برترین نشانه | 15-خوشا آنان که دائم در نمازند :: گفتمان برتر

گفتمان برتر

دغدغه نوشت های یک طلبه ی تمدن گرا

گفتمان برتر

دغدغه نوشت های یک طلبه ی تمدن گرا

گفتمان برتر

امروز ما در یک چالش عظیم قرار داریم با مراکز قدرتى که فکر آنها این است که اگر این نظام کارآمدى خود را به‌طور کامل اثبات کند، عرصه براى آنها تنگ خواهد شد؛ کمااین‌که همین الان هم آنهامى‌بینند در مقابل نظام جمهورى اسلامى کم‌کارى کرده‌اند که نظام ما توانسته به پیشرفتهایى که دوستان اشاره کردند، نایل آید.گفتمان عدالت، یک گفتمان اساسى است و همه چیز ماست. منهاى آن،جمهورى اسلامى هیچ حرفى براى گفتن نخواهد داشت؛ باید آن را داشته باشیم.
در دهه‌ی چهارم انقلاب، گفتمان اصلیِ، پیشرفت و عدالت است؛ پیشرفت در همه‌ی ابعاد علمی و اقتصادی و اخلاقی و فرهنگی، و عدالت همه‌جانبه در توزیع فرصتها و امکانات مادی و معنوی.گفتمان یعنى یک مفهوم و یک معرفت همه‌گیر بشود در برهه‌اى از زمان در یک جامعه. آنوقت، این میشودگفتمان جامعه.این گفتمان را باید همه‌گیر کنید؛ به‌گونه‌یى که هر جریانى، هر شخصى، هر حزبى و هر جناحى سر کار بیاید، خودش را ناگزیر ببیند که تسلیم این گفتمان شود؛ یعنى براى عدالت تلاش کند و مجبور شود پرچم عدالت را بر دست بگیرد؛ این را شما باید نگه دارید و حفظ کنید.لازمه‌ی تحقق الگوی اسلامی–ایرانی پیشرفت و رسوخ آن در میان نخبگان، گفتمان‌سازی آن در جامعه است. این گفتمان سازى براى چیست؟ براى این است که اندیشه‌ى دینى، معرفت دینى در مخاطبان، در مردم، رشد پیدا کند. اندیشه‌ى دینى که رشد پیدا کرد، وقتى همراه با احساس مسئولیت باشد و تعهد باشد، عمل به وجود مى‌آورد و همان چیزى میشود که پیغمبران دنبال آن بودند. فرهنگ صحیح، معرفت صحیح...
(آیت الله العظمی امام خامنه ای روحی له الفداء)
***
صفحه اختصاصی سایت گفتمان برتر در نرم افزار تلگرام
https://telegram.me/goftemanbartar
شناسه کاربری صفحه:
@goftemanbartar
شناسه کاربری مدیرسایت:
@gofteman

پیوندهای روزانه

برترین نشانه | 15-خوشا آنان که دائم در نمازند

دوشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۰۰ ق.ظ

وبسایت گفتمان برتر


شب پانزدهم | خوشا آنان که دائم در نمازند

خلاصه ای ازنکات مطرح شده
توسط حجت الاسلام نخاولی در شب پانزدهم رمضان المبارک 1435 مورخ 22 تیرماه 1393

حتما پیگیر جواب سوالات خود باشید وگرنه همان سوال موجب آسیب می شود.

در بحث آیات تحدی به سوره هود رسیدیم. « وَلَئِنْ أَذَقْنَا الإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَیَؤُوسٌ کَفُورٌ * وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاء بَعْدَ ضَرَّاء مَسَّتْهُ لَیَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّیِّئَاتُ عَنِّی إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ »

اینها مقدمه بحث طرح تحدی بودند.

خداوند ما را باتمام نواقص و کوتاهی ها به بندگی پذیرفته، ما خداوند را با تمام کمالش گاهی به خداوندگاری شک داریم.

خوشا آنان که دائم در نمازند

خداوند در مورد دینداران واقعی فرموده که اینها همیشه در حال نمازند! چگونه؟

خداوند صفاتی مثل حرص، غضب، شهوت و... را در وجود انسان قرار داده است. اگر اینها توسط عقل مهار شدند حکومت فطرت بر طبیعت ایجاد می شود و عقل حق همه اینها را می دهد چون حاکم عادلی است. کار عدل تعدیل قوای نفس است. اما اگر این حاکمیت دست طبیعت بیافتد آنگاه شهوت وغضب و... سوار بر عقل می شوند، اینها عقل را به کلی کنار می زنند اما اگر عقل حاکم باشد آنها را کنار نمی زند وحقشان را هم می دهد. این خصلت ها اگر حاکم شوند عقل را تعطیل می کنند نه تعدیل.

مثلا اگر غضب به جا باشد، مجاهد فی سبیل الله می سازد! یا شهوت تحت لوای عقل زمینه لقای خداست. د ر جایی که میفرماید «نساءکم حرث لکم.....وقدمو لانفسکم» (برای خودتان عمل صالح پیش بفرستید) « وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ مُلَاقُوهُ »

انسان هلوع است. تا یک مشکلی برایش پیش میاید جزع و فزع می کند ودر حالی که مومن برداشتش متفاوت است . با خود می گوید: من چیکار کردم که اینطوری شد؛ ظرفیتم چقدر است؛ظرفم را توسعه بدهم.

طبق آیه، اگر شری به انسان برسد جزع و فزع می کند. واگر خیری به او برسد از دیگران منع میکند. مگر نمازگزاران که همیشه در نماز اند. یعنی کسانی که زندگی شان دینی باشد. بین نمازهایشان هم زندگی شان رنگ دین دارد.

نتیجه بودن دین در متن زندگی: عدم مشکل در زندگی،چون همیشه کسی؛نزدیکتر از نزدیکترین افراد هست که قیم اوست. حلال مشکلش را می بیند، اینگونه است که در عین مشکلات راضی هست.

رضا به داده بده وز جبین گره بگشای

در روایت آمده که کلید خانه تان را وقتی می خواهید بروید مسافرت به خدا بدهید. به این معنا که وقتی می خواهید مسافرت بروید این دعا را بخوانید؛ «اللهم انت صاحب فی السفر والخلیفته فی الاهل والولد ظاهره ولا یجمعهما غیرک لان مستصحب غیر المستخلف و المستخلف غیر مستصحب» :خدایا تو هم نشین من در مسافرت و جانشین من در خانه ای وهیچ کس غیر تو نمیتواند این دو کار را باهم انجام دهد چرا که اگر کسی در خانه من باشد در سفر همراهم نیست و اگر در سفر باشد در خانه ام نیست.

این دستورات دین برای تمام متن زندگی است.

یک آیه متشابه

وآیه بعد می فرماید: «شاید می خواهی ترک کنی بعضی از معارفی که به تو وحی کردیم و سینه تو تنگ شده از اینکه میگویند چرا همراه با تو گنجی یا فرشته ای نیامده است.»

بعضی ازمفسرین می گویند شاید خدا میخواسته در این آیه به پیامبر دلداری بدهد. این حرف قابل پذیرش نیست چون مخاطب پیامبری است که خدا چندین وصف برایش دارد؛ اول اینکه هرچه می گوید و انجام میدهد وحی است چون اصلا هوای نفس ندارد،در حق ذوب شده است مثلا هنگامی که عمروبن عبدود به صورت مبارک حضرت علی(ع) آب دهان انداخت، آن حضرت شمشیرشان را انداختند و دست از نبرد برداشتند

تیغ حلمت جان ما را چاک کرد/آب علمت خاک ما را پاک کرد

گفت من تیغ از پی حق میزنم/بنده حقم نه مامور تنم

شیر حقم نیستم شیر هوا/فعل من بر قول من باشد گوا

و نیز زمانی که پیامبر(ص)میفرمایند هر کس شیطانی دارد که اورا وسوسه میکند. بعد فردی پرسید آیا شما هم شیطانی دارید؟پیامبر فرمودند شیطان من به دست من مسلمان شده!!!

پس این جور در نمی آید با اینکه بخواهد وحی را ترک کند.

دوم اینکه خداوند بارها فرموده که او در هیچ حالی سرسوزنی از مسئولیتش کم نمی گذارد.

پس این آیه «لئلک...» را باید درست فهمید.چون پیامبر کسی نبودند که در اثر فشارها بخواهد کوتاهی کند.

سوم اینکه خداوند فرموده که ما به پیامبر شرح صدر دادیم طوری که به پیامبران دیگر ندادیم«الم نشرح لک صدرک»

چهارم اینکه پیامبر رئوف، مهربان، ودود، مشفق است.«لئلک باخع نفسک...» ای پیامبر داری خودت را بخاطر کسانی که ایمان نمی آورند از بین می بری. این نهی مشفقی است چون پیامبر اینقدر دلسوز بودند. صفاتی که خدا برای خودش ذکر کرده برای پیامبر هم گفته است، «و کان بالمؤمنین رئوفا رحیما»

بنابراین آیه «لئلک تارک بعض ما یوحی الیک..»از باب استفهام انکاری است و منظور این است که مگر تو ترک میکنی آنجه به تو وحی کردیم؟! این در جواب کسانی است که می گویند مگر ما آیین خودمان را برای یک شاعر مجنون ترک می کنیم؟!!

پس این آیه در جواب آنهاست.

چرا کتاب؟

روایت است که کسی از امام هادی(ع)سوال کرد که چرا معجزات مختلف است؟حضرت فرموند به تناسب هر زمان بوده.که این روایت رد شده چون قرآن که معجزه جاوید است را زمانی مکانی، می کند و دوم اینکه اگر غالب بر اهل عصر نبود یعنی قرآن نمی آمد؟اگر کسی بگوید نه، دین را اقتضائی کرده و اگر بگوید آری؛ یعنی هست، قرآن تابع خطبه ها و رشد بلاغی نبوده است.

و سوما غالب در عصر پیامبر که شعر و خطب نبود، این غالب در عربستان بود که قسمتی از این کره خاکی است. و این آیت باید در هر عصری باشد تا مردم با آن مواجه باشند. باید مردم هر عصری هدایت شوند پس باید علمی باشد. و جدا از نفس نبی هم باشد چون پیامبر هم مانند سایر انسان ها از این جهان می روند. آیت علمی ماندگار فقط در قالب کتاب باید باشد و چون باید اعجاز داشته باشد باید هم محتوا هم ظاهرش اعجازی باشد. علت در قالب کتاب آمدن این است که باید ماندگار و هادی باشد. آیت سایر انبیا اثبات نبوت می کرد اما راه زندگی به مردم نشان نمیداد.ولی قرآن هر دو کار را میکند هم شاهد صدق نبوت است هم محتوای رسالت را بیان میکند.

حال قرآن آیت ابدی است،در یک فرهنگ منحط هم آمده در ایران و روم نیامده است. حضرت علی (ع)می فرمایند قرآن در جایی آمد که جهل محترم بود وجهل گرامی!

حال این کتاب در چنین جایی می خواهد بیاید و نقطه شروع این آیت باشد.بنابراین برای درک حداقلی از آیت قرآن، خدا به آنها لطف کرده و اصلا آنها را در جریان بلاغت انداخته است. خدا چرا اینکار را کرده؟ برای اینکه این مردم حداقل از بُعد لفظی آیت بودن قرآن را درک کرده باشند. مردمی که از گرسنگی بچه خود را می کشتند اما برای یک بیت شعر حاضر بودند اسب خود را بدهند. آنقدر خدا اینان را متوجه بلاغت کرده، چون قرارست آیت خدا اینجا نازل بشود و اینها هم درک محتوا ندارند اما باید جذبش هم بشوند. اگر اینها به این حد بلاغت نرسیده بودند باتوجه به اینکه محتوا راهم نمی فهمیدند جذب قرآن نمی شدند. اینجاست که خدا می گوید؛ «فاتوا بعشر سور مثله مفتریات» شما که استاد فن بلاغت هستید، ده سوره مثل این قرآن بیاورید با محتوای بیهوده حتی!

اینها یعنی خدا زمانه را تابع قرآن کرده، نه چون زمانه بلاغت قوی داشت قرآن برایشان بیاید.

پس آن روایت باید اینگونه باشد که در زمان پیامبران دیگر اون اقتضائات بود ولی برای پیامبر چون دینش ابدی است و آیتش باید ابدی و علمی باشد، از حیث کتاب آمده و برای اینکه مردم درک کنند خداوند بلاغت را در اینها قوی کرده تا حداقل درکی داشته باشند تا در عرض 9سال صدای اسلام به دنیا رسید.

والحمد لله رب العالمین

حاشیه اسلیمی

سخنرانی حجت الاسلام نخاولی با عنوان برترین نشانه

شب پانزدهم رمضان المبارک 1435 - 22 تیرماه 1393

دریافت فایل صوتی با حجم 14 مگابایت


حاشیه اسلیمی


لوگوی نشریه فصل ملاقات

 ویژه نامه فاخر رمضان المبارک 1435

شماره پانزدهم


مؤسسه فرهنگی راه حق، مجموعه ای است با هویت کاملا مردمی و بدون هیچ گونه وابستگی به سازمان ها و نهاد های دولتی که هزینه های امور جاری و فعالیت های فرهنگی تبلیغی خویش را از مجرای مشارکت های مردمی و همچنین تولید و توزیع محصولات فرهنگی فاخر تأمین می کند.

لذا خواهشمند است در صورت تمایل، بمنظور جبران هزینه های طراحی و تولید این نشریه، توانمندسازی مجموعه در راستای تولید و توزیع حداکثری محصولات فاخر و تقویت و تثبیت زیرساخت های حوزه ی نشر مکتوبات حجت الاسلام نخاولی، در قبال دریافت این فایل مبلغی را به دلخواه از این درگاه پرداخت نمایید.

درگاه پرداخت آنلاین وبگاه گفتمان برتر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی