خودنویس :: گفتمان برتر

گفتمان برتر

دغدغه نوشت های یک طلبه ی تمدن گرا

گفتمان برتر

دغدغه نوشت های یک طلبه ی تمدن گرا

گفتمان برتر

امروز ما در یک چالش عظیم قرار داریم با مراکز قدرتى که فکر آنها این است که اگر این نظام کارآمدى خود را به‌طور کامل اثبات کند، عرصه براى آنها تنگ خواهد شد؛ کمااین‌که همین الان هم آنهامى‌بینند در مقابل نظام جمهورى اسلامى کم‌کارى کرده‌اند که نظام ما توانسته به پیشرفتهایى که دوستان اشاره کردند، نایل آید.گفتمان عدالت، یک گفتمان اساسى است و همه چیز ماست. منهاى آن،جمهورى اسلامى هیچ حرفى براى گفتن نخواهد داشت؛ باید آن را داشته باشیم.
در دهه‌ی چهارم انقلاب، گفتمان اصلیِ، پیشرفت و عدالت است؛ پیشرفت در همه‌ی ابعاد علمی و اقتصادی و اخلاقی و فرهنگی، و عدالت همه‌جانبه در توزیع فرصتها و امکانات مادی و معنوی.گفتمان یعنى یک مفهوم و یک معرفت همه‌گیر بشود در برهه‌اى از زمان در یک جامعه. آنوقت، این میشودگفتمان جامعه.این گفتمان را باید همه‌گیر کنید؛ به‌گونه‌یى که هر جریانى، هر شخصى، هر حزبى و هر جناحى سر کار بیاید، خودش را ناگزیر ببیند که تسلیم این گفتمان شود؛ یعنى براى عدالت تلاش کند و مجبور شود پرچم عدالت را بر دست بگیرد؛ این را شما باید نگه دارید و حفظ کنید.لازمه‌ی تحقق الگوی اسلامی–ایرانی پیشرفت و رسوخ آن در میان نخبگان، گفتمان‌سازی آن در جامعه است. این گفتمان سازى براى چیست؟ براى این است که اندیشه‌ى دینى، معرفت دینى در مخاطبان، در مردم، رشد پیدا کند. اندیشه‌ى دینى که رشد پیدا کرد، وقتى همراه با احساس مسئولیت باشد و تعهد باشد، عمل به وجود مى‌آورد و همان چیزى میشود که پیغمبران دنبال آن بودند. فرهنگ صحیح، معرفت صحیح...
(آیت الله العظمی امام خامنه ای روحی له الفداء)
***
صفحه اختصاصی سایت گفتمان برتر در نرم افزار تلگرام
https://telegram.me/goftemanbartar
شناسه کاربری صفحه:
@goftemanbartar
شناسه کاربری مدیرسایت:
@gofteman

پیوندهای روزانه

۶۶ مطلب با موضوع «خودنویس» ثبت شده است

معرفی کمیک "شکارچی شیر"

جمعه, ۱۹ مهر ۱۳۹۲، ۰۲:۱۹ ب.ظ

وب سایت گفتمان برتر


شکارچی شیر؛ داستانی مصور از یاران رسول خداصلی الله علیه و آله

یک داستان میتواند در میان محتوای داستانی و تخیلی خود حقائق را بیان کند. داستان جذاب ذهن را به سمتی که بخواهد میکشاند و به زندگی جهت میدهد.

افراد بسیاری هستند که از خواندن دو صفحه کتاب تاریخ خسته میشوند ولی حاضرند سه جلد کتاب داستان را مطالعه کنند.

برای اینکه بتوانیم تاریخ پرافتخار مذهبی خود را به نسل بعد منتقل سازیم داستان کاربرد زیادی دارد.

در قدم بعد اگر ذوق هنری نیز همراه شود و طراحی به داستان ضمیمه گردد به زیبایی اثر کمک میگردد.

در صورتی که داستان و تصویر هماهنگ با یکدیگر باشند مخاطب مانند یک فیلم سینمایی داستان را دنبال میکند. این قضیه در داستانهای کمیک(پی نما) صادق است.

کتاب «شکارچی شیر» قدمی برای داستانسازی مصور تاریخ اسلام است. مؤسسه راه حق اقدام به چاپ این کتاب کرده تا قدمی در راستای طرح الگوسازی شخصیتهای اسلامی برداشته باشد.

داود امیریان نویسنده خوب کشورمان توانسته است داستان جالبی را از تاریخ اسلام بیان نماید.

حامد حافظیه هم طراحی خوبی را ارائه کرده است. انتشارات انتظار مهر هم زحمت چاپ را به عهده گرفته است.

کسی منکر اشکالات این کتاب نیست که امیدواریم در چاپهای بعد حل گردد.

در این کتاب به زیبایی و در قالب داستانهای مختلف حکمت و نبوت رسول خدا، فهم و شجاعت امیرالمؤمنین، قهرمانی حضرت حمزه و مقاومت در راه خدا به تصویر کشیده شده است.

با خواندن این کتاب که ترکیبی از واقعیت و داستان سرایی برای فهم بهتر واقعیات است، این مطالب و مواردی دیگر را خواهید دید: شجاعت کم‏نظیر حمزه، دعوای امیرالمؤمنین با مزدوران مشرک در کوچه‏های مکه، گرگی که با ابوذر سخن گفت تا او را به مکه بکشاند.

به لطف خدا استقبال کودکان و نوجوانان از این کتاب بسیار خوب بوده به طوری که اکثر بازخوردهای گرفته شده حاکی از علاقه خوانندگان بوده است.

برای تهیه این کتاب میتوانید با شماره 09159251006 آقای عالی و 8552252-0511 مؤسسه راه حق تماس بگیرید.

آنچه در ادامه ارائه میگردد صفحاتی از این کتاب است:


کمیک شکارچی شیر

"تصویر روی جلد کمیک شکارچی شیر"


کمیک شکارچی شیر

کمیک شکارچی شیر

کمیک شکارچی شیر

وب سایت گفتمان برتر


حقائق و اعمال روز دحو الارض(25 ذی القعده) از کتاب شریف المراقبات

کار مهم در این ماه آگاهى از نعمتهایى است که خداوند در روز دحوالارض (گسترش زمین) به بشر ارزانى داشته است. زیرا آگاهى از نعمت و کم و کیف آن اولین مرتبه شکر است . همانگونه که در روایات بر این مطلب تصریح و در علم اخلاق ثابت شده است .
در روایات زیادى آمده است که در بیست و پنجم ذى القعده کعبه نصب گردیده، زمین گسترده شده، آدم پایین آمده، خلیل و عیسى علیهما السلام متولد شدند و رحمت پخش شده است.

اعمال روز دحو الارض

از امیرالمؤمنین علیه السلام روایت شده است که فرمودند «اولین رحمتى که از آسمان به زمین نازل شد، در بیست و پنجم ذى القعده بود. کسى که این روز را روزه داشته و شبش را به عبادت بایستد، عبادت صد سال را که روزش را روزه و شبش را در عبادت باشد، خواهد داشت. هر گروهى که در این روز براى ذکر پروردگار بزرگشان گرد هم آیند، پراکنده نمى گردند مگر این که خواسته آنان داده مى شود. در این روز یک میلیون رحمت نازل مى شود که نود و نه هزار تاى آن براى روزه داران این روز و عبادت کنندگان این شب خواهد بود»
دو رکعت نماز در این روز

روایت شده است : پیش از ظهر، دو رکعت نماز با یک بار حمد و پنج بار شمس و ضحى خوانده و بعد از سلام بگوید: «لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم» و دعا کرده و بگوید: «یا مقیل العثرات، أقلنى عثرتى، یا مجیب الدعوات، أجب دعوتى. یا سامع الاصوات إسمع صوتى و إرحمنى و تجاوز عن سیئاتى و ما عندى، یا ذالجلال و الاکرام!»

نیز مستحب است دعایى را که اول آن یا «داحى الکعبه» است بخواند.

نعمت نصب کعبه و گسترش زمین

نعمت نصب کعبه و گسترش زمین شکلى دارد و ماهیتى، شکل ظاهرى آن همانگونه که در «اقبال الاعمال»[1] به آن اشاره شده این است که خداى متعال در این روز زمین را براى سکونت و زندگى انسان­ها آفرید و از رحمتى که در این روز نازل گردید، زمین و نعمتهاى آن حتى بدن و روزى ما بوجود آمد. بنابراین تمام نعمتها از هر جنس، نوع و صفت، که کسى قادر به شمارش آن نیست، در این روز فرود آمده و پخش شده است.

بنابراین لازم است بنده اى که مراقب مولایش بوده و در پى شکر نعمتهاى اوست، درباره نعمتهایى که از آن آگاهى داشته و با آفرینش زمین و آنچه در آن است از آن بهره مند گردیده، بیندیشد. مثلا از نعمتهاى خداوند متعال در بدن خود شروع نماید که با فراوانى و لطافت آن قطعا نمى تواند تمام آن نعمتها را درک کند. که براى توضیح بیشتر مى توان به علم تشریح پزشکى مراجعه نمود. در کتاب جدیدى از یکى از نویسندگان اروپایى عکس­هایى دیدم که پوشش عضوى را با عضو دیگر و رگها و مویرگها را با رنگهاى مختلف و مدارها، رگها و اجزاى دیگر بدن را نشان مى داد بگونه اى که انسان و حتى پزشک به شگفت مى آید که چگونه تمام اینها بطور مستقیم یا غیر مستقیم در سلامتى آن عضو و بطور غیر مستقیم در سلامتى مزاج انسان مؤثرند. و بالاخره نعمت­هایى که با حس درک مى شوند بالغ بر چند میلیون هستند. و از اینجا مى توانیم بفهمیم نعمتهاى غیر محسوس بیش از نعمتهاى محسوس است.

این گونه اى از نعمتهاى بدنى است که انواع دیگرى نیز دارد که شاید تعداد آن بیشتر و عجیب تر از این باشد.

از جمله نعمتها، نیروهایى نامرئى است که در این اجزاء با تکثیر، تحریک، شکل دادن، تغذیه، رشد، هضم، دفع و... فعالیت مى کنند و هر کدام علامت و آثار خاص خود را دارند.

یکى دیگر از نعمتها وجود ملکوتى این نیروها، قوایى که از آنها تبعیت نموده، کارکرد و تأثیر آن بر کار نیروهاى نامرئى که به شرایط زمانى، مکانى، وضعیت جسمى و روحى و سایر شرایط خارجى بستگى دارد، مى باشد؛ که هیچکس قادر به شمارش عناوین این گونه نعمتها نمى باشد، مگر خدا یا کسى که از جانب او از آن مطلع شده باشد؛ چه رسد به شمارش تک تک آن. و اگر انسان شکل ارتباط عوالم با یکدیگر را بفهمد، بروشنى مى یابد که تمام این عوالم در سلامتى کامل هر کدام از اعضاى بدن و حتى هر جزء از اجزاى آن عضو، نقش دارند؛ و مى فهمد که خداوند متعال براى اعطاى یک نعمت بظاهر جزئى به او این همه مقدمات را ایجاد نموده است .
آنگاه اگر درباره نعمتهاى خارجى از قبیل خوردنى، نوشیدنى، لباس، چیزهایى که در آن دخل و تصرف مى کند و حواس ظاهرى و باطنى که در عوالم مختلف هستند اندیشه نماید، فرموده ی خداوند: «قادر به شمارش ‍ کامل نعمتهاى خدا نیستید» و «لشکریان پروردگارت را بجز خود او کسى نمى داند» را بهتر درک مى کند.

یکى از عالم­هایى که انسان با نیروى خیال در آن دخل و تصرفات جزیى دارد عالم مثال است که بشر توانایى فهم و و گستردگى آن را ندارد. چه رسد به دخل و تصرفاتى که با عقل محیط خود در تمام این عالمها، مى نماید.

اى مسکین! تو کجا و فهم تفصیلى یکى از امور یکى از عالمهایى که عقل تو در آن دخل و تصرف مى کند کجا! به این نعمتها بنگر و خود قضاوت کن که چگونه باید شکر این نعمتها را بجا آورى.

تازه اینها ظاهر نعمتهایى است که آفریننده زمین با گسترش زمین به تو عنایت نموده است و اگر درباره عطایاى مالک دنیا و آخرت که با آفریدن زمین به تو عنایت نموده، اندیشه کرده و آن را کاملا درک کنى، شگفتیت افزون خواهد شد.

در این مورد به اختصار مى توان گفت : آنچه اهل حق و مکاشفه دریافته و روایات اهل بیت وحىعلیهم السلام به آن اشاره دارد این است که خداى متعال آدم را آفریده و او را در عالم مثال قرار داد - عالمى که در بعضى از روایات از آن به بهشت و در بعضى دیگر به شهر «جابلقا» تعبیر شده است . و این همان بهشت آدم است که از آن به زمین فرود آمده، تا با عبور از این دنیا از نعمتهاى مثالى، که در عالم برزخ براى او آماده شده بهره بردارى کند؛ که این عالم در برابر بهشت آدم بوده و «جابلسا» نامیده مى شود؛ و نیز به این جهت فرود آمد که در عالم آخرت و در بهشتهاى جاوید از نعمتهایى که براى او مهیا شده، استفاده نماید. و اگر آدم به این دنیا نمى آمد، هیچگاه به نعمتهاى سراى آخرت نمى رسید؛ و تمام نعمتهایى که خداوند به پیامبران، جانشینان آنان، اولیا و مؤ منین وعده داده است از فواید سفر به این عالم بوده و این عالم ایستگاهى از ایستگاههاى سفر آخرت مى باشد. حتى از یک جهت منشاء و سرچشمه نعمتهاى آن است . بهمین جهت نیز در روایات «مزرعه آخرت» نامیده شده است . و شاید این آیه قرآن نیز به همین مطلب اشاره داشته باشد: «این همان چیزى است که قبلاروزى ما بوده و اکنون مانند آن روزى ما شده است»

بنابراین تمام نعمتهاى جاوید و فناناپذیر که قابل مقایسه با نعمتهاى این دنیاى پست نمى باشد - و خالق آن از هنگام آفرینش دنیا هیچگاه به آن نظر نکرده و آن را براى بندگانش انتخاب ننموده و سراى پاداش نیست - منشاء و سرچشمه آن همین عالم دنیا است . بنابراین عارف مراقب در روز «دحوالارض» بر خود لازم مى بیند که در مقابل تمام این نعمتها شکرگزارى نماید.

و در این هنگام بخوبى مى یابد که نمى تواند حق مقدار کمى از اجزاى گوشه کوچکى از آن را ادا نماید؛ گرچه تمام عابدین شاکر را به کمک طلبیده و تا ابد مشغول شکرگزارى گردند. نه به این جهت که شکر این نعمتها نیز از نعمتهاى خدا بوده و بر آن نیز شکرى واجب است، بلکه بخاطر بزرگى، فراوانى، ظرافت و دیده نشدن آن نعمت­هاست. و آنگاه که بنده به این شناخت رسیده و نعمتهاى الهى را قدر شناخت، نشانه کسانى را که بخوبى ناتوانى و کوتاهى خود را در شکرگزارى خداى متعال فهمیده اند پیدا کرده و خجالت مى کشد کوشش خود را - هر مقدار که باشد - شکرگزارى بداند. و مى فهمد که خداوند با قبول این شکرگزارى کم و ناچیز این نعمتها چه منتى بر او دارد. و خداوند متعال را براى این انجام دادن این شکرگزارى، سپاس مى گوید. و معنى شکور (بسیار شکرگزار) را که از نامهاى خداوند است، تا اندازه اى مى فهمد. گرچه شناخت کُنه نامهاى خداوند متعال محال است.

از بزرگترین نعمتهاى این روز این است که کعبه را خانه خود قرار داده و اجازه داده است که مردم آن را زیارت نموده و با پاداش و رضایت فراوان این عمل را از آنان مى پذیرد. و این نهایت لطف، مهربانى و کرم است . آنگاه که انسان با چشم باز در معانى اعمال حج تأمل نماید به لطف بزرگ خدا پى مى برد. و بالاتر از این، مى یابد که او تا چه اندازه دوست دارد که دست عنایت خود را روى سر مؤمنین نگهدارد. نیز نهایت عنایت او در جذب آنان به در خود و دعوت آنان به نزدیکى و پناه خود را درک کرده و قدر نعمت وجود این پیامبر بزرگوار را که بواسطه آن ما را به این عالم­هاى گرانقدر هدایت نموده و ما را از اسرار آن آگاه نموده، و این دلهاى مرده را با نور ایمان حیات بخشیده و گمراهى آن را با نور یقین تبدیل به هدایت نموده، خواهد دانست.

بطور اختصار درباره نعمت نصب کعبه مى توان گفت : خداوند متعال انسان را از خاک آفریده و او را به دیدار و پناه خود دعوت نمود. نزدیکى و پناه او نیز مخصوص بلند مرتبگان و افراد با معنویت است . و به جهت این که انسان در اوایل کار، به جهت فرو رفتن در تاریکیهاى عالم طبیعت و اسارت در کره خاکى و میان آب و گل، به این عالمهاى عالى دسترسى ندارد، خداوند، عالم او را با ایجاد مکانى آباد کرده و آن را خانه خود نامید. و آن را زیارتگاه زائرانش و طالبین حضرتش قرار داد تا بر گرد آن چرخیده، زیارتش کرده، به مقتضاى حال خود با پروردگارشان ماءنوس ‍ شده و با این امور آماده عالمهاى قدس و نزدیک شدن به خدا گردند. براى این زیارت نیز عبادتهایى مقرر فرموده که تمامى آنان باعث پرواز از عالم خاکى به عالم ملکوت، جبروت و لاهوت است . بعبارت دیگر این عبادتها عبادت کننده را آماده زیارت کعبه حقیقى مى نماید که درباره آن در روایت آمده است: «زمین و آسمانم گنجایش من را ندارد بلکه قلب بنده مؤمنم گنجایش مرا دارد» بعبارت دیگر این عبادات باعث شناخت نفس مى شود که شناخت پروردگار را در بر دارد. همانگونه که در مناجات شعبانیه به آن اشاره شده است: «چشم قلبهاى ما را با نگاه آن به خودت روشن فرما تا دیدگان قلبها حجابهاى نورى را پاره کرده و آنگاه به معدن بزرگى رسیده و روحهاى ما به پاکى گرانقدرت آویزان گردد.»

انسان بخاطر حجاب هاى تاریکى و نورى نمى تواند به معدن بزرگى برسد. حجابهاى تاریکى همان عالم طبیعت است که آنرا دیده و حس مى کنیم البته بعضى از عالمهاى مثال نیز به حجابهاى تاریکى ملحق مى شوند. حجابهاى نورى نیز از آنجا شروع مى شود که انسان با واگذاشتن ماده و شکل از عالم طبیعت ترقى، نفس خود را مجرد از این دو دیده، نفس و حقیقت او بدون پوسته ماده و شکل براى او آشکار شده و نفس خود را امر بزرگى ببیند. و با بقاى حجابهاى نورى در معارف کشفى بر او گشوده مى شود و آنگاه به اندازه اى که این حجابها کنار رفته و در عوالم نورى اندیشه نماید، علم به مبداء، معاد و حقایق مقامات دینى که در این آیه آمده است: «و کسى که به خداوند، فرشتگان، کتابها و پیامبران او و روز قیامت ایمان آورد...» براى او منکشف مى شود. تا جایى که دیدگان دلها حجابهاى نورى را پاره کرده و به معدن بزرگى برسد؛ و در این هنگام به مقام قرب رسیده، و با مشاهده جلوه هاى نامها و صفات خداوند رستگار شده و از زائرین و پناه داده شده هاى او محسوب مى گردد. و خلاصه خداوند با لطف خود براى اهل این عالم خانه اى همجنس عالم خودشان قرار داده تا از فیض زیارتش محروم نمانده و براى این خانه نیز عباداتى را مقرر داشته که باعث آماده نمودن دیدار کننده و شایسته گرداندن مطالب مرتبط او براى دیدار خانه حقیقى اش مى گردد.

فضیلت شب نیمه ذی القعده در بیان پیامبر اسلام

دوشنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۲، ۰۲:۵۳ ب.ظ

وبسایت گفتمان برتر


حقائق و اعمال شب پانزدهم ذى القعده به نقل از کتاب شریف المراقبات

از کارهاى مهم این ماه (ذی القعده) عمل شب نیمه آن است : سرور ما (سید ابن طاووس قدس سره ) در« اقبال الاعمال» از «احمد بن جعفر بن شاذان» روایت کرده است که گفت : از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم روایت شده است که : « شب پانزدهم ذى القعده شب مبارکى است. خداوند در آن با رحمت به بندگان مؤمنش مى نگرد. پاداش کسى که در آن با عمل از خداوند فرمانبردارى کند، مانند پاداش صد روزه دار ملازم مسجد که به اندازه یک چشم برهم زدن نیز نافرمانى خدا را ننموده اند، مى باشد» بنابراین انسان باید در نیمه شب مشغول به طاعت خداوند شده و به دعا و نماز بپردازد. زیرا روایت شده است:«کسی در این شب چیزى از خدا نمى خواهد مگر این که به او عنایت مى فرماید».

اگر انسان به کسى چنین وعده هایى بدهد، بى تفاوت از کنار این وعده ها نخواهد گذشت . بخصوص اگر بداند که او مى تواند به وعده هاى خود عمل نماید. و همین که احتمال توانایى بر انجام وعده هاى او را بدهد براى عمل کردن به دستورات او کافى است . زیرا پاداش خیلى بزرگ است ؛ پاداشى چون پاداش صد ملازم مسجد که در عمر خود حتى در یک چشم بهم زدن نیز نافرمانى خدا را ننموده اید. این پاداش قابل مقایسه با هیچیک از سعادتها، داراییها و شادیهاى دنیا نیست . و وقتى که سود زیاد باشد، گر چه احتمال آن ضعیف هم باشد عقل حکم به انجام آن عمل براى رسیدن به آن سود مى کند. که در اینجا احتمال سود ضعیف هم نیست . زیرا «اخبار تسامح» در دلیل اعمال مستحبى سند این روایت را معتبر گردانیده و احتمال آن قوى مى شود. به رغبت و اشتیاق خود براى بدست آوردن کالاهاى این دنیاى پستى که بقائى نداشته، با تلخی هاى فراوان همراه و مانع رسیدن نور است بنگر و ببین براى رسیدن به آن و اندوختن آن با احتمال ضعیفى وطن، آسایش و خانواده را ترک و به مسافرت مى روى . بیابانهاى وسیع را در نوردیده، دریاها را زیر پا گذاشته و از جنگلها عبور مى کنى و نهایت آرزوى تو این است که مثلا از این سفرها به هزار دینار برسى . در حالى که احتمال مى دهى به آرزوى خود نرسیده و حتى مال، جان و آبرویت بخطر افتاده و یا با مرگ دست و پنجه نرم کنى ولى باز هم حاضر نیستى از هدف خود دست برداشته و با این عذرها از جدیت و تلاش دست بردارى.

پس با توجه به این که نعمتهاى آخرت پایدار و بدون هیچ رنجى است و با این گونه اعمال بطور یقین مى توان به آن رسید، چرا عمل نمى کنى . و اگر نقص در خود انسان باشد نیز مى توان آن را رفع کرده و سپس به انجام عمل پرداخت . آیا در این صورت بى تفاوتى در مقابل این پاداشها علتى جز ضعف ایمان یا بیمارى قلب که ناشى از حب دنیاست، خواهد داشت.

ویژگى طاعت و عبادت این شب

طاعت و عبادت، در این شب از این جهت که مشهور نبوده و مردم کمتر، در آن به طاعت خدا مشغول مى گردند، آن را از سایر شبهاى مشهور ممتاز مى گرداند. که این مطلب نزد اهل مراقبت مهم است . زیرا توجه، در زمان غفلت عموم، از مراقبات مهم و باعث سرعت اجابت است . و نیز اعمال نزد خداوند بزرگتر و به قبول نزدیکتر و اجر بیشترى دارد. پس با تمام جدیت و اشتیاق براى اجابت دعوت منادى به کرامت خداى متعال اقدام نموده، فرصت را غنیمت شمار و از خواب برخیز. چون بزودى مصیبت مرگ سراغت مى آید که بعد از آن نمى توانى ذره اى از این منافع بزرگ را بدست آورى . هنگام دیدن فرشته مرگ بیدار شده و یک سال مهلت مى خواهى ولى مى گوید سالهاى زیادى را از دست دادى.

مى گویى : یک روز؛ مى گوید: روزهاى زیادى را سپرى کردى . به یک ساعت راضى مى شوى ولى این فرصت را به تو نمى دهد. و با افسوسزیاد بخاطر از دست دادن ایام فرصت و زمان مهلت مى میرى . چه افسوس سخت و چه اندوه جانکاهى!


مطالب مرتبط:

- چطور عبادت100سال را که روزش را روزه و شبش را در عبادت باشیم بدست آوریم؟

- احساس فقر و بیچارگی نسبت به قیامت، نقطه ی مرکزی تقوا

- زندگی بدون محاسبه، زندگیِ "باختن"

- صوت جلسات سیر و سلوک قرآنی و نهج البلاغه حجت الاسلام و المسلمین دکتر مهدی نخاولی

- دستورالعمل تضمینی پیامبر اکرم برای بخشش همه ی گناهان
- درج این مطلب در سایت بیتوته ، فرهنگ نیوز ، رجانیوز ، ولی امر ، مهرورزی     

وبسایت گفتمان برتر

نماز توبه یکشنبه های ماه ذی القعده از کتاب شریف المراقبات

براى بدست آوردن طاعت خدا در این ماه (ذی القعده) قبل از هر چیزى از تمام مسائلى که قبلا گرفتار آن بودى توبه کن ؛ توبه اى صادقانه از رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم روایت شده است که در روز یکشنبه ماه ذى القعده فرمود: مردم ! کدامیک از شما مى خواهید توبه کنید؟ راوى مى گوید: گفتیم : رسول خدا! همه ما مى خواهیم توبه کنیم . حضرت فرمودند: غسل کرده ، وضو گرفته و چهار رکعت نماز بجا آورید. در هر رکعت یک بار «فاتحه الکتاب »، سه بار «قل هو الله احد» و یک بار «معوذتین » (قل اعوذ برب الناس و قل اعوذ برب الفلق ) بخوانید. آنگاه هفتاد بار استغفار (أستغفرالله ربی و أتوب إلیه) نموده و در پایان «لا حول و لا قوه الا بالله» بگویید. سپس بگویید: یا عزیز! یا غفار! إغفر لى ذنوبى و ذنوب جمیع المؤمنین و المؤمنات فإنه لا یغفر الذنوب إلا إنت (اى عزیز! اى بسیار بخشاینده ! گناهان من و گناهان تمام مردان و زنان مؤمن را ببخش که جز تو کسى گناهان را نمى بخشد.)

آنگاه فرمود: بنده اى از امت من چنین عملى را انجام نمى دهد، مگر این که از آسمان به او ندا مى رسد: بنده خدا! عمل را از نو شروع کن که توبه تو قبول ، و گناهانت بخشیده شد. فرشته دیگر از زیر عرش ندا مى کند: اى بنده ! مبارک باد بر تو و بر خانواده و خاندانت . منادى دیگرى صدا مى زند: در روز قیامت ، دشمنانت را از تو راضى مى نمایند. فرشته دیگرى ندا مى کند: اى بنده ! با ایمان از دنیا مى روى . دینت از تو گرفته نشده و قبر تو وسیع و نورانى خواهد شد. منادى دیگرى صدا مى زند: پدر و مادر تو و خاندانت بخشیده شده و در دنیا و آخرت خوش رزق خواهى بود. جبرئیل ندا مى کند: من با فرشته مرگ پیش تو آمده و به او دستور مى دهم که با تو خوش رفتار بوده ، بخاطر مرگ آسیبى به تو نرسانیده و بنرمى روح را از بدنت خارج نماید. گفتیم : رسول خدا! اگر کسى در زمان دیگرى چنین بگوید چطور؟ فرمودند: چیزهایى را که گفتم براى او نیز خواهد بود. جبرئیل این مطالب را در شب معراج به من گفت .

امام باقر علیه السلام فرمودند: «خداوند از توبه بنده خود بیش از شخصى که در شب دراز و بسیار تاریک مرکب سوارى و آذوقه خود را گم کرده و سپس پیدا کند، خوشحال مى شود.»

و نیز از امیرالمؤمنین علیه السلام روایت شده است که : «پیامبر به شخصى که در حضورشان گفت: استغفر الله ، فرمودند: مى دانى استغفار چیست؟ استغفار درجه بلند مرتبگان بوده و شش شرط دارد:

اول - پشیمانى از گذشته

دوم - تصمیم بگیرى که هیچگاه آن را انجام ندهى

سوم - این که حقوق تمام مخلوقات را ادا کرده تا جایى که خداوند را سبکبار دیدار نمایى

چهارم - تمام واجباتى را که ضایع کرده اى جبران نمایى

پنجم - گوشتى را که از مال حرام روئیده با اندوه ذوب کرده تا پوست به استخوان بچسبد و گوشت جدیدى بوجود آید

ششم - رنج فرمانبردارى را به جسم بچشانى ، همانگونه که شیرینى گناه را به آن چشانیده اى . و در این هنگام بگو: استغفر الله»


مطالب مرتبط:

- معرفی جلسات سیر و سلوک قرآنی

درج این مطلب در سایت بیتوته ، روزگار نو     

علم حقیقی اینجاست

دوشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۲، ۰۹:۵۳ ب.ظ
وبسایت گفتمان برتر

گفتاری از حجت الاسلام شیخ روح الله رضایی طهرانی بمناسبت ایام مبارک دهه ی کرامت

علم حقیقی اینجاست

هر یک از ائمه ی هدی علیهم  السلام به صفاتی مشهورند و اینکه حضرت رضا علیه السلام، عالم آل محمد صلی الله علیه و اله و سلم است به این معنا نیست که سایر ائمه چنین نیستند بلکه این صفت در وجود ایشان بیشتر مجال ظهور و بروز پیدا کرده است. علت آن هم بر می گردد به شرایطی که آن حضرت در آن قرار داشتند؛ یعنی شرایط زندگی ایشان به گونه ای رقم خورد که حضرت مجبور شدند کار خود را از این بُعد پیش ببرند. این شرایط را می توان در سه محور خلاصه کرد:

محور اول، مناظراتی بود که مأمون ترتیب می داد و طی آنها حضرت در مقام گفت وگوی چند جانبه قرار می گرفت و نمایندگان یهودی  ها، مسیحی  ها، زرتشتی ها و سایرین با حضرت وارد بحث می شدند.

محور دوم، سؤالاتی بود که شخص مأمون از امام می پرسید و حضرت پاسخ می دادند. مأمون فرد زیرکی بود و در مقام پرسش گر با امام سخن می گفت. یکی از معروف ترین پرسش هایی که او طرح کرده است، سؤال در مورد عصمت انبیاست.

محور سوم، فضای علمی و فرهنگی حاکم بر زمان مأمون بود. در این فضا که قبل از او شکل گرفته بود، کتبی از اندیشه  ها و مکاتب مختلف ترجمه می شد و در دسترس جامعه  ی اسلامی قرار می گرفت. مقابله با انحراف ناشی از این افکار عرصه ی دیگر ظهور علم امام بود. گذشته از نکات فوق، مسأله ی دیگری که موجب انتساب این صفت به امام رضا علیه السلام شده است، رفتارها و عکس العمل های عالمانه ی حضرت در مقابل قضایایی بود که برای ایشان رخ می داد. قضیه ی «واقفیه» که بعد از شهادت امام کاظم علیه السلام رخ داد و آنها از قبول ولایت امام هشتم سر باز زدند، ماجرای نماز عید فطر که مأمون از حضرت خواست تا اقامه کند و مهم تر از همه ماجرای فراخوانی امام به خراسان و پیشنهاد ولایتعهدی به ایشان از مواردی است که برخوردهای عالمانه امام را در پی داشت. در بسیاری از این موارد تهدید های جدی توسط امام به فرصت تبدیل شد. اگر کسی بتواند مبتنی بر سیره ی حضرت، مواردی را که بعضا در حوزه ی علوم رایج امروز مثل مدیریت و شاخه  های مختلف آن تعریف می شود، تبیین کند، نکات نابی مطرح خواهد شد. دنیای امروز علم  زده است؛ یعنی علم واقعی وجود ندارد و تصور کاذبی از علم حاکم است. لذا باید تلاش کرد تا بر اساس زندگی امام هشتم علیه  السلام نگاه انسان به مقوله  ی علم را اصلاح کرد. علم حقیقی نزد اهل بیت است و دنیا تشنه ی آن. از نگاه حضرت رضا علیه السلام علم همان چیزی است که امام صادق علیه السلام معرفی می کند: «العلم نور یقذفه اللّه فی قلب من یشاء» و وجود مقدس حضرت رضا علیه  السلام این مطلب را در خطبه های توحیدی خود بیان کرده اند.

منبع: ویژه نامه ی دهه ی کرامت _ پورتال امام رضا علیه الاسلام

 

از امام رضا (ع) معرفت توحیدی بخواهید

دوشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۲، ۰۹:۳۳ ب.ظ

وبسایت گفتمان برتر


گفتاری از آیت الله شیخ علی رضایی تهرانی بمناسبت ایام مبارک دهه ی کرامت

از امام رضا (ع) معرفت توحیدی بخواهیدآیت الله شیخ علی رضایی طهرانی

اولین رتبه

بدون شک در هیچ مذهبی به بحث توحید مثل مذهب شیعه پرداخته نشده و این نکته از بررسی ادیان الهی یهودی، مسیحی، زرتشتی و نیز مذاهب اسلامی چه معتزله، اشعری ها، ماتریدی ها و... قابل اثبات است که بیشترین، با کیفیت ترین و بهترین سخنان در مسأله ی توحید در میان همه ی مذاهب، به شیعه و امامان آن بازمی گردد. بدون شک در میان ائمه ی شیعه، امام امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام رتبه دار مسائل و مباحث توحیدی است و پس از ایشان به شهادت کتب روایی و حدیثی ما، امام علی بن موسی الرضا علیه السلام عهده دار مسائل توحیدی بوده و بیشترین سخنان و گفته ها را در ارتباط با مسأله ی توحید دارند.
امام رضا (ع) توقع دارد...
اساس دین اسلام بر توحید است؛ به گونه ای که اگر توحید را بگسترانیم، می شود مجموعه ی فقه و عقاید و احکام و اخلاقیات. و اگر این ها را با هم جمع کنیم، می شود توحید. پس هر کس در توحید معرفت بیشتری داشته باشد، در دین شناسی معرفت بالاتر و والاتری خواهد داشت. اگر بخواهیم توحید را به خوبی و درستی بیاموزیم، باید در مکتب اهل بیت عصمت و طهارت و به خصوص در سخنان این دو امام همام یعنی امیرالمؤمنین و امام رضا علیهماالسلام جستجو کنیم. لذا ما شیعیان، به خصوص زائران قبر مطهر علی بن موسی الرضا علیه السلام نباید به زیارت اکتفا کنیم بلکه باید بتوانیم معارف بلند توحیدی این امام بزرگ را که الحمدلله در کتاب ها وجود دارد و بسیاری از این کتاب ها هم به برکت انقلاب اسلامی ایران ترجمه شده است، فرا بگیریم تا مبادا خداشناسی ما آمیزه ای از آموزه های انحرافی و یا ناقص و کم استناد باشد. توقع علی بن موسی الرضا علیه السلام از شیعیانش این است که به آن چه در این باره در مجامع روایی ما مثل الکافی، توحید شیخ صدوق و دیگر کتب روایی هست، اهمیت داده، آن ها را مطالعه کنند و اعتقادات خود را براساس این مباحث عالی بچینند.
دعای بلند...
خوب است زائر علی بن موسی الرضا علیه السلام در کنار خواسته های مادی خود از آن حضرت مثل شفای مریض، خانه و زندگی، پول و... از این امام رئوف و عطوف، مسائل روحی و معنوی را هم دریافت کند. اولاً درخواست کند که مزه ی توحید واقعی و ارتباط با ولایت را بچشد. ثانیاً سعی کند هرگونه استقلال را از امام بزداید و امام را واسطه ی فیض خدا بداند. در این صورت امام رضا علیه السلام بیشترین توجه را به زائر خود می کند. یعنی زائر باید نگاه توحیدی را حتی در مواجهه با خود علی بن موسی الرضا علیه السلام حفظ کند و این چیزی است که اهل بیت عصمت و طهارت از ما خواسته اند. سوم هم این که تلاش کند تا این نگاه توحیدی را در میان خانواده و بستگان خود و کسانی که بر آن ها تأثیرگذار است ایجاد کند.
مسئولیت در برابر تفکر توحیدی
مجموعه هایی مثل آستان قدس رضوی که برنامه های مختلفی را برای زائران تدارک می بینند، باید براساس نگرش علی بن موسی الرضا علیه السلام، به مسأله ی توحید هم بپردازند و در قالب جزوات، مجلات و... این معارف را در اختیار زائرین قرار دهند تا این خیل عظیم زائران داخلی و حتی شیعیان بحرین، عربستان، لبنان، عراق و دیگر مناطق، یک نگرش جدید، صحیح و محکم از توحید -که اساس دین مبین اسلام و مکتب تشیع است- پیدا کنند. این آموزه ها باید به گونه ای عملیاتی و کاربردی شود که توحید و توجه به حضرت ربوبی و تأثیر خداوند متعال در زندگی زائران مشهود باشد.
بلندای قله توحید
توحید و ولایت از هم جدایی ندارند و در مراتب عالی به نوعی به یکدیگر می رسند. در میان روایاتی که از علی بن موسی الرضا علیه السلام نقل شده است هر چند حدیث «سلسله الذهب» که در حقیقت اتحاد توحید و ولایت را در مراتب عالی بیان می کند، می تواند به عنوان الگو و نمونه ای مطرح باشد اما در ارتباط با توحید، از ایشان روایاتی دیگر داریم که به مراتب دقیق تر و عمیق تر از این روایت است. روایاتی که فردی مثل ملاصدرا در کتب حِکمی خود آن ها را تبیین می کند و گاهی صفحه ها به بیان آن ها می پردازد و در آخر هم اعتراف می کند که شاید به بلندای کلام علی بن موسی الرضا علیه السلام پی نبرده باشد.
نویسنده : مصطفی لشکری

مطالب مرتبط:

گفتاری از حجت الاسلام شیخ مهدی نخاولی بمناسبت ایام مبارک دهه ی کرامت;

کرامت ملکوتی؛ بی منّت و با محبت
درج این مطلب در سایت عمارنامه

کرامت ملکوتی؛ بی منّت و با محبت

دوشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۲، ۰۹:۲۱ ب.ظ

وبسایت گفتمان برتر


گفتاری از حجت الاسلام شیخ مهدی نخاولی بمناسبت ایام مبارک دهه ی کرامت;

کرامت ملکوتی؛ بی منّت و با محبت

مظهر اسم کریم خدا
از نگاه اسلام بحث کرامت انسان باز می گردد به این که خداوند کریم است و در عالم وجود با اسما و صفاتش در موجودات تجلی کرده است، لذا همه ی موجودات مظهر کرامت خداوند هستند. کرامت برخورداری از آن صفت کریم خدا و در مورد انسان، همان شرافت وجودی است که جزء مباحث اسلامی هم هست. خداوند در قرآن می فرماید: ما بنی آدم را تکریم کردیم و برتری اش بخشیدیم «وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَ حَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ وَ فَضَّلْنَاهُمْ عَلَی کَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلاً»
اصل این کرامت باز می گردد به روح آدم که «نَفَخْتُ فیهِ مِنْ روحی». انتساب خاص دارد به خداوند و به تبع آن، خلقت مادی او هم به سبب همراهی با روح، از کرامت برخوردار است و تجلی آن کریم بودن است. لذا جسد مسلمان مؤمن و به طور کلی جسد انسان احترام دارد. هرچند کرامت اصلی، همان کرامت روح است.

از کرامت طبیعی تا کرامت  ملکوتی
بر این اساس دو سطح از کرامت وجود دارد: کرامت طبیعی و کرامت ملکوتی. حال اگر بخواهیم کرامت انسان پاس داشته شود، تکریم در هر دو حوزه باید تحقق پیدا کند. در حوزه ی کرامت طبیعی، تکریم انسان ها عبارت است از برآورده شدن نیازهای جسمی آن ها، آن هم به صورت آبرومندانه و همراه با احترام. تأمین نیازهای زندگی، نیاز به ازدواج، نیاز به شغل، نیاز به امنیت و... از این دسته اند. لذا اگر حکومتی بخواهد مردمش را تکریم کند، باید این نیازها را تأمین کند بدون آن که مردم به حد اضطرار برسند و برای آن آبرو صرف کنند.
در حوزه ی کرامت ملکوتی تأمین نیازهای معنوی مدنظر است، به همین خاطر خداوند می فرماید: بخوان به نام پروردگار اکرم خود، نادانسته های تو را با قلم به تو آموخت... «اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ، الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ، عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ»؛ یعنی تجلی اکرم بودن خداوند تأمین نیازهای معرفتی است. نیازهای آموزشی، نیازهای ایمانی و... هم از این نوع به شمار می روند و اگر این ها تأمین نشود، کرامت روح انسان دچار خلل می شود. لذا بصیرت دادن، حفظ حرمت اختیار انسان ها، حفظ حرمت انتخاب افراد و... از مبانی تکریم روحی آن هاست.
امام کریم
تمام این نیازها برای رشد افراد لازم است و امام مسؤول تأمین و فراهم نمودن آن هاست. به همین خاطر می بینید که حس افراد نسبت به امام مثل حس آن ها نسبت به یک پدر مهربان است. همان «الوالد الشفیق» (پدر دلسوز) که امام رضا علیه السلام فرمودند. پدر چگونه فرزندانش را تکریم می کند؟ وقتی که به آن ها غذا می دهد یا بچه ها را برای آموزش به مدرسه می فرستد و نیازهایشان را آبرومندانه تأمین می کند، سرشان منت نمی گذارد. شما وقتی پولی از پدرتان می گیرید، احساس شکستگی نمی کنید و خیلی برای شما سخت نیست ولی اگر بخواهید از فرد دیگری بگیرید، سخت است. پس اساس تکریم، حس محبت است. وقتی محبت باشد، نیاز را طوری برآورده می کند که انسان احساس شکست پیدا نمی کند. همان طور که خداوند چنان نعمت می دهد که ما اصلاً احساس بدهکاری به او نمی کنیم. همین خصلت در امام هم وجود دارد. کیفیت زیارت برمی گردد به حالت قلبی انسان نسبت به امام. و اگر آن حس محبت بین ما و امام حاکم باشد، زیارت ما هم ارتقا پیدا می کند.
گفتگو از : مصطفی لشکری

منبع: ویژه نامه ی دهه ی کرامت _ پورتال امام رضا علیه الاسلام


مطالب مرتبط:

- معرفی حجت الاسلام و المسلمین دکتر مهدی نخاولی

- معرفی جلسات سیر و سلوک قرآنی

درج این مطلب در سایت عمارنامه

 

نسخه ی شفابخش امام هشتم برای زندگی امروز ما

شنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۲، ۱۰:۵۳ ب.ظ

وبسایت گفتمان برتر


  نقطه تحول

نقطة تحول و تغییر زندگی‌ها کجاست؟

 - لحظات تصمیم‌گیری و انتخاب.
 تصمیمات کور یا تصمیمات بینا؟
 - تصمیمات بینا که با ملاکهای واقعی انجام میشود.
 در لحظة تصمیم‌گیری، باید از خود یک سؤال را بپرسیم: خدا، کدام را می‌پسندد؟
 میخواهم میهمانی بدهم. طبق رسم خودمان زن و مرد سر یک سفره مینشینند ولی طبق نظر خدا حضور زن و مرد نامحرم بر سر یک سفره پسندیده نیست.
 میخواهم بر سر فرزند کوچکم داد بکشم ولی خدا ملایمت را دوست دارد.
 میخواهم با دروغ جنس خود را قالب کنم ولی خدا گفتار صدق را توصیه کرده است.
 میخواهم با پارتی بازی کار خود را راه بیندازم ولی خدا این را نادرست میداند.
 میخواهم به بهانه ابراز قدرت از محبت به خانواده ‏ام دریغ داشته باشم ولی خداوند محبت به آنها را دوست دارد.
 میخواهم از قوانین راهنمایی متابعت نکنم ولی خداوند رعایت قانون را واجب میداند.
 میخواهم در اداره کم کاری کنم ولی خداوند این را نمیپسندد.
 میخواهم هرطور خواستم لباس بپوشم ولی خداوند لباسی را که مروج فرهنگ کفر باشد نمیپذیرد.
 میخواهم هرطور که خواستم حجاب داشته باشم ولی خداوند بهترین پوشش را برای من در نظر گرفته است.
 میخواهم هرجا که رفتم حرف حرف من باشد ولی خداوند همفکری را می پسندد.
 میخواهم در تجملات غرق شوم ولی خداوند تجمل گرایی را دشمن میدارد.
 در تمام این موارد انتخاب نظر خدا نشان دهنده وابستگی قلب ما به اوست.
 اگر به دنبال این مطلب هستیم قلب خود را به خدا میسپاریم به صورتی که احساس حضور خدا در قلبمان روز به روز بیشتر شود.
 در این راه باید همراه آنانی شد که راه را پیموده ‏اند و به خدا رسیده‏ اند.
 امام، انسانی است که راه رسیدن به خدا فقط با او ممکن است.
 در آستانه ماه ولادت و روز زیارتی امام هشتم، امام مهربانی ها می خواهیم قدمی در این راه با امام همراه شویم.
 امام رضا علیه‏ السلام نامه‏ ای به حضرت عبدالعظیم حسنی نوشته و در آن توصیه‏ هایی را برای شیعیان بیان نموده ‏اند. توجه به این روایت ما را در راه زندگی ایمانی کمک خواهد نمود.
 به بخشی از این نامه توجه نمایید:
 

بسم الله الرحمن الرحیم

 ای عبدالعظیم! سلام مرا به دوستانم برسان و به آنان بگو: در دل های خویش برای شیطان راهی نگشایند و آنان را به راستگویی در گفتار و ادای امانت و سکوت پرمعنا و ترک درگیری و جدال در کارهای بیهوده و بی فایده فراخوان و به رسیدگی به اقوام و رفت و آمد با یکدیگر و رابطه گرم و دوستانه با هم دعوت کن، چرا که این کار باعث ربط بیشتر روحی با خدا و من و اولیاء اوست.دوستان ما نباید فرصت های گران بهای زندگی و وقت ارزشمند خود را به دشمنی با یکدیگر تلف کنند.من با خود عهد کرده ام که هر کس مرتکب اینگونه امور شود یا به یکی از دوستانم و رهروانم خشم کند و به او آسیب رساند از خدا بخواهم که او را به سخت ترین کیفر دنیوی مجازات کند و در آخرت نیز اینگونه افراد از زیانکاران خواهند بود.»[1]

 با استفاده از دستورات امام هشتم زندگی ما روز به روز به سمت خدایی بودن پیش میرود.
 خداوند توفیق مؤمن بودن را نصیبمان نماید.
وبسایت گفتمان برتر

خاطره های قرآنی استاد سادات فاطمی از مقام معظم رهبری دامت برکاته

چندی بیش برای گفتگو پیرامون موضوعی رسیدم خدمت خادم، حافظ و قاری بزرگ قرآن کریم، استاد حاج سید مرتضی سادات فاطمی، تقریبا همه ی ما در گوشه و کنار و از طرق مختلف صدای قرآن و اذان این استاد عظیم الشأن قرآن کریم را شنیده ایم، چه از رادیو و تلویزیون و چه از مناره های بلند مسجد مقدس گوهرشاد.

هرکس که در مشهدالرضا علیه السلام بخواهد کار قرائت را بصورت حرفه ای دنبال کند به اولین جایی که رهنمون میشود مسجد کرامت و محفل قرآنی حاج مرتضی سادات فاطمی و اخوان گرامیشان خواهد بود، اساتید بزرگواری که در طول عمر شریفشان، قاریانی بین المللی همچون حامد شاکرنژاد و .... تحویل جامعه ی قرآنی کشور و دنیا داده اند.

اخوان سادات فاطمی در معیت مقام معظم رهبری
(اخوان سادات فاطمی در معیت مقام معظم رهبری)

در حین گفتگو بمناسبت خاطرات ناب و دست اولی را از ارتباط و رفاقتشان با مقام معظم رهبری حفظه الله که از قبل انقلاب شروع شده و تا به اکنون ادامه دارد، بیان فرمودند که حقیقتا هرکدام از آنها حاوی نکات ظریف و دقیقی از عظمت علمی و معنوی رهبر معظم انقلاب حفظه الله است.

تبرکا 4 مورد از آنها را تقدیم دیدگان شریف اعزه ی گرامی مینمایم.

1

قبل از اینکه شحات انور به ایران بیاید، آقا در جمعی فرمودند که او موسیقیدان عظیمی است. ایشان شحات را ندیده بودند اما نوارهایش را گوش داده بودند. بعد از اینکه برای اولین بار به ایران آمد در مصاحبه اش گفته بود که من 2 سال تخصصی بر روی موسیقی و نغمات مطالعه کرده ام. آقا صرفا از خواندنش به این مسئله پی برده بودند. این نشان میدهد که ایشان در همه ی فنون قرآنی متخصص و صاحب نظراند.

شحات انور
(شحات انور)

2

رادیو قرآن به دستور حضرت آقا راه افتاد، مسئول رادیو فرآن روزی به من می گفت: « یکبار رفته بودم خدمت آقا، ایشان به بنده فرمودند چرا نوارهای کامل یوسف را پخش نمیکنید؟! برای من جای تعجب بود که آقا کامل یوسف را از کجا میشناسند؟! » من(استاد سادات فاطمی) به او گفتم: کجای کاری آقا جان؟! ایشان بسیاری از قراء را از قبل از انقلاب میشناختند و نوارهای آنها را داشته اند.

من خودم قبل از انقلاب، جزء اولین افرادی بودم که به شیوه ی جدید و اصطلاحا مصری میخواندم، اگر 10 نفر مصری بلد بودند یکیش من بودم، اما مصطفی اسماعیل را نمیشناختم! تا اینکه آقا یکروز به من گفتند حیف نیست شما مصطفی اسماعیل نمیخوانید؟! نوارهایش را ایشان به من دادند و از آنجا با او آشنا شدم. آقا واقعا در همه ی مسائل خبره هستند.

3

در یک محفل قرآنی خدمت مقام معظم رهبری بودیم، آقای سعیدیان قاری معروف آیاتی را تلاوت کردند. رسم است که قاری بعد از تلاوت خدمت حضرت آقا میرود و با ایشان خوش و بش میکند، آقای سعیدیان که رفته بودند خدمت آقا، ایشان فرموده بودند: «شما یک وقف "میم لازم" را عبور کردید!» آقای سعیدیان بعد از جلسه به بنده گفتند:« بنظرم آقا اشتباه کردند، من خیلی مراقب بودم که در قرائتم اشتباهی رخ ندهد» من گفتم:« امکان ندارد آقا اشتباه کرده باشند، قرآن همراهتان هست؟» قرآن جیبیشان را درآورده و آیاتی که تلاوت فرمودند را باز کردند، دیدیم که بله، حضرت آقا صحیح فرموده بودند، ایشان خیلی دقیق قرائت آقای سعیدیان را بررسی کرده و اشتباهشان را متذکر شده بودند.

محفل انس با قرآن در حضور رهبر انقلاب
(عکس غیر مرتبط)

4

اخیراً برای نماز مشرف شده بودیم خدمت ایشان در تالار آینه حرم مطهر رضوی، بعد از نماز برخی آقایان جلسه ی نسبتا خصوصی تلاوت در محضر  ایشان ترتیب دادند، افراد دور ایشان حلقه زده بودند و حضرت آیت الله طبسی حفظه الله هم در کنار ایشان نشسته بودند. بنده نیز بدلیل زانو درد با فاصله ی کوتاهی از حلقه نشستم. نوجوان کم سن و سالی در محضر ایشان اختلاف قرائت خواند که انصافا هم زیبا خواند، حضرت آقا پرسیدند شما چند سالتان است؟ استادتان کیست؟ نوجوان گفت کلاس پنجمم و شاگرد آقا مجتبی سادات فاطمی. حضرت آقا رو کردند به حاج آقای طبسی و فرمودند:«ببینید، اصلا مشهد مرکز پرورش قاری است» و بعد رو کردند به بنده و فرمودند:«البته آقا مرتضی سادات فاطمی هم نقش بسیار مؤثری دارند» بنده متقابلا رو به ایشان عرض کردم:«ما هر چه داریم از برکت وجود شما داریم آقا جان، ما همه شاگرد و ارادتمند شماییم» حقیقتا ایشان همیشه نسبت به ما لطف و محبت داشته و دارند.

محفل انس با قرآن در حضور رهبر انقلاب
(عکس غیر مرتبط)

پ.ن:

1. جملات همگی نقل به مضمون است، البته سعی شده تا حد امکان عین عبارت تقدیم گردد.

2. به مدد پیشرفت تکنولوژی، بحمدالله وبلاگ نویسی در اتوبوس را هم تجربه کردیم!

3. خاطره ی آخر داغ داغ است، محدَث در تاریخ 5 شنبه 31مرداد 92!

4. خبر خوش اینکه ان شاءالله بزودی عملیات ثبت خاطرات استاد سادات فاطمی بمنظور تولید کتاب خاطرات ایشان آغاز میشود، خاطرات ناب و فوق العاده ای که یقینا تاکنون نشنیده ایم، خاطراتی از جلسات قرآنی قبل و بعد از انقلاب رهبری معظم، گعده های خصوصی ایشان با برخی فعالین انقلابی مثل شهید هاشمی نژاد و شهید کامیاب و...، سفرهای استاد همراه با شهید هاشمی نژاد، خاطراتی از مرحوم آیت الله زنجانی و...

در حدود 2 ساعتی که توفیق نصیب نگارنده گشته و فرصت گفتگوی با استاد برایم فراهم گردید، لحظاتی سرشار از شگفتی و شعف و حسرت را تجربه کردم، خاطراتی ناب از چشمه ای فیاض که با بیان شیوای گوینده، هر شنونده ای را مسحور خود میکند.

5. اخیرا گوشه ی کوچکی از آرشیو استاد سادات فاطمی به همت دوستان مجموعه ی صهبا تحت عنوان طرح کلی اندیشه اسلامی (سلسله جلسات استاد سید علی حسینی خامنه ای در مسجد امام حسن مجتبی علیه السلام) چاپ و توزیع گردیده، همگان را به خواندن (بلکه خوردن!) این کتاب توصیه میکنیم.

درج این مطلب در سایت Khamenei.ir رویش نیوز ، عمارنامه ، فرهنگ نیوز ، مشرق نیوز ، رجانیوز ، تریبون ، نهاد نمایندگی رهبری ، بوشهرنیوز ، بی باک ، ندای قلم ، صالحین        

و من الله توفیق

لوازم التحریر؛ بمب ساعتی در دست کودکان

شنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۲، ۰۹:۵۱ ب.ظ

وبسایت گفتمان برتر


جنگ نرم و غفلت ما;

بررسی تأثیرات لوازم التحریر موجود در بازار در سبک زندگی نسل آینده

به جای مقدمه

1- دوستی میگفت:« با یکی از دوستان برای خریدن لباس بچه‏ گانه به مغازه ای رفتیم. فروشنده لباسی را آورد که بر آن تصویری کوچک از یک سگ بود. دوست من گفت که من این لباس را نمیخرم و وقتی فروشنده علت را جویا شد گفت: میترسم فرزندم هاپ هاپ کند.»

قبل از هرگونه قضاوتی نکات بعدی را بخوانید.

 2- از یکی از علما پرسیدند: اگر بر روی لباسی حروف انگلیسی نوشته شده باشد بدتر است یا اگر تصویر حیوان داشته باشد؟ ایشان بلافاصله فرمودند: حروف انگلیسی بدتر است.

چرا؟ کمی فکر کنید.

3- این روایت عجیب را ببینید: «خداوند به یکی از پیامبران وحی فرستاد که به مؤمنین بگو: لباسهاى دشمنان مرا نپوشید و از خوراک هاى دشمنانم نخورید، و به راه و روش دشمنان من رفتار نکنید، که در این صورت شما نیز مانند آنان دشمنان من خواهید بود.»[1]

اینکه چگونه هم شکل شدن به همراه شدن میرسد نکته قابل تأملی است.

4- «در مشهد مقدس فلکه‏ ای دور آستانه امام رضا علیه السلام احداث کردند و تحولاتی ایجاد کرده بودند که در آن زمان کارهای مهم و جالب توجه برای هر کس بود.

مرحوم راشد تربتی از وعاظ مشهور تعریف می‏کند :

من همراه پدرم مرحوم آخوند ملاعباس تربتی که از علمای زاهد بود از در غربی صحن کهنه بیرون رفتیم و چون به بست بالا خیابان رسیدیم که دو دهانه فلکه در آنجا به هم می ‏پیوست، گفتم: «این فلکه ‏ای است که احداث کرده ‏اند». مرحوم حاج آخوند نگاه نکرد. از ایشان پرسیدم: «آیا نگاه کردنش گناه دارد؟ گفت: « نه، گناه ندارد. ولی به همین اندازه حواسم پرت می‏شود».[2]

اگر یک نگاه انسان را از هدف اصلی باز میدارد نگاه دائم به یک شخصیت پوچ به سرش خواهد آورد.

4- هر دانش ‏آموز (مخصوصاً دانش ‏آموز دبستانی) به طور متوسط 1200 بار در سال جلد هرکدام از دفترهایش را می‏بیند. اگر 1200 بار صحنه‏ ای مقابل ما تکرار شود چه رخ می‏دهد؟

یا فکر با آن شکل میگیرد و یا بسان خاطره‏ ای پابرجا باقی می‏ماند. به نظر میرسد باید برای انتخاب دفاتر و لوازم‏ التحریر فرزندان خود دقت بیشتری کنیم و از دفاتری که به سمت خیال‏ پردازی و بیراهه سوق میدهد خودداری نماییم.

5- این تصاویر برخی از شخصیتهایی است که الگوی عده‏ ای از کودکان و نوجوانان ما شده ‏اند.






 مشخصات بارز آنها را مرور کرده و پیامهای گویا و صامتشان را بشنوید:

1-      اگر می خواهی جلب توجه کنی باید مثل باربی تمام جذابیت های خود را برای همه ارائه کنی.

2-      ارتباط با جنس مخالف چیز بدی نیست.

3-      دنیا بر مدار شانس، جادو و جنبل پیش می رود.

4-      دنیا منجی می خواهد و بهتر از منجیان غربی کسی نیست.

5-      دختر و پسر با هم هیچ فرقی ندارند.

6-      برای قهرمان بودن باید انسانیت را کنار گذاشت و به شکل دیگری درآمد.

7-      موسیقی و ساز و آواز هرچه بیشتر باشد زندگی بهتری خواهی داشت.

8-      خجالت در زمینه عشق معنا ندارد راحت باش.

براستی اگر نسل جدید الگوی خود را از این شخصیتها انتخاب کنند آیا نباید منتظر استمرار این حوادث بود:

1-      فراموشی حیاء و عفت

2-       نهادینه شدن ارتباط با جنس مخالف در سنین پایین و فروپاشی خانواده ‏ها در سنین بالاتر

3-      توقف در حدّ لذات ظاهری و پوچ در برابر تلاش برای رسیدن به ارزش های فکری و معنوی

4-      بی‏ رغبتی به سبک و سیاق زندگی بومی و علاقه مندی به زندگی غربی

5-      دوری از تعقل و افتادن به ورطه خیال ‏پردازی

6-      ترویج مفاهیم ضد دینی

7-      ترویج مکاتب خاص فکری که پایه صحیحی ندارند

8-      مقبولیت قهرمان های غربی به عنوان منجیان بشریت

لوازم التحریر اسلامی

6- فرهنگ دینی مملو از الگوهایی است که قابلیت ارائه در عرصه بین‌المللی و به خصوص در کشورهای اسلامی را داشته، نیاز امروز دنیا را در زمینه شخصیت‏ گرایی و الگوخواهی تأمین میکنند.

تأمل در مطالبی که ذیل عناوین تأسی، اقتداء و تبعیت آمده است گنجینه ارزشمندی را برای ما مهیا می سازد که در سایه آن سیستم صحیح الگوگیری مشخص می شود.

آنچه در الگوهای اسلامی مطرح است خصوصیاتی است که از آن جمله‏ اند:

1-      توجه به خدا در لحظات مختلف

2-      توجه به جهان دیگر در کنار توجه به دنیا

3-      توجه به اجتماع در کنار توجه به خویش

4-      مبارزه در راه خدا

5-      آرامش قلبی

6-      توجه به دانش واقعی

طرح الگوسازی شخصیت های اسلامی ایرانی

از آن جایی که انتقال مفاهیم دینی به جامعه در اولویت مجموعه‏ های ارزشی قرار دارد مؤسسه در راه حق برآن شد که با هدف دستیابی به بیشترین نتیجه، به این مهم بپردازد.

ما به دنبال این هستیم که کودکان، نوجوانان و جوانان با شخصیت های اسلامی احساس هم ذات پنداری نموده زندگی خود را مانند زندگی ایشان پیش ببرند. اعتقاد ما این است که زندگی اصحاب، عالمان بزرگوار، عارفان گرانقدر، مبارزان انقلابی و شهدای بزرگوار دفاع مقدس از قدرت فوق العاده تأثیرگذاری برخوردار و بهترین فرصت را برای مقابله با الگوهای پوچ غربی فراهم میسازد.

در این راستا کتاب شکارچی شیر که به تشریح اتفاقات صدر اسلام پرداخته است با قالب داستانهای مصور(کمیک استریپ) انتشار یافته است.  در این داستان که در 45 صفحه منتشر گردیده است محوریت با حضرت حمزه میباشد. جذابیتهای تصویری و داستانی این اثر مورد استقبال قرار گرفته است و امید است که با نقد دوستان آثار فاخر بیشتری ارائه گردد

کتاب شکارچی شیر


برای تهیه این کتاب با تخفیف 20%  میتوان با شماره های 05118596468 و 09151257307 تماس گرفت.



[1] . وسائل‏ الشیعه ج : 4 ص : 385

[2] . رک: کتاب فضیلتهای فراموش شده


پ .ن:

1. مؤسسات دیگری در سطح کشور، کارهای مشابهی انجام داده اند که لازم است در اینجا ذکری هم از نام آنها شود:

موسسه خیبر

لوازم التحریر سینا، ثنا و ثمین

لوازم التحریر روشنا

دفاتر ایام

2. درج این مطلب در خبرگزاری فارس ، عمارنامه ، مشرق ، نقل قول ، شبکه افسران ، رهیاب ، تریبون مستضعفین ، بچه های قلم ، 598 ، بی باک ، تهران پرس ، ندای انقلاب ، فرهنگ نیوز ، رویش نیوز ، حرف تو ، طنین یاس ، تیتر یک ، طلوع یزد ، سیرجان خبر ، گزارشات ، پیچک ، سراج24 ، بیست ، مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، رجا نیوز