سیر و سلوک قرآنی :: گفتمان برتر

گفتمان برتر

دغدغه نوشت های یک طلبه ی تمدن گرا

گفتمان برتر

دغدغه نوشت های یک طلبه ی تمدن گرا

گفتمان برتر

امروز ما در یک چالش عظیم قرار داریم با مراکز قدرتى که فکر آنها این است که اگر این نظام کارآمدى خود را به‌طور کامل اثبات کند، عرصه براى آنها تنگ خواهد شد؛ کمااین‌که همین الان هم آنهامى‌بینند در مقابل نظام جمهورى اسلامى کم‌کارى کرده‌اند که نظام ما توانسته به پیشرفتهایى که دوستان اشاره کردند، نایل آید.گفتمان عدالت، یک گفتمان اساسى است و همه چیز ماست. منهاى آن،جمهورى اسلامى هیچ حرفى براى گفتن نخواهد داشت؛ باید آن را داشته باشیم.
در دهه‌ی چهارم انقلاب، گفتمان اصلیِ، پیشرفت و عدالت است؛ پیشرفت در همه‌ی ابعاد علمی و اقتصادی و اخلاقی و فرهنگی، و عدالت همه‌جانبه در توزیع فرصتها و امکانات مادی و معنوی.گفتمان یعنى یک مفهوم و یک معرفت همه‌گیر بشود در برهه‌اى از زمان در یک جامعه. آنوقت، این میشودگفتمان جامعه.این گفتمان را باید همه‌گیر کنید؛ به‌گونه‌یى که هر جریانى، هر شخصى، هر حزبى و هر جناحى سر کار بیاید، خودش را ناگزیر ببیند که تسلیم این گفتمان شود؛ یعنى براى عدالت تلاش کند و مجبور شود پرچم عدالت را بر دست بگیرد؛ این را شما باید نگه دارید و حفظ کنید.لازمه‌ی تحقق الگوی اسلامی–ایرانی پیشرفت و رسوخ آن در میان نخبگان، گفتمان‌سازی آن در جامعه است. این گفتمان سازى براى چیست؟ براى این است که اندیشه‌ى دینى، معرفت دینى در مخاطبان، در مردم، رشد پیدا کند. اندیشه‌ى دینى که رشد پیدا کرد، وقتى همراه با احساس مسئولیت باشد و تعهد باشد، عمل به وجود مى‌آورد و همان چیزى میشود که پیغمبران دنبال آن بودند. فرهنگ صحیح، معرفت صحیح...
(آیت الله العظمی امام خامنه ای روحی له الفداء)
***
صفحه اختصاصی سایت گفتمان برتر در نرم افزار تلگرام
https://telegram.me/goftemanbartar
شناسه کاربری صفحه:
@goftemanbartar
شناسه کاربری مدیرسایت:
@gofteman

پیوندهای روزانه

۴۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سیر و سلوک قرآنی» ثبت شده است

وب سایت گفتمان برتر


احساس فقر و بیچارگی در مقابل خداوند، نقطه ی مرکزی تقوا

خلاصه ای ازنکات
مطرح شده توسط حجت الاسلام نخاولی در جلسه سیر و سلوک قرآنی مورخ 4 مهرماه 1392

معنای حقیقی صراط مستقیم

حالت ما در مواجهه با حقایق همان صراط ماست. یعنی اگر به راحتی حقایق را پذیرفتیم و به کار بستیم از روی پل صراط نیز به راحتی عبور می کنیم.

در حوزه عمل هم اگر در برابر لذایذ و مطلوب هایمان به سرعت جلو می پریم، از روی پل صراط هم به سرعت سقوط می کنیم. اگر هم گاهی خوب هستیم و دوباره می لغزیم، وضعیتمان رو ی صراط هم به همین منوال است.

مگر نه این است که پل صراط شاهراه وصول ما به خداست؟ و نامه اعمال همین صفحه نفس ماست؟

اگر کسی در این دنیا در درجات نفسش جوری عمل کرد که از طبیعت و برزخ آن گذشت در آن دنیا صراطی ندارد( چون آن را طی کرده) و مستقیم به بهشت و لقاء پروردگار می رسد.

راه حفظ تعادل در صراط مستقیم

در روایات فرموده اند: «صراط مستقیم از مو باریک تر و از لبه شمشیر برنده تر است». پس راه فهم حقایق و معارف الهی و عمل و باور به آنها بسیار دقیق و لطیف است. این مسیر دقیق از میان افراط ها و تفریط ها می گذرد که باید خیلی مراقب باشیم که به دام این دو نیفتیم.


چند مثال از افراط و تفریط

گاهی ممکن است فردی با این مسئله روبرو شود که « اگر علمی فرابگیری و به آن عمل نکنی این علم برایت وبال است و تو را دور تر می کند» و با خود می گوید که «پس ندانیم و نفهمیم تا مسئولیتمان کمتر باشد». غافل ازاینکه فرانگرفتن علم اگر انتخابی باشد و در این حالت جهل، عمدی خطایی انجام دهیم دو عقوبت داریم. حضرت عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام می فرمایند:« نگو نفهمم مبادا به آن عمل نکنم، بگو امید است بفهمم و به آن عمل کنم».

در امالى شیخ مفید به سند خود از مسعدة بن زیاد روایت شده که گفت از امام صادق علیه السلام شنیدم که در پاسخ کسى که معناى این بخش از آیه « فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ» را پرسید، فرمود: «خداى تعالى روز قیامت به یک یک بندگان خود مى‏فرماید: بنده من! بگو ببینم در دنیا عالم بودى یا جاهل؟» اگر بگوید عالم بودم مى‏پرسد پس چرا به علم خود عمل نکردى و اگر بگوید جاهل بودم مى‏فرماید چرا علم نیاموختى تا بدان عمل کنى؟ با همین حجت او را مجاب مى‏کند و حجت بالغه این است».

مثال دیگر از افراط و تفریط اینکه فرد می شنود:« اگر تقوی نداری مسئولیتی را نپذیر» و با خود می پندارد پس از این هیچ کاری را نمی پذیرم چون تقوی ندارم». غافل از اینکه منظور عمده این سخن این است که در فراهم آمدن تقوا کوشا باش. نه اینکه در همین بی تقوایی بمان و گوشه نشین شو. اینها خود، عذر بدتر از گناه است.

ابتدایی ترین مراتب تقوی

از ابتدایی ترین مراتب تقوی این است که در مورد دیگران قضاوت نکنیم. . گاهی فرد درباره خدا و کلام او بدون بیّنه قضاوت می کند که می شود تفسیر به رای. گاهی هم درباره اطرافیان دست به قضاوت بدون دلیل می زند. چه بسا کسی که مثلا امروز جواب سلام مارا با سردی داد سردردِمیگرنی داشته. همینطور است وقتی با یکی از معارف الهی آشنا می شویم نباید خود را فراموش کنیم آن را به دیگران تطبیق دهیم. هر کس جوابگوی اعمال و سرنوشت خودش است.(برای تفصیل این جمله به متن جلسه قبل مراجعه شود.)

یک پرسش اساسی

عقل حکم می کند قبل از هر سفر وسیله نقلیه خود را معاینه فنی کنیم و معایب و نقائص آن را بر طرف کنیم. سوال اینجاست که آیا قبل از سفر به ابدیت، مَرکب و وسیله نقلیه خود را که همین نفس ماست، به دقت معاینه کرده ایم؟ آیا فهرستی از رذائل و نقطه ضعف های خود تهیه کرده ایم؟ و آنقدر برایمان مهم بوده که آنها را بنویسیم؟ اگر کسی اینچنین کاری نکند هیچگاه اصلاح نمی شود و به مقصد نمی رسد.

راستی چرا چنین کاری نمی کنیم یا تا بحال نکرده ایم؟

دغدغه تغییر و بهتر شدن

یک کاسب برای تخفیف ندادن به مشتری و در عین حال از دست ندادن او چندین جمله در ذهنش دارد. چون قبلا به آن فکر کرده، چون دغدغه آن را داشته است.

همینطور کسی که روزه مستحب دارد برای اینکه از نپذیرفتن دیگران فرار کند و هم دیگران نفهمند روزه است (که اصل در مستحبات پنهانی بودن است) جمله هایی در ذهنش دارد، چون قبلا به آن فکر کرده، چون دغدغه آن را داشته است.

اگر دغدغه بهترشدن داشته باشیم همانطور که ماشین را معاینه فنی می کنیم نفسمان را دقیق ترمحاسبه می کنیم. چون ظاهرا عقلمان در موارد مشابه بسیار فعال است. مسئله، دغدغه بهتر شدن است.

تنها ضربه زننده و رشد دهنده

همین شیطانی که اورا عامل ضعف های خود می دانیم بسیار به اولیای الهی خدمت می کند، به این نحو که آن ها را وسوسه می کند ولی آنها فریب نمی خورند و رشد می کنند. از طرفی همان پیامبری که تمام عالم از مسیر وجود او فیض می برند نتوانست برای ابوجهل کاری بکند چون خودش نمی خواست و در را از درون بسته بود. پس همه چیز خود آدمی است تنها ضربه زننده و رشد دهنده خود ماییم و اگر به فکر نباشیم از دست هیچ ولیّ خدایی کاری بر نمی آید.

تفسیر آیه محاسبه

خداوند در آیه شریفه 18 سوره مبارکه حشر می فرماید:

«یَأَیّها الَّذِینَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ لْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ  إِنَّ اللَّهَ خَبِیرُ  بِمَا تَعْمَلُون»

این آیه نکات ظریفی دارد که در این نشست به لغات آمنوا و اتّقوا می پردازیم.

مخاطب آیه کیست؟

گاهی پس ازکلمه آمنوا در قرآن کریم، لحن توبیخی است که با سطح پایین تری از ایمان سر و کار دارد. گاهی هم مثل اینجا از ایمان حداقلی تا ایمان حد اکثری را شامل می شود.

معانی تقوی

تقوی یعنی حفظ. تقوی از جنس عمل نیست بلکه یک حالت درونی است که سر منشاء اعمال است. تقوی فقط پرهیز نیست بلکه دو بار معنایی دارد.یکی بار ایجابی و دیگری سلبی. اگر متعلَّق آن الله باشد، ایجابی یعنی بشارتی است. معنای اتّقوا الله می شود "خود را در حفاظ خدا قرار بدهید". اما اگر متعلَّق آن نار باشد معنایش سلبی و بار انذاری دارد، یعنی "خود را از آتش حفظ کنید." هرچند آن هم تلویحا می فرماید در قدم دوم از آتش به خدا پناه ببر.

روح تقوی

برای فهمیدن روح تقوی باید به خود قرآن مراجعه کرد. خداوند در آیات شریفه 5 تا 10 سوره مبارکه لیل می فرماید: « فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى‏ وَ اتَّقَى‏ (5) وَ صَدَّقَ بِالحُسْنىَ‏(6)  فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَى‏ (7) وَ أَمَّا مَن بخِلَ وَ اسْتَغْنىَ (8) وَ کَذَّبَ بِالحُسْنىَ (9)‏ فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى (10)»

 یعنی:

« امّا آنکه عطا کرد و تقوی داشت، (5)و نیکویی را تصدیق کرد، (6)بزودى راهِ آسانى پیش پاى او خواهیم گذاشت. (7)و امّا آنکه بخل ورزید و خود را بى‏نیاز دید، (8)و نیکویی را به دروغ گرفت، (9)بزودى راهِ دشوارى به او خواهیم نمود(10)»

این نوعی تقابل مرکّب است که سه صفت نیک در برابر سه رذیله قرار نهاده شده اند. عطا در برابر بخل، تصدیق نیکی در برابر تکذیب آن و در برابر تقوی استغنا را می بینیم که به ما اشاره می کند تقوی همان حالت و احساس فقر در برابر ذات غنی پروردگار است. باید سعی کنیم این احساس فقر را در خود زنده کنیم و بپرورانیم که روش آن در منزل مقتضی گفته خواهد شد انشاء الله. با زبان دل ندایمان این شود:

پرِّ کاهم در مصاف تند باد               خود ندانم در کجا خواهم فتاد

ملاک حقیقی بودن ادعا ها این است که اگر کس دیگری همین حرف را به ما بزند آیا ناراحت می شویم یا نه. مثلا اگر می گوییم « من که هنوز آدم نشده ام» ،اگر کسی گفت « تو هنوز آدم نشده ای» چه حالی پیدا می کنیم؟

سخن آخر: تقلید در اعتقادات ممنوع

همه این حرف ها تفکرات گوینده است که هر چند برای خودش یقینی شده است اما شنونده باید در آنها تحقیق کند و به تقلید حتی از حرف استاد اکتفا نکنند. زیرا از اعتقادات می پرسند و باید پاسخ داشته باشیم.

و الحمد لله ربّ العالمین

***

جلسه سیر و سلوک قرآنی با موضوع

" احساس فقر و بیچارگی در مقابل خداوند، نقطه ی مرکزی تقوا "

مورخ 4 مهرماه 1392

مطالب مرتبط:

- معرفی جلسات سیر و سلوک قرآنی

- زندگی بدون محاسبه، زندگی "باختن"

- صوت جلسات سیر و سلوک و نهج البلاغه ی استاد نخاولی

- درج این مطلب در سایت عمارنامه

زندگی بدون محاسبه، زندگیِ "باختن"

يكشنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۲، ۰۳:۵۹ ب.ظ

وب سایت گفتمان برتر


زندگی بدون محاسبه، زندگیِ "باختن" است

خلاصه ی بیانات حجه الاسلام و المسلمین دکتر نخاولی در جلسه سیر و سلوک قرآنی مورخ پنج شنبه شب 28 شهریور 1392- مسجد المنتظر

در این جلسه به بیان تذکراتی که خود، مقدمه ای بر مباحث بعدی است اکتفا شد که تحت عناوین زیر به آنها اشاره می کنیم:

-زندگی بدون محاسبه:

در کاغذ های باقیمانده از شهید حسین قجه ای برگه های محاسبه ای یافت می شود که در موارد زیر از خودش حساب کشیده است: تلاش فکری، ژرف نگری، اوقات تلف شده، سکوت در مقابل حرف باطل، بی نظمی، تحمل درد و رنج، نماز بی روح و...

زندگی بدون محاسبه زندگی باختن است.

با محاسبه ما از انفعال در می آییم و فعال می شویم.

شیطان رجیم وقتی بخاطر عباداتش به ملکوت راه پیدا کرد ابدا فکر نمی کرد در مقابل خدا خواهد ایستاد چون کبر پنهان خود را محاسبه نمی کرد وگرنه فکری برایش می کرد. خداوند در آیه 34 سوره مبارکه بقره فرموده: وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلَئکَةِ اسْجُدُواْ لاِدَمَ فَسَجَدُواْ إِلَّا إِبْلِیسَ أَبىَ‏ وَ اسْتَکْبرَ وَ کاَنَ مِنَ الْکَافِرِین. کلمه کان می رساند این استکبار و کفر ولو پنهانی در او بوده است.

-ماهیتِ انذاری چهار منزل اول:

در سلوک عملی، چهار منزل اول یعنی بیداری، توبه، محاسبه و انابه، انذار و هشدار بر بشارت می چربد چون باید موتور نفس را حرکت بدهد.

در مقابل این هشدار ها نباید نا امید شد. در دل هشدار های حق تعالی امید نجات نهفته است یعنی اولا امکان اصلاح را هنوز داری. دوم اینکه توانش را هم داری و لطیف تر از همه اینکه دوستت دارم.

هر غضبی در دلش رحمت است چون فرمود : رحمتی وسعت کل شی. و غضب هم در دایره همین کل شی است.

انذار استاد دو کار میکند: یکی تحریک فرد و دیگری اتمام حجت کردن.

-کار اصلی ما در این دنیا

کار اصلی ما در این دنیا ساختن خود و پرداختن به خویشتن است.

ما چیزی به نام فدای اجتماع شدن نداریم. این ایده کمونیست ها بود.

هدف اصلی درخت میوه دادن است. وقتی به رشد رسید لاجرم سایه هم می دهد.

اگر کسی برای مسئولیتی آمادگی علمی و اخلاقی ندارد پذیرفتن آن زائل کردن خود و آن موقعیت است.

برخی اساتید عرفان فقط در صورت حفظ و رشد معنویات اجازه ورود شاگردان در مناصب را می دادند. برخی را نیز بدون شرط منع می کردند.

خداوند در آیه 84 سوره نساء فرمود: فَقَاتِلْ فىِ سَبِیلِ اللَّهِ لَا تُکلَّفُ إِلَّا نَفْسَکَ. از همین روست که در سوره مبارکه مزمل( که بر خلاف مشهور، طبق شواهدی دومین سوره نازل شده است) پس از ابلاغ رسالت در مرتبه قبلی، اکنون دستورات خودسازی ویژه ای به پیامبر می دهد. تهجد پیامبر نیمی از کل شب را در بر می گرفت چون بار مسئولیت سنگین بود.

اگر کسی بدون خودسازی ظاهرا باری را بر میدارد بداند که حقیقتا دارد بار و خود را به زمین می زند.

برخی اساتید می فرمودند: اگر نسبت به شاگردان حس خود برتر بینی داری لطف کن و درس نده. چون در ظاهر معارف الهی را به آنها می آموزی اما در باطن مقاصد شیطانی را منتقل می کنی. اگر بپرسی که بالاخره استاد بالاتر از شاگرد هست یا نه. در جواب می شنوی: حس بنده، مثل حس تحویلدار بانک است که هیچ مالکیتی در خود نسبت به میلیارد ها پول رد وبدل شده نمی بیند. عالم حقیقی خداست و ما تنها تحویلداریم.

-چلّه ی کینه روبی

گاهی فرد نسبت به افراد معمول اطرافش کینه دارد، گاهی نسبت به علمای ربانی و عرفا که بسیار خطرناک است. اگر بگوییم که اینچنین کینه ای که در ما موجود نیست باید پاسخ داد هنوز موقعیتش پیش نیامده که مثلا عالمی ربانی جلوی جمع حرف ناخوشایندی به ما بگوید. آنگاه می توان قضاوت کرد کجای کار هستیم.

گاهی هم فرد خدای ناکرده نسبت به خدا کینه دارد .آیه شریفه 37 سوره مبارکه محمد می فرماید : إِن یَسْلْکُمُوهَا فَیُحْفِکُمْ تَبْخَلُواْ وَ یخُرِجْ أَضْغَانَکم‏ (اگر [اموال‏] شما را بخواهد و به اصرار از شما طلب کند بخل مى‏ورزید، و کینه‏هاى شما را برملا مى‏کند.) اموال فقط پول نیست. هر آنچه برای فرد مهم است اموال و دارایی است.

قرار شد چهل روز بر زدودن کینه ها از دل هایمان تمرکز کنیم.

در گام اول فهرست کسانی را که کدورتی از آنها در دل داریم از ابتدای زندگی موشکافانه نوشتیم.

اکنون در گام بعدی در مقابل هر نام مشخص می کنیم کدام یک از کینه های ما خالصا برای خدا بوده است. معیار خلوص ما دو مرحله دارد. اولا ببینیم از چه جریانی این کینه پیدا شد و در مرحله دوم اینکه ببینیم آیا در برخورد های مشابه که با افراد مورد علاقه مان پیش آمده باز هم برای خدا کینه ای به دل گرفتیم یا چه بسا علاقه های فردی مانع آن بوده.

تا جلسه بعد روی این گام تمرکز می کنیم انشا الله.

والحمد لله رب العالمین

 ***

جلسه سیر و سلوک قرآنی با موضوع

" روش های عملی محاسبه نفس"

مورخ 28 شهریور 1392

دریافت فایل صوتی با حجم 7 مگابایت


مطالب مرتبط:

- احساس فقر و بیچارگی نسبت به قیامت، نقطه ی مرکزی تقوا

- صوت جلسات سیر و سلوک و نهج البلاغه حجت الاسلام نخاولی

- خلاصه جلسه ی 30 خرداد 1392 با سخنرانی استاد نخاولی + دریافت فایل صوتی

- خلاصه جلسه ی سیر و سلوک مورخ 6 تیر 1392 با سخنرانی استاد نخاولی + دریافت فایل صوتی

- تفکر و فرهنگ سرمایه داری ریشه ی همه ی خطاها است + دریافت فایل صوتی

درج این مطلب در سایت عمارنامه

صوت جلسات سیر و سلوک و نهج البلاغه ی استاد نخاولی

يكشنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۲، ۰۹:۵۴ ق.ظ

وبسایت گفتمان برتر


پست موقت;

صوت جلسات سیر و سلوک و نهج البلاغه ی استاد حجت الاسلام و المسلمین دکتر نخاولی

همانطور که سابقا وعده کرده بودیم، تعدادی از جلسات هفتگی حجت الاسلام و المسلمین مهدی نخاولی با موضوع سیر و سلوک قرآنی و همچنین تفسیر نهج البلاغه، که به دلایلی تاکنون توفیق بازنشر آنرا نداشته ایم، در این پست تقدیم نگاه اعزه ی گرامی میکنیم.

ضمن عرض پوزش از دوستانی که چه از طریق کامنت و چه از طریق پیامک و تماس پیگیر درج مطالب جلسات هفنه های گذشته بودند به اطلاع میرساند این پست به تدریج و پس از آماده شدن متن همه ی جلسات حذف گردیده، صوت و متن هر جلسه در پستی مجزا تقدیم جان شما دوستان عزیز خواهد شد.

خواهشمندیم با انتقادات و پیشنهادات خود و همچنین بیان توانمندی های خویش بمنظور همکاری با وبگاه گفتمان برتر، ما را در راه ترویج هرچه بیشتر معارف حقه ی توحیدی و الهی یاری نمایید.

برای دریافت فایل های صوتی جلسات به ادامه مطلب مراجعه کنید.


مطالب مرتبط:

- خلاصه جلسه ی 30 خرداد 1392 با سخنرانی استاد نخاولی + دریافت فایل صوتی

- خلاصه جلسه ی سیر و سلوک مورخ 6 تیر 1392 با سخنرانی استاد نخاولی + دریافت فایل صوتی

- تفکر و فرهنگ سرمایه داری ریشه ی همه ی خطاها است + دریافت فایل صوتی


سی روز، سی گفتار | بیست و هفتم: ایمان

دوشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۱۸ ق.ظ

وب سایت گفتمان برتر


روز بیست و هفتم: ایمان

                              

«سبیل أبلج المنهاج أنور السّراج»؛ ایمان راهى است که مسیر آن کاملاً روشن است. ایمان، فروزنده‌ترین چراغ است. مراد از ایمان در این عبارت امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام، ایمان دینى است؛ یعنى ایمان به خدا و روز جزا و پیغمبر؛ و همین ایمانى که ادیان مردم را به آن فرا مى‌خوانند. البته اهمیت مطلق ایمان معلوم است؛ چون ایمان پایه عمل و حرکت انسان است. تا انسان به چیزى دلسپرده و گرویده نباشد، در راه آن حرکت نمى‌کند. ایمان با علم فرق دارد. انسان گاهى به حقیقتى عالم است اما گرویده به آن نیست. یعنى در ایمان، فقط دانا بودن و عالم به صدق بودن کافى نیست؛ چیزى اضافه بر این علم لازم است. البته ایمان بدون علم هم ممکن نیست -ایمان با شک و تردید معنا ندارد- اما علم به تنهایى هم براى ایمان کافى نیست؛ کما این‌که مى‌بینید قرآن درباره موسى و قضایاى فرعون مى‌فرماید: «و جحدوا بها و استیقنتها أنفسهم ظلماً و علوّاً»؛ یعنى وقتى موسى دعوت خودش را مطرح کرد، ملأ فرعونى فهمیدند او راست مى‌گوید و حقیقت است اما بعد از آن‌که موسى این معجزه عجیب را نشان داد و بعد از آن‌که ساحران و جادوگران -که تصور مى‌شد کار موسى هم از قبیل کار آن‌هاست- خودشان اعتراف کردند این از نوع کار آن‌ها نیست و با وجود تهدید فرعون سجده کردند و به موسى ایمان آوردند و مرگ را پذیرا شدند، براى آن‌ها روشن شد که موسى حقیقت مى‌گوید؛ اما در عین حال این حقیقت را انکار کردند؛ «جحدوا بها و استیقنتها أنفسهم». یقین داشتند که موسى راست مى‌گوید اما در عین حال انکار کردند. چرا؟ زیرا «ظلماً و علّواً»؛ به‌خاطر این‌که استکبار و هواهاى نفسانى‌شان و ظلمى که مى‌خواستند بکنند، نمى‌گذاشت تسلیم شوند.

متن کامل در ادامه مطلب

سی روز، سی گفتار | بیست و پنجم: بینش و بایدها

شنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۲، ۰۳:۱۲ ق.ظ

وب سایت گفتمان برتر


روز بیست و پنجم: بینش و بایدها

                                   

به‌طور کلى وظایفى برعهده ماست؛ هم ما به عنوان دولت و حکومت، هم ما به عنوان یک فرد مسلمان. اما این وظایف یک مبناى فکرى دارد. خصوصیت تفکر اسلامى و مکتب اسلامى و دینى این است. اگر از این بحث مى‌کنیم که باید آزادى باشد یا انتخاب و اختیار در جامعه براى مردم وجود داشته باشد یا هر یک از سیاست‌هاى عمومى و کلى را مورد بحث قرار مى‌دهیم، براى هر کدام از این‌ها مبنایى وجود دارد. اگر از ما بپرسند چرا مردم باید حق رأى داشته باشند، یک استدلال فکرى و منطقى پشت سرش وجود دارد؛ معلوم است چرا. همه آنچه که در زمینه برنامه‌ریزی‌ها، خطوط اصلى برنامه‌ها را تشکیل مى‌دهد، یک سر این برنامه‌هاى اصلى وصل است به آبشخور اندیشه اسلامى، جهان‌بینى اسلامى، تلقّى و برداشت اسلامى؛ که این ایمان ماست، اعتقاد ماست، دین ماست؛ بر اساس آن برداشت و آن تلقى است که وظایف خودمان را مشخص مى‌کنیم و مى‌خواهیم به آن‌ها عمل کنیم. آن مبناى فکرى چیست؟ به‌طور کوتاه و خلاصه از این‌جا باید شروع کنیم و ببینیم که آن خطوط اصلىِ تلقى و بینش اسلام از کائنات، از عالم و از انسان چیست. البته این مخصوص اسلام هم نیست. همه ادیان -اگر تحریف نشده باشند- در مبناى صحیح و ریشه اصلىِ خودشان همین بینش را دارند. اسلامِ سالم و دست نخورده و متکى به منابع متقن، در اختیار ماست. بقیه ادیان ممکن است این خصوصیات را نداشته باشند.

متن کامل در ادامه مطلب

سی روز، سی گفتار | بیست و دوم: فضائل امیرمؤمنان

پنجشنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۲، ۰۲:۰۳ ق.ظ

وب سایت گفتمان برتر


روز بیست و دوم: فضائل امیرمؤمنان


                              


امیرالمؤمنین علیه‌السلام جزو چهره‌هاى جذّاب تاریخ است. انسان شاید کمتر شخصیت تاریخى را بتواند پیدا کند که به‌قدر امیرالمؤمنین على‌بن‌ابى‌طالب علیه‌السلام در میان همه آحاد بشر -نه فقط ملت اسلام- دلباخته داشته باشد. چه بسیار غیر مسلمانانى که اسلام و حتّى پیامبر اسلام را قبول ندارند اما به على علیه‌السلام عشق مى‌ورزند؛ به او احترام مى‌کنند و او را ستایش مى‌کنند. مسلمانان و به‌خصوص شیعیان هم که نسبت به آن بزرگوار، چه تکریم و تعظیمى در دل و جان و ذهن خودشان قائلند! در بین ما شیعیان و آحاد مسلمین، کسانى هستند که عامل به احکام اسلامى هم نیستند اما امیرالمؤمنین را بزرگ مى‌شمارند. این براى چیست؟ این به‌خاطر آن است که مجموعه خصوصیات والاى انسانى در این بزرگوار به‌قدرى زیاد بوده است که هرکس که از على علیه‌السلام چیزى شنیده است، در مقابل این خصوصیات خاضع است. فقط یک دسته استثناء هستند که آن‌ها على را مى‌شناسند اما با او دشمنند. آن‌ها کسانى هستند که با مبانى‌اى که این انسان بزرگ براى آن جهاد کرده و همه عمر را صرف کرده است، به‌شدت دشمنند؛ طبعاً با سربازِ اوّلش هم دشمنند. یا در آن دوره‌هاى اوّل، کسانى که زخم‌خورده از آن شمشیر بى‌انعطاف و آن انسان آشتى‌ناپذیر با بدى و زشتى بودند، با او دشمن بودند؛ والاّ آدم‌هاى باانصاف و انسان‌هاى فطرى، همه محب و مشتاق این شخصیت عظیمند. البته این در صورتى است که از او چیزى شنیده باشند؛ آن‌هایى که نشنیدند و نمى‌دانند، طبعاً خارجند.
  

متن کامل در ادامه مطلب

وب سایت گفتمان برتر


روز بیست و یکم: برنامه تربیتی امیرمؤمنان

                                   

براى این‌که از امیرالمؤمنین درس بگیریم، یک بُعد از ابعاد فعالیت همه‌جانبه امیرالمؤمنین را عرض می‌کنم و آن بُعد تربیت اخلاقى است. آن روزى که امیرالمؤمنین علیه الصّلاة و السّلام در جامعه اسلامىِ آن روز بر سر کار آمد، وضع امت مسلمان با آن روزى که پیغمبر اکرم از دنیا رفت، تفاوت زیادى کرده بود. این بیست و پنج سال فاصله بین رحلت پیغمبر اکرم و آمدن امیرالمؤمنین بر سر کار، حوادث زیادى اتفاق افتاده بود که این حوادث بر روى ذهن و فکر و اخلاق و عمل جامعه اسلامى اثر گذاشته بود و بعد، این نظام و این جامعه را امیرالمؤمنین تحویل گرفت.

نزدیک پنج سال امیرالمؤمنین در آن کشور بزرگ اسلامى حکومت کرد. این پنج سال، هر روزش حاوى یک درس است. یکى از کارهاى مستمر امیرالمؤمنین پرداختن به تربیت اخلاقى آن مردم است. همه انحراف‌هائى که در جامعه پیش مى‌آید، برگشتش و ریشه‌اش در اخلاقیات ماست. اخلاق انسان، خصوصیات و خصال اخلاقى انسان‌ها، عمل آن‌ها را جهت می‌دهد و ترسیم می‌کند. اگر ما در یک جامعه‌اى یا در سطح دنیا کج‌رفتارى‌هائى را مشاهده می‌کنیم، باید ریشه آن‌ها را در خُلقیات ناپسند ملاحظه کنیم. این حقیقت، امیرالمؤمنین را به بیان یک حقیقت مهم‌ترى وادار می‌کند و آن حقیقتِ بالاتر این است که اغلب این خصال باطل و مضر در انسان‌ها، برمی‌گردد به دنیاطلبى. لذا امیرالمؤمنین می‌فرماید: «الدّنیا رأس کلّ خطیئة»؛ دنیاطلبى ریشه و مرکز اصلى همه خطاهاى ماست که در زندگى جمعى ما، در زندگى فردى ما، این خطاها اثر می‌گذارد. خوب، معناى دنیاطلبى چیست؟ دنیا چیست؟

متن کامل در ادامه مطلب

وبسایت گفتمان برتر



حرکت به سمت خدا صرفا با انجام وظایف و تکالیف ممکن خواهد بود

جلسه ی این هفته ی سیر و سلوک قرآنی، در ادامه ی مبحث محاسبه و با توزیع برگه ای با عنوان خود ارزیابی در بین حضار آغاز گردید.

اهم مباحث این جلسه عبارتند از:

  • اهمیت و روش خودارزیابی
  • توجهات ماه رمضان


جلسه سیر و سلوک قرآنی با موضوع

" حرکت به سمت خدا صرفا با انجام وظایف و تکالیف ممکن خواهد بود "

جلسه مورخ 6 تیر 1392

دریافت فایل صوتی با حجم 10 مگابایت



   بعد از معرفی جلسه ی سیر و سلوک قرآنی، قصد داریم که یکی دیگر از جلسات اخلاقی معرفتی با رویکرد توحیدی سطح مشهد را خدمت اعزه ی گرامی معرفی کنیم.

مدتی است هیئت جوانان مکتب الرضا علیه السلام میزبان حجت الاسلام و المسلمین دکتر مهدی نخـاولی است. هرهفته، غروب 5شنبه، محفل گرم بچه های مکتب الرضاعلیه السلام واقع در مسجد مقبره(نرسیده به 4 راه شهدا) فرصت مغتنمی است برای طلاب و دانشجویان مشهدی تا از بیانات حضرت استاد بهره برده و حرکت خویش را در راه رسیدن به خدا ترمیم و تقویت کنند. برداشت های عمیق و بی بدیل حضرت استاد از معارف ناب توحیدی قرآن و نهج البلاغه، همواره باعث گشوده شدن گره های قلبی و روحی و گسترده شدن افق های ذهنی شاگردان و ازجمله نگارنده بوده است .

از جمله ویژگی های برجسته مباحث جلسات هیئت مکتب الرضا علیه السلام اولا تبیین علمی گزاره های گفتمانی انقلاب اسلامی بر مبنای قرآن و نهج البلاغه  است، گزاره های همچون ساده زیستی، عدالت و... که معروف اما مهجوراند! هم در حوزه ی نظر و هم در حوزه ی عمل! گزاره هایی که بعد از گذشت 34 سال از انقلاب اسلامی ایران(که بر مبنای همین گزاره ها پایه ریزی شد) نه تنها در سطح عموم مردم فراگیر نشده که حتی در سطوح نخبگانی نیز غالبا تصور صحیحی نسبت به آنها وجود ندارد! و مع الاسف چه خیال باطلی است انتظار تحقق آن در حوزه ی اجرا و عمل!

ثانیا بررسی و تبیین نقش طلاب و دانشجویان جوان انقلابی، که به تعبیر قرآن "انصار" دین خدایند، در زمینه های اجتماعی و همچنین ترسیم شاخصه های سرباز تراز انقلاب اسلامی از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه، الزامات نگرشی و رفتاری و سبک زندگی انصار حزب الله و در یک کلام آموزش عبودیت خدا در عرصه های فردی و اجتماعی و گره زدن عرفان عملی با زندگی اجتماعی و پیاده سازی معارف ناب توحیدی در عرصه های سیاسی و اجتماعی است، مسائلی که مورد تأکید رهبری معظم انقلاب است[1] اما متأسفانه در معدود! درس­های اخلاق این روزها مورد غفلت قرار میگیرد و کمتر به آن پرداخته میشود.

بنظر میرسد که رویکرد اجتماعی این جلسات در کنار رویکرد سلوک فردی جلسات مسجد المنتظر، بهترین فرصت را برای انصار دین خدا و جوانان انقلابی مشهدی فراهم آورده تا به فریاد "این عمار؟" و فرمان جهاد در جبهه ی جنگ نرم رهبری معظم انقلاب لبیک گفته و با خودسازی در بهترین دوران زندگانی خود، آینده ای درخشان را برای میهن عزیزمان در راه ایجاد تمدن نوین اسلامی رقم بزنند.

بی فایده نیست نقل این جمله از استاد عزیزمان، روزی در جمع طلاب مدرسه علمیه عباسقلی خان، در باب اهمیت شرکت طلاب و دانشجویان انقلابی در درس اخلاق می فرمودند(نقل به مضمون) : بعضی از مسئولین و رجال کنونی و سابق انقلاب اسلامی که از برترین شاگردان مرحوم امام خمینی رضوان الله تعالی علیه و همچنین از مؤثرین در نهضت بودند و در راه پیروزی انقلاب رنجها کشیدند و شکنجه ها شدند و هزینه ها پرداختند و در دوران رهبری امام و بعد از رحلت ایشان عَلَم انحراف و نفاق به دست گرفته و روبروی رهبری ایستادند همان کسانی بودند که هر روز پای درس اخلاق شخصیتی چون امام شرکت میکردند! نَفَس قدسی و رحمانی امام نیز نتوانست مانع انحراف آنان شود! و از آن بالاتر سابقه دارهای انقلاب و حکومت رسول اکرم صلی الله علیه و آله، شخصیت هایی چون طلحه و زبیر، که این سالها داستان سرنوشتشان بیشتر بر سر زبان ها افتاده، کسانی بودند که تحت تربیت رسول الله بودند و آخرالامر کارشان به جایی رسید که بر روی علی علیه السلام شمشیر کشیدند، با این اوصاف کار ما... !

إن شاءالله ازین پس، همانند جلسات سیر و سلوک قرآنی، صوت و خلاصه ی متن جلسات غروب پنجشنبه حضرت استاد نیز بر روی وبلاگ قرار خواهد گرفت. امیدوارم که اعزه ی گرامی ازین مطالب استفاده کافی و وافی را برده، این معارف ناب توحیدی را در زندگی فردی و اجتماعی خود بکار ببندند

خواهشمندیم مارا از انتقادات و پیشنهادات سازنده خود محروم نفرمایید.


لینک مرتبط: تفکر و فرهنگ سرمایه داری ریشه ی همه ی خطاها است+ دریافت فایل صوتی



[1] هدف باید «صراط اللَّه» باشد؛ «صراط اللَّه العزیز الحمید»(5)، «انّک على صراط مستقیم»(6)، «ادع الى سبیل ربّک»(7). هدف تمام پیامبران، کشاندن مردم به صراط مستقیم است و صراط مستقیم هم یعنى عبودیت؛ «و ان اعبدونى هذا صراط مستقیم»(8). باید مردم را به عبودیّت الهى که همان صراط مستقیم است، سوق دهید. البته این عبودیّت، در زمینه اخلاق، در زمینه عمل فردى و در زمینه عمل اجتماعى کاربرد دارد، که وقتى بحث عمل اجتماعى پیش آمد، آن‌وقت بحثهاى سیاسى، تحلیلهاى سیاسى - تبیین سیاسى - هم در حوزه کار شما قرار مى‌گیرد.
 اشتباه کسانى که در گذشته مسائل سیاسى را از تبلیغ کنار مى‌گذاشتند، در این بود که عبودیّت را به منطقه فردى منحصر مى‌کردند. آنها این‌جا را غلط مى‌فهمیدند و غلط عمل مى‌کردند. بله؛ هدف، کشاندن مردم به عبودیّت است؛ منتها عبودیّت منطقه وسیعى در زندگى انسان دارد و آن منطقه به عمل شخصى منحصر نیست. وقتى که عمل جامعه، عمل یک مجموعه عظیم انسانى و مردم یک کشور، عمل اقتصادى، عمل سیاسى و موضعگیریهاى سیاسى مشمول بحث عبودیّت شد، آن وقت دعوت شما هم مى‌تواند شامل این مسائل باشد و باید هم باشد؛ چاره‌اى ندارید.
 باید درس اخلاق بگویید، درس اخلاق سیاسى هم بگویید، درس اخلاق و معنویّت هم بگویید، تحلیل سیاسى هم بدهید، دشمن درونى را هم - که نفس امّاره یا شیطان رجیم است - معرفى کنید، دشمن اجتماعى را هم - که شیطان بزرگ یا شیطانهاى گوناگونند - معرفى کنید، ایادى و اذناب شیطان را هم معرفى کنید

سیر و سلوک قرآنی | شب قدر شب توبه نیست

جمعه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۱۲ ب.ظ

وبسایت گفتمان برتر

 

 متن و صوت جلسه ی سیر و سلوک قرآنی مورخ 30 خرداد 1392 با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین نخاولی بر روی وبلاگ قرار گرفت.

محورهای اصلی بحث :

    • شب قدر شب توبه نیست، شب اعطای هدایاست.
    • شرط بهره مندی از شبهای قدر و ورود به مهمانی، طهارت است.
    • توجه قلبی به خدا
    • بررسی علل ناپایداری توجه به خدا
    • چگونه بفهمیم عملمان برای خدا بوده است یا نه؟
    • نحوه ی محاسبه ی صحیح
    • چند سؤال برای خودارزیابی
    • رسالت جلسات مذهبی
    • بعد از پایان جلسه چه کنیم که حالمان حفظ شود؟
    • فهرست بحث محاسبه

متن کامل و فایل صوتی جلسه از ادامه ی مطلب قابل دریافت می باشد.