شیطان دشمن پنهان

شیطان دشمن پنهان | شب هفتم محرم الحرام 1345 - 1392

يكشنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۲، ۰۷:۱۱ ق.ظ

عملیات شکستن حصر شیطان

بوته آزمایشی به پهنای هستی

کل نظام هستی جنودی برای ابتلا و ثو اب و عقاب ما در همین دنیا هستند. هر عنصر در این عالم غیب و شهادتی دارد و ما تنها قادر به مشاهده شهادت آن که همان بعد ظاهریست هستیم. باد، در نظر ما باد است و در باطن، مثلا اسبابی برای نزول عذاب. هر چیزی حتی نجاسات، ملکوتی دارد : قُلْ مَن بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلّ‏ شىَ‏ءٍ وَ هُوَ یجُیرُ وَ لَا یجُارُ عَلَیْهِ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُون‏. (مومنون /88)

حجت الاسلام و المسلمین مهدی نخاولی

ملائکه ی فرمانبردار

در این دسته، هم ملک، هم جن صالح و هم عباد صالح که به ملکوت رسیده اند، فعالیت دارند. مثلا ما فقط می بینیم بچه ای خورد زمین و به سادگی از دنیا رفت ولی چه بسا دست ملکی به اذن الهی در کار بوده. حضرت خضرعلیه السلام نیز با اینکه انسان است در حوزه ملک فعالیت می کند همین است که وقتی حضرت موسی علیه السلام به او می رسد و کار های او را فقط در حیطه انسانی می بیند اعتراض می کند.

بدر؛ فرودگاه ملائکه

جنگ بدر از وقایع فوق العاده صدر اسلام است. تصور موقعیت مسلمانان شگفت انگیز است. 313 نفر در برابر 1000 نفر، نصف مسلمانان بخاطر نداشتن اسلحه عملا بیکار بودند و فقط 100 شمشیر زن داشتند و یک اسب در برابر300 اسب. آیا کمک ملائک در بدر جسمی بود؟ خیر بلکه این کمک در چند زمینه بود: اول؛ تقویت اندیشه صحیح ( بشارت)، دوم؛ تقویت روانی متعاقب آن. در این قسمت، نفس در زمینه جسمی نیز تقویت می شود. مثل تیم فوتبالی که بعد از 90 دقیقه دوندگی باز هم در صورت بُرد، بعد آن همه خستگی و دوندگی دور میدان، دورِ شادی می زنند. قرآن می فرماید 1000 ملک رابرای کمک فرستادیم. در جای دیگر سخن از رقم 3000 می زند که اولی ناظر به ابتدای کار بوده گویا. سپس می فرماید اگر صبر و تقوی داشته باشید تا 5000 هم می فرستیم که در هر بار وصف آنها نیز متفاوت است، اول مُردِفین و سپس منزلین در مورد پنج هزار تا می فرماید مُسوِّمین.

امیر المونین نیز فرمودند که درب قلعه خیبر را با نیروی جسمانی نکندم بلکه با نیروی روحانی موفق به این کار شدم. نفس ما معمولا تدبیر نباتی و حیوانی را دارد و دیده می شود برخی مرتاض ها تا40 روز غذا نمی خورند. این از آثار تقویت نفس ولو به شکل شیطانی اش باشد.

باید توجه داشت اگر از القائات ملکوتی به سراغمان آمد باید جواب داد تا تقویت و تکرار شود. همینطور جواب به القائات شیطانی آنها را تقویت می کند.

خصوصیت این مباحث

ما برای مطالب مربوط به شیطان در کلام بزرگان بسیار غور کردیم ولی آنچه را می خواستیم یعنی کیفیت نفوذ شیطان در آدمی را نیافتیم. و اینها حاصل آن کوشش های شخصی است که امیدواریم صحیح نیز باشند.

گام چهارم؛ نفس امّاره

گفتگو شد که شیطان در گام اول با قلب واقعیت جلو می آمد. در گام دوم هیجانات را برمی انگیخت تا تصمیم گیری عقلانی سخت یا غیر ممکن شود. در گام سوم خوب را بد و بد را خوب جلوه می داد یا با فرافکنی محملی برای توجیه خطا فراهم میکرد.

در قدم چهارم به سراغ نفس امّاره می رود. در این قسمت خطا کار، خطا می کند اما آرا کوچک می شمرد و این از مجرا های نفوذ عالی شیطان است. باید به خاطر داشت که هیچ کس به یک باره سراغ گناهان بزرگ نمی رود بلکه از کوچک ها و کوچک شمردن آنها به بزرگتر ها کشیده می شود. هیچ سدّ آبی یکدفعه نمی شکند بلکه در ابتدا از یک شکاف مویی ریز شروع می شود. افرادی بودند که در برهه ای از حق خود ایثار می کردند ولی الآن میلیارد ها می دزدند. اگر خطا ها را همه بزرگ بشماریم و جلوی آن از ابتدا بیاستیم کار به جاهای باریک نمی کشد. شهید باکری با اینکه شهردار بود از رساندن همسرش با ماشین بیت المال حتی در مسیر اداره اجتناب می کرد تا در خطاهای بزرگتر نیفتد.

گاهی این کوچک شمردن بوسیله برچسب هایی مباح بر کارهای حرام صورت می گیرد. مثلا چشم چرانی با برچسب کنجکاوی یا خبردار شدن از اوضاع اجتماعی، غیبت کردن با برچسب درد دل کردن و دروغ گفتن با برچسب شوخی کردن.

گام پنجم؛ مِطال و به تاخیر انداختن اصلاح خطا

مطال، تعبیری است که امام العارفین در دعای کمیل به کار می برند:" و خدعتنی الدّنیا بغرورها و نفسی بخیانتها و مطالی" و آن تسویف و امروز و فردا کردنِ جبران خطاها اعم از توبه و ادای حق الناس و ... است که این خود از دامگه شیطان است. این موکول کردن های به "سرِ فرصت" نیز کار شیطان است.

محاصره چهار طرفه ی شیطان

در آیه 16 سوره مبارکه اعراف پس از اخراج شیطان او به خداوند می گوید که قطعا بر سر راه بندگانت می نشینم تا آنها را از صراط مستقسم تو باز دارم سپس در آیه بعد چنین می گوید: ثُمَّ لاَتِیَنَّهُم مِّن بَینْ‏ أَیْدِیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَیْمَانهِمْ وَ عَن شَمَائلِهِمْ وَ لَا تجِدُ أَکْثَرَهُمْ شَاکِرِین‏. صراط مستقیم الهی که جهت مادی ندارد پس این جهت هایی که شیطان می گوید از آنها وارد می شود حتما جهات مادی نیستند. در برخی احادیث به معنای هر جهت پرداخته اند که از روی قرائنی نیز می توان پرده از سرّ آن برداشت.

1- نفوذ از مقابل؛ این همان شوق به آینده و ترس و نگرانی از آینده است. یکی از ابزار های شیطان شیطان سوار شدن بر همین آینده های موهوم ساختگی ماست. چه عمر ها بر باد شد به خاطر همین آرزوها. انسان هر چه پیر می شود حرص و درازی آرزویش بیشتر می شود. کمتر کسی دیده می شود که بگوید دیگر این برای من بس است بلکه با اشتهایی سیری ناپذیر همواره برای فردا نقشه می کشد. "هل من مزید" گفتن های جهنم نیز تجلیِ دنیای این افراد است. در مواردی هم شیطان وعده فقر می دهد وبا ترساندن از آینده مانع خیر و سرعت دهنده در شرور می شود.

2- خَلف؛ آنچیزی است که بعد مرگ می گذارد از جمله مال و اولاد. چه افراد بزرگی که بخاطر بچه هایشان به هلاکت افتادند. از جمله آنها زبیرکه تعبیر امام علی علیه السلام گویای این است که بخاطر پسرش عاقبتش چنین شد. پس باید بدانیم که هر جا حقی است و مانع احقاق آن، مال و فرزند ماست آنجا القائات شیطانی است.

3- أیمان( جانب راست)؛ جنبه های دینی است. شیطان اگر از راههای قبلی نشد از راه دین وارد می شود. از جمله آنها وسواس و افراط و تفریط های دینی است. از آیه 168 سوره مبارکه بقره معلوم می شود در طیّبات هم می شود گام های شیطان نفوذ کند: یَأَیُّهَا النَّاسُ کلُواْ مِمَّا فىِ الْأَرْضِ حَلَالًا طَیِّبًا وَ لَا تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ.

4- شمائل( جانب چپ)؛ همان جنبه های معصیت است. این ترتیب معنایش این است که شیطان از ابتدا به معصیت دعوت نمی کند و قدم به قدم جلو می آید و اگر کسی مرتکب کبیره ای شد شاید 3 مرحله قبل را پشت سر گذاشته باشد.

همه اینها با وسوسه یعنی نفوذ آرام و نامحسوس صورت می پذیرد.

عملیات شکست حصر شیطان

این عملیات 8 راهکار عملی برای جلوگیری از نفوذ شیطان ارائه می دهد:

1- تقویت بنیه تعقل با راهکار هایی که در گفتگو های قبلی گفته شد.

2- شناخت صحیح معارف دینی

3- مصاحبت با عقلاء. حضرت عیسی علیه السلام در برشمردن صفات همنشین خوب می فرمایند: کسیکه دیدنش تو را به یاد خدا بیاندازد و سخنش بر علم تو بیافزاید و عملش شوق به آخرت را بیاورد.

در جاهایی که در قطع همنشینی با عده ای بیم قطع رحم می رود باید جلسات را با نکات مفید هر چند غیر دینی هم باشد اداره و کنترل کرد تا به سوی هرزه گویی نرود.

4- شرکت مستمر در مجالس علم

5- ارزیابی افکار؛ دلایلمان برای هر فکری چیست؟ مثلا اگر چند روزی است که فکر می کنم اگر به مردم رو بدهم سوار بر من می شوند، باید مبدأ و مقصد این فکر را ارزیابی کرد.

6- عرضه افکار و عقائد به افراد با صلاحیت

7- گرفتن افکار از عالمِ متّقی

8- برنامه مستمر مطالعه قرآن و کتب مفید دیگر

الحمد لله ربّ العالمین

***

" فصل ملاقات"