! (یونس/38). که بعضی کتاب های تفسیر می گویند سیر تحدی قران اینگونه است که اول گفته شده یک کتاب مثل قرآن بیاورید بعد که نتوانستند، گفته 10 سوره مانند آن بیاورید بعد هم تنزل فرموده و  گفته است یک سوره مانند آن بیاورید. اما به نظر نمی آید از حیث تاریخی تفسیر درستی باشد. چون در ادامه این سیر تغییر می کند. سومین آیه تحدی در سوره هود است که امشب بحث خواهیم کرد. پس از آن هم در سوره طور که خداوند می فرمایند حدیثی مانند این بیاورید:« َلْیأْتُوا بِحَدِیثٍ مِثْلِهِ إِنْ کَانُوا صَادِقِینَ» (طور/ 28)

سومین آیه تحدی؛ سوره هود

این سوره هم از لحاظ نزول و هم از لحاظ ترتیب قرآنی بعد از سوره یونس است. در این سوره پس از بیان بحث ربوبیت و خلقت عام، خداوند بحث انسان شناسی را بیان می کنند: «وَلَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَیئُوسٌ کَفُورٌ» و اگر از جانب خویش، نعمتی به انسان بچشانیم، سپس آن را از او بگیریم، بسیار نومید و ناسپاس خواهد بود!  وقتی به انسان نعمتی را می چشانیم بعد این نعمت را میگیریم این انسان نامید و ناسپاس می شود. (هود/9)

کفران فقط حرف ناروا به خداوند نیست همین که بگوییم "آخه چرا..."این نارضایتی و ناسپاسی است.

در ادامه می فرمایند: «وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَیقُولَنَّ ذَهَبَ السَّیئَاتُ عَنِّی إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ»  و اگر بعد از شدت و رنجی که به او رسیده، نعمتهایی به او بچشانیم، می‌گوید: مشکلات از من برطرف شد، و دیگر باز نخواهد گشت! و غرق شادی و غفلت و فخرفروشی می‌شود. (هود/10)

یعنی اگر باب خوشی و رفاه، بعد از گرفتاری ها باز شود حتما می گوید که بدی ها از من دور شد. حالت غفلت در دارایی ها و سرگرم بودن و از خود راضی شدن...و یاس و ناامیدی و ناسپاسی در نداری ها.

بعد از این آیه دستور العملی ارائه می شود که می فرمایند: «إِلَّا الَّذِینَ صَبَرُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِکَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ کَبِیرٌ» مگر آنها که (در سایه ایمان راستین،) صبر و استقامت ورزیدند و کارهای شایسته انجام دادند؛ که برای آنها، آمرزش و اجر بزرگی است! (هود/11)

ارتباط مقدمه با بحث تحدّی

این بحث، مقدمه ای بر بحث تحدی قرار داده شده است. نکته اینجاست که چرا بعد این مقدمه ناگهان بحث تحدی مطرح شده است؟ اینها  بی ربط به هم نیست. می فرماید انسان های غافل اینگونه هستند و این مشکلات را دارند بعد می فرمایند: مگر اینکه صبر پیشه کنند. اینجا وقتی امر به صبر می شود جمله خبری است که این دو علت دارد: اول به دلیل اهمیت خبر و بدیهی بودن آن است و اینکه واضح است باید این کار انجام شود. و دوم این که آیه، خبر از  وجود عده ای از افراد می دهد که عمل به این کار می کنند. افرادی که دین با زندگی شان عجین شده است و در بطن زندگی شان دین وارد شده است.

چرایی وجود آیات مذمت و مدح انسان

در این آیات چندین صفت منفی برای انسان معرفی شده است. در برخی جاهای دیگر هم صفات مثبتی بیان شده است. اینکه چرا بعضی آیات مدح می کنند و بعضی مذمت، اشاره به دو ویژگی طبیعی و خاکی بودن انسان و در کنار آن فطری و الهی او دارد. علت بیان صفات منفی در این قسمت از آیات به خاطر تاکید بر این نکته است که منشاء رذایل اخلاقی انسان بخش طبیعی و خاکی اوست. انسانی که فقط به طبیعت خود می پردازد و از فطرت غافل است، رذایل در او شکل می گیرند. همین بخش از وجود انسانی است که در آیات بعد مورد تحدی قرار گرفته است.

چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند...

در آیه بعد می فرمایند: «یقُولُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَیهِ کَنْزٌ أَوْ جَاءَ مَعَهُ مَلَکٌ إِنَّمَا أَنْتَ نَذِیرٌ وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیءٍ وَکِیلٌ» می‌گویند: چرا گنجی بر او نازل نشده؟! و یا چرا فرشته‌ای همراه او نیامده است؟! (تو فقط بیم دهنده‌ای؛ و خداوند، نگاهبان و ناظر بر همه چیز است) (هود/12)

گاهی بر این مردم این قدر فضا تنگ می شود که مردم میگویند که چرا گنج نمی اید یا ملک نمی آید... می فرماید حال انسان فخور اینگونه است.

عدم لزوم آیت حسی

در این آیه یکی از مواردی که به عنوان آیت حسی طلب می شود دیدن مَلَک است. خداوند در سوره انعام می فرمایند: اگر  برایشان کتابی هم بیاید که با دست لمس کنند می گویند این سحری آشکار است( انعام/7) بعد هم می گویند چرا ملکی با آن نازل نمی شود؟! اینجا قرآن دو تذکر جدی می دهد. اول اینکه اگر ملک(آیت حسی) را ببینند کار تمام است و بعد از آن عذاب نازل می شوند. یعنی دیدن ملک مساوی با نزول عذاب است. علت اینکه چرا این دو با هم همزمان می شوند این است که ملک و ملکوت فقط در دو حالت دیده می شوند: یا با ایمان و طهارت درونی فرد یا با فرارسیدن مرگ و سیر قهری جبری. پس چون اینها شامل حالت اول قطعا نیستند، آیه می فرماید: اگر آن ملکی را که نازل می شود، به صورت ملک ببینی مهلت تمام است.

تذکر بعدی اینست که:« َلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَکًا لَجَعَلْنَاهُ رَجُلًا وَلَلَبَسْنَا عَلَیهِمْ مَا یلْبِسُونَ»(الأنعام/9) به فرض این که ملک هم بیاید و او را ببینید وقتی در قالب انسان باشد، از کجا می فهمید که ملک است ؟ باز می گویید این آدم است؛ مثل قوم لوط. یعنی فرد نور ملک را نمی بیند و باز انکار می کند.

کیفر نزول آیت حسی

در انتهای سوره مائده اشاره می شود به این نکته که: «إِذْ قَالَ الْحَوَارِیونَ یا عِیسَى ابْنَ مَرْیمَ هَلْ یسْتَطِیعُ رَبُّکَ أَنْ ینَزِّلَ عَلَینَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ قَالَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ» در آن هنگام که حواریون گفتند: ای عیسی بن مریم! آیا پروردگارت می‌تواند مائده‌ای از آسمان بر ما نازل کند؟ او (در پاسخ) گفت: از خدا بپرهیزید اگر با ایمان هستید! (مائدة/112)

در پاسخ به او گفتند که منظور بدی نداریم:« قَالُوا نُرِیدُ أَنْ نَأْکُلَ مِنْهَا وَتَطْمَئِنَّ قُلُوبُنَا وَنَعْلَمَ أَنْ قَدْ صَدَقْتَنَا وَنَکُونَ عَلَیهَا مِنَ الشَّاهِدِینَ » گفتند: (ما نظر بدی نداریم،) می‌خواهیم از آن بخوریم، و دلهای ما (به رسالت تو) مطمئن گردد؛ و بدانیم به ما راست گفته‌ای؛ و بر آن، گواه باشیم. (المائدة/113)

بعد اشاره می کند عیسی برایشان از خداوند در خواست مائده آسمانی کرد... در ادامه می فرماید:« قَالَ اللَّهُ إِنِّی مُنَزِّلُهَا عَلَیکُمْ فَمَنْ یکْفُرْ بَعْدُ مِنْکُمْ فَإِنِّی أُعَذِّبُهُ عَذَابًا لَا أُعَذِّبُهُ أَحَدًا مِنَ الْعَالَمِینَ» خداوند (دعای او را مستجاب کرد؛ و) فرمود: «من آن را بر شما نازل می‌کنم؛ ولی هر کس از شما بعد از آن کافر گردد (و راه انکار پوید)، او را مجازاتی می‌کنم که احدی از جهانیان را چنان مجازات نکرده باشم!» (المائدة/115)

یعنی آیت حسی تبعات دارد. به این خاطر که، اگر کسی چنین نعمتی نصیب او شده باشد و کفران کند، گناهش فرق دارد با کسی که آیت حسی را ندیده است. دیدن ملکوت قابلیت های خاص می خواهد.

باید بدانیم دنبال چه چیز هستیم. برخی مرتب می خواهند که به ملاقات امام زمان عجل الله فرجه نائل شوند تا این نشانه ای برای راهشان باشد. نشانه کارگشا نیست. نمی داند که این اتمام حجت می شود و مورد هجوم ابتلائات مختلف می شود. این که فضیلت نیست. وقتی امری برای انسان فضیلت است که اولا ظرفیت تحمل را داشته باشد و دوم طاقت ادای شکر را داشته باشد.  باید به میزانی نعمت مصرف کنیم که بتوانیم شکرش را به جای آوریم.

والحمد لله ربّ العالمین


حاشیه اسلیمی

سخنرانی حجت الاسلام نخاولی با عنوان برترین نشانه

شب سیزدهم رمضان المبارک 1435 - 20 تیرماه 1393

دریافت فایل صوتی با حجم 15 مگابایت


حاشیه اسلیمی


لوگوی نشریه فصل ملاقات

 ویژه نامه فاخر رمضان المبارک 1435

شماره سیزدهم


مؤسسه فرهنگی راه حق، مجموعه ای است با هویت کاملا مردمی و بدون هیچ گونه وابستگی به سازمان ها و نهاد های دولتی که هزینه های امور جاری و فعالیت های فرهنگی تبلیغی خویش را از مجرای مشارکت های مردمی و همچنین تولید و توزیع محصولات فرهنگی فاخر تأمین می کند.

لذا خواهشمند است در صورت تمایل، بمنظور جبران هزینه های طراحی و تولید این نشریه، توانمندسازی مجموعه در راستای تولید و توزیع حداکثری محصولات فاخر و تقویت و تثبیت زیرساخت های حوزه ی نشر مکتوبات حجت الاسلام نخاولی، در قبال دریافت این فایل مبلغی را به دلخواه از این درگاه پرداخت نمایید.

درگاه پرداخت آنلاین وبگاه گفتمان برتر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی