تهذیب نفس در ماه رمضان :: گفتمان برتر

گفتمان برتر

دغدغه نوشت های یک طلبه ی تمدن گرا

گفتمان برتر

دغدغه نوشت های یک طلبه ی تمدن گرا

گفتمان برتر

امروز ما در یک چالش عظیم قرار داریم با مراکز قدرتى که فکر آنها این است که اگر این نظام کارآمدى خود را به‌طور کامل اثبات کند، عرصه براى آنها تنگ خواهد شد؛ کمااین‌که همین الان هم آنهامى‌بینند در مقابل نظام جمهورى اسلامى کم‌کارى کرده‌اند که نظام ما توانسته به پیشرفتهایى که دوستان اشاره کردند، نایل آید.گفتمان عدالت، یک گفتمان اساسى است و همه چیز ماست. منهاى آن،جمهورى اسلامى هیچ حرفى براى گفتن نخواهد داشت؛ باید آن را داشته باشیم.
در دهه‌ی چهارم انقلاب، گفتمان اصلیِ، پیشرفت و عدالت است؛ پیشرفت در همه‌ی ابعاد علمی و اقتصادی و اخلاقی و فرهنگی، و عدالت همه‌جانبه در توزیع فرصتها و امکانات مادی و معنوی.گفتمان یعنى یک مفهوم و یک معرفت همه‌گیر بشود در برهه‌اى از زمان در یک جامعه. آنوقت، این میشودگفتمان جامعه.این گفتمان را باید همه‌گیر کنید؛ به‌گونه‌یى که هر جریانى، هر شخصى، هر حزبى و هر جناحى سر کار بیاید، خودش را ناگزیر ببیند که تسلیم این گفتمان شود؛ یعنى براى عدالت تلاش کند و مجبور شود پرچم عدالت را بر دست بگیرد؛ این را شما باید نگه دارید و حفظ کنید.لازمه‌ی تحقق الگوی اسلامی–ایرانی پیشرفت و رسوخ آن در میان نخبگان، گفتمان‌سازی آن در جامعه است. این گفتمان سازى براى چیست؟ براى این است که اندیشه‌ى دینى، معرفت دینى در مخاطبان، در مردم، رشد پیدا کند. اندیشه‌ى دینى که رشد پیدا کرد، وقتى همراه با احساس مسئولیت باشد و تعهد باشد، عمل به وجود مى‌آورد و همان چیزى میشود که پیغمبران دنبال آن بودند. فرهنگ صحیح، معرفت صحیح...
(آیت الله العظمی امام خامنه ای روحی له الفداء)
***
صفحه اختصاصی سایت گفتمان برتر در نرم افزار تلگرام
https://telegram.me/goftemanbartar
شناسه کاربری صفحه:
@goftemanbartar
شناسه کاربری مدیرسایت:
@gofteman

پیوندهای روزانه

۱۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تهذیب نفس در ماه رمضان» ثبت شده است

سی روز، سی گفتار | سی‌ام (آخر): روح بندگی

پنجشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۳۴ ق.ظ

وب سایت گفتمان برتر


روز سی‌ام (آخر): روح بندگی

                                     

جسم انسان بدون ورزش، ضعیف و لاغر و بى‌قدرت خواهد بود. هرکسى باشید، هرچه بنیه قوى و نیرومند داشته باشید، اگر ورزش نکردید و خوردید و خوابیدید، بدن ضعیف مى‌ماند؛ شکى در این نیست. همچنانى که اگر ورزش نکنید، بدن شما آن رشد لازم را نمى‌کند، زیبایی‌هایى هم دارد که ورزش آن‌ها را آشکار خواهد کرد؛ بدون ورزش نمى‌شود. روح شما هم عیناً همین‌طور است. بدون ورزش، بدون تمرین و ریاضت، ممکن نیست شما قوى بشوید. اى بسا انسان‌هایى هستند با جسم‌هاى نیرومند و زیبا، ولى با روح‌هایى لاغر، زشت، ناتوان و ضعیف؛ این به درد نمى‌خورد. تمام عبادات براى این است که ما ورزش کنیم، تربیت بشویم و پیش برویم.

متن کامل در ادامه مطلب

سی روز، سی گفتار | بیست و نهم: وداع...

چهارشنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۲۹ ق.ظ

وب سایت گفتمان برتر


روز بیست و نهم: وداع...

                                        

«السّلام علیک یا شهر اللَّه الأکبر»؛ بدرود اى بزرگترین ماه خدا و اى جشن اولیاء خدا. «السّلام علیک یا أکرم مصحوب من الأوقات»؛ بدرود اى شریف‌ترین و عزیزترین مصاحب از وقت‌ها و زمان‌ها و اى بهترین ماه از لحاظ روزها و ساعت‌ها. «السّلام علیک من شهر قربت فیه الآمال»؛ بدرود اى ماهى که آرزوها در آن به ما نزدیک شد؛ یعنى ما با تلاش خودمان، تلاش مضاعفان، به آمال و آرزوهاى حقیقى و انسانى خودمان نزدیک شدیم.

به همین ترتیب با این جملات و کلمات، امام سجاد این ماه مبارک را بدرود مى‌گوید و از لیلةالقدر و از دعا و از قرآن و از مغفرت در این ماه به گرمى و مشتاقانه حرف مى‌زند و بعد از خداى متعال درخواست مى‌کند که: خدایا آنچه را که در این ماه به ما رسیده، براى ما نگه دار؛ و آنچه را که ما از این ماه به‌دست نیاوردیم، این محرومیت ما را به‌عنوان یک نقص، به‌عنوان یک ضعف، مورد ترحم خودت قرار بده و براى ما جبران کن. و بعد امام سجاد آرزو مى‌کند که یک‌بار دیگر این ماه برگردد.

متن کامل در ادامه مطلب

سی روز، سی گفتار | بیست و هشتم: نسخه عشق

سه شنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۲۵ ق.ظ

وب سایت گفتمان برتر


روز بیست و هشتم: نسخه عشق

                                    

قال اللَّه الحکیم. «قل ما یعبوا بکم ربّى لولا دعاؤکم».
در بینش اسلامى بشر به تذکر و توجه دائمى احتیاج دارد؛ چون بنا بر این بینش بشر یک مسافر و تلاشگر است که اگر از این حرکت و تلاشى که برعهده اوست غافل بماند و درنگ بکند، از رسیدن به منزل مقصود باز خواهد ماند و اگر دائماً تلاش بکند و خوب تلاش بکند، در پایان وقت که پایان عمر اوست، به مقصود دست خواهد یافت و آن مقصود عبارت است از کمال و تعالى روحى که اثرش را در زندگى بعد از مرگ خواهد داد؛ همه‌چیز مقدمه این است و زندگى پس از مرگ در بینش اسلامى زندگى حقیقى است. ما البته امروز نمى‌توانیم آن زندگى و آن دوران را در ذهن خودمان تصور کنیم، ولى جهان‌بینى اسلامى به ما این‌طور مى‌آموزد که ما در این دوره که اسمش زندگى دنیاست، در یک زندگى نیم‌بند قرار داریم؛ «و إنّ الدّار الآخرة لهى الحیوان»؛ زندگى آن‌جاست؛ وقتى رفتیم، خواهیم دید. در آن زندگى سعادت، خوشى و خوشبختى بسته به تلاشى است که ما این‌جا خواهیم کرد. پس اگر از این تلاش غفلت کردیم، فراموش کردیم و تنبلى کردیم، ناگهان چشم باز مى‌کنیم و خودمان را در آن نشئه مى‌بینیم؛ در حالى که دستمان خالى است.

متن کامل در ادامه مطلب

سی روز، سی گفتار | بیست و هفتم: ایمان

دوشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۱۸ ق.ظ

وب سایت گفتمان برتر


روز بیست و هفتم: ایمان

                              

«سبیل أبلج المنهاج أنور السّراج»؛ ایمان راهى است که مسیر آن کاملاً روشن است. ایمان، فروزنده‌ترین چراغ است. مراد از ایمان در این عبارت امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام، ایمان دینى است؛ یعنى ایمان به خدا و روز جزا و پیغمبر؛ و همین ایمانى که ادیان مردم را به آن فرا مى‌خوانند. البته اهمیت مطلق ایمان معلوم است؛ چون ایمان پایه عمل و حرکت انسان است. تا انسان به چیزى دلسپرده و گرویده نباشد، در راه آن حرکت نمى‌کند. ایمان با علم فرق دارد. انسان گاهى به حقیقتى عالم است اما گرویده به آن نیست. یعنى در ایمان، فقط دانا بودن و عالم به صدق بودن کافى نیست؛ چیزى اضافه بر این علم لازم است. البته ایمان بدون علم هم ممکن نیست -ایمان با شک و تردید معنا ندارد- اما علم به تنهایى هم براى ایمان کافى نیست؛ کما این‌که مى‌بینید قرآن درباره موسى و قضایاى فرعون مى‌فرماید: «و جحدوا بها و استیقنتها أنفسهم ظلماً و علوّاً»؛ یعنى وقتى موسى دعوت خودش را مطرح کرد، ملأ فرعونى فهمیدند او راست مى‌گوید و حقیقت است اما بعد از آن‌که موسى این معجزه عجیب را نشان داد و بعد از آن‌که ساحران و جادوگران -که تصور مى‌شد کار موسى هم از قبیل کار آن‌هاست- خودشان اعتراف کردند این از نوع کار آن‌ها نیست و با وجود تهدید فرعون سجده کردند و به موسى ایمان آوردند و مرگ را پذیرا شدند، براى آن‌ها روشن شد که موسى حقیقت مى‌گوید؛ اما در عین حال این حقیقت را انکار کردند؛ «جحدوا بها و استیقنتها أنفسهم». یقین داشتند که موسى راست مى‌گوید اما در عین حال انکار کردند. چرا؟ زیرا «ظلماً و علّواً»؛ به‌خاطر این‌که استکبار و هواهاى نفسانى‌شان و ظلمى که مى‌خواستند بکنند، نمى‌گذاشت تسلیم شوند.

متن کامل در ادامه مطلب

سی روز، سی گفتار | بیست و ششم: مثل بهار

يكشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۳۶ ق.ظ

وب سایت گفتمان برتر


روز بیست و ششم: مثل بهار

                                        

مثل بهار...
بدون کمک خدا، هیچ عزت و هیچ سعادتى نصیب هیچ فرد و ملتى نخواهد شد؛ و کمک الهى هم یک زمینه‌ها و یک موجباتى دارد؛ کما این‌که در دعا عرض مى‌کنیم: «أللّهم إنّى أسئلک موجبات رحمتک»... باید حرکت کنیم و این حرکت را با نیت الهى و با نیت قربت همراه کنیم و بدانیم که در آن صورت، دستگیرى خدا و تفضلات الهى حتمى است. حالا ماه رمضان، فرصت مناسبى است؛ چون «لعلّکم تتّقون»؛ اصلاً خداى متعال روزه را با این هدف مقرر فرموده است؛ لااقل یکى از اهداف واجب شدن روزه در این ماه -که شاخصه مهم این ماه است- همین تحصیل تقواست. در این دعاى روزانه، بعد از نمازها مى‌خوانیم: «و هذا شهر عظّمته و کرّمته و شرّفته و فضّلته على الشّهور»؛ خداى متعال این ماه را بر ماه‌هاى دیگر، فضیلت داده است. یکى از چیزهایى که این ماه را فضیلت داده، همین «روزه» است؛ یکى از چیزها «نزول قرآن» است؛ یکى از چیزها «شب قدر» است؛ که این‌ها در همین دعا به عنوان شاخصه‌هاى این ماه ذکر شده است. این ظرف مساعدى براى رشد و نموّ ماست؛ مثل بهار می‌ماند؛ همچنانى که هر کدام از فصول سال، براى تحرکات عالم طبیعت، یک اقتضاى طبیعى دارند، همین‌طور فصولى از سال، مقطع‌هایى از روزها و شب‌ها و هفته‌ها و ماه‌ها، یک اقتضائاتى براى رشد و نموّ و تحرک معنوى و باطنى انسان‌ها و تعالى آن‌ها دارند. شب جمعه یک خصوصیتى دارد؛ روز جمعه یک خصوصیتى دارد. از این ساعات، تعجب هم نباید کرد؛ همچنانى که در طبیعت مادى یک خصوصیتى دارند، در این طبیعت معنوى، در روح انسان، در تعالى انسان، در قبول اعمال و در تأثیر اعمال عبادى هم یک خصوصیاتى دارند؛ همان‌طور که عرض کردیم مثل روز جمعه، شب نیمه شعبان و اوقاتى که به‌خصوص از طرف شرع مقدس معین شده است؛ «ایاماً معدودات» که درباره ماه رمضان است یا ایام ذى‌حجه و از این قبیل. انتخاب این روزها تصادفى نیست؛ که حالا ماه رمضان از لحاظ طبیعت و تأثیر با ماه رجب یا ماه ذى‌قعده یکسان باشد؛ نه، یک خصوصیتى دارد؛ مثل همان خصوصیت فصول که عرض کردیم. از این استفاده کنید.

متن کامل در ادامه مطلب

سی روز، سی گفتار | بیست و پنجم: بینش و بایدها

شنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۲، ۰۳:۱۲ ق.ظ

وب سایت گفتمان برتر


روز بیست و پنجم: بینش و بایدها

                                   

به‌طور کلى وظایفى برعهده ماست؛ هم ما به عنوان دولت و حکومت، هم ما به عنوان یک فرد مسلمان. اما این وظایف یک مبناى فکرى دارد. خصوصیت تفکر اسلامى و مکتب اسلامى و دینى این است. اگر از این بحث مى‌کنیم که باید آزادى باشد یا انتخاب و اختیار در جامعه براى مردم وجود داشته باشد یا هر یک از سیاست‌هاى عمومى و کلى را مورد بحث قرار مى‌دهیم، براى هر کدام از این‌ها مبنایى وجود دارد. اگر از ما بپرسند چرا مردم باید حق رأى داشته باشند، یک استدلال فکرى و منطقى پشت سرش وجود دارد؛ معلوم است چرا. همه آنچه که در زمینه برنامه‌ریزی‌ها، خطوط اصلى برنامه‌ها را تشکیل مى‌دهد، یک سر این برنامه‌هاى اصلى وصل است به آبشخور اندیشه اسلامى، جهان‌بینى اسلامى، تلقّى و برداشت اسلامى؛ که این ایمان ماست، اعتقاد ماست، دین ماست؛ بر اساس آن برداشت و آن تلقى است که وظایف خودمان را مشخص مى‌کنیم و مى‌خواهیم به آن‌ها عمل کنیم. آن مبناى فکرى چیست؟ به‌طور کوتاه و خلاصه از این‌جا باید شروع کنیم و ببینیم که آن خطوط اصلىِ تلقى و بینش اسلام از کائنات، از عالم و از انسان چیست. البته این مخصوص اسلام هم نیست. همه ادیان -اگر تحریف نشده باشند- در مبناى صحیح و ریشه اصلىِ خودشان همین بینش را دارند. اسلامِ سالم و دست نخورده و متکى به منابع متقن، در اختیار ماست. بقیه ادیان ممکن است این خصوصیات را نداشته باشند.

متن کامل در ادامه مطلب

سی روز، سی گفتار | بیست و چهارم: یادِ معاد

شنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۲، ۰۳:۰۸ ق.ظ

وب سایت گفتمان برتر


روز بیست و چهارم: یادِ معاد

                                     

قال اللَّه الحکیم فى کتابه: «یا أیها الّذین آمنوا اطیعوا اللَّه و اطیعوا الرّسول و لا تبطلوا أعمالکم».

حدیث صحیح معتبر از پیغمبر اکرم صلّى‌اللَّه‌علیه‌وآله‌وسلّم این است: «الصّوم جنّة من النّار»؛ روزه، سپر آتش است. از طرق اهل سنت هم همین مضمون با الفاظ مختلف نقل شده است؛ از جمله این لفظ: «الصّیام جنّة العبد المؤمن یوم القیامة کما یقى أحدکم سلاحه فى الدّنیا»؛ همچنان‌که شما در دنیا با سلاح و وسیله دفاعىِ خودتان از خود دفاع مى‌کنید، در آخرت هم به‌وسیله روزه از خودتان در مقابل تعرض آتش دوزخ دفاع مى‌کنید.

متن کامل در ادامه مطلب

سی روز، سی گفتار | هجدهم: وعده‌ی الهی

شنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۲۵ ب.ظ

وب سایت گفتمان برتر


روز هجدهم: وعده‌ی الهی

                              

قال اللَّه تبارک و تعالى: «بسم اللَّه الرحمن الرحیم. و إذا سألک عبادى عنّى فإنّى قریبٌ اجیبُ دعوةالدّاع إذا دعان»
یکى از وظایف ما در ماه رمضان، دعا کردن است. دعا انسان را به خدا نزدیک مى‌کند؛ معارف را در دل انسان ماندگار و مؤثّر مى‌کند؛ ایمان را قوى مى‌کند؛ علاوه بر این که مضمون دعا -که خواستن از خداست- إن‌شاءاللَّه مستجاب مى‌شود و خواسته انسان برآورده مى‌گردد؛ یعنى دعا از چند سو داراى برکات بزرگ است. لذاست که در قرآن کریم بارها در باب دعا و دعایى که بندگان صالح خدا کرده‌اند، سخن گفته شده است. همه این‌ها براى آن است که به ما درس داده شود. انبیاى الهى در مواقع سختى دعا مى‌کردند و از خداى متعال کمک مى‌خواستند: «فدعا ربه انّى مغلوب فانتصر» که از قول حضرت نوح علیه‌السّلام نقل شده است. یا از قول حضرت موسى علیه‌السّلام نقل شده است: «فدعا ربّه ان هؤلاء قوم مجرمون» موسى به خدا شکایت کرد و به او پناه برد.

متن کامل در ادامه مطلب


مطالب مرتبط:

سی روز، سی گفتار | هفدهم: شناخت و خاکساری

سی روز، سی گفتار | شانزدهم: دعا و خواستن

سی روز، سی گفتار | پانزدهم: نماد بندگی

سی روز، سی گفتار | چهاردهم: در راه قله‌ها
سی روز، سی گفتار | سیزدهم: یاد او

سی روز، سی گفتار | پانزدهم: نماد بندگی

چهارشنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۲، ۰۱:۰۶ ق.ظ

وب سایت گفتمان برتر


روز پانزدهم: نماد بندگی

دعا - 1
  
منیت و عبودیت
دعا مظهر بندگىِ در مقابل خداوند و براى تقویت روح عبودیت در انسان است؛ و این روح عبودیت و احساس بندگى در مقابل خداوند، همان چیزى است که انبیاى الهى از اول تا آخر، تربیت و تلاششان متوجهِ این نقطه بوده است که روح عبودیت را در انسان زنده کنند. سرچشمه همه فضائل انسانى و کارهاى خیرى که انسان ممکن است انجام بدهد -چه در حوزه شخصى، چه در حوزه اجتماعى و عمومى- همین احساس عبودیت در مقابل خداست. نقطه مقابل این احساس عبودیت، خودبینى و خودخواهى و خودپرستى است؛ منیت است. این منیت است که در انسان، منشأ همه آفات اخلاقى و عوارض و نتایج عملى آن‌هاست. منشأ همه این جنگ‌ها و کشتارهاى عالم و ظلم‌هایى که به وقوع می‌پیوندد و منشأ همه فجایعى که در طول تاریخ اتفاق افتاده -و شما خوانده‌اید، شنیده‌اید یا امروز مشاهده می‌کنید- احساس منیت و خودخواهى و خودبینى در مجموعه‌اى از انسان‌هاست که سرچشمه این فساد و نابسامانى، در زندگى آن‌هاست. عبودیت نقطه مقابل این خودخواهى و منیت و خودپرستى است.


متن کامل در ادامه مطلب

سی روز، سی گفتار | چهاردهم: در راه قله‌ها

سه شنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۲، ۰۶:۲۲ ب.ظ

وب سایت گفتمان برتر


روز چهاردهم: در راه قله‌ها

این آیه شریفه یا به تعبیر بهتر این جمله مبارک «استعینوا بالصّبر و الصّلوة» در قرآن -در سوره بقره- در دو جا تکرار شده است: یکى خطاب به اهل کتاب است که می‌فرماید: «و استعینوا بالصّبر و الصّلوة و إنّها لکبیرة إلّا على الخاشعین»؛ یک‌جا هم خطاب به مؤمنین است که می‌فرماید: «یا أیها الّذین امنوا استعینوا بالصّبر و الصّلوة إنّ اللَّه مع الصّابرین».

اولاً پیداست که اهمیت این دو عنصر؛ عنصر صبر و عنصر صلوة مورد توجه است و تأثیر این‌ها در آن چیزى که تشکیل جامعه اسلامى به‌خاطر رسیدن به آن است؛ اهداف والاى جامعه اسلامى. ثانیاً ارتباط این دو -صبر و صلوة- با یکدیگر و ایستادگى و استقامت و ارتباط و اتصال قلبى و روحى با مبدأ آفرینش. این دو تا با هم از مجموعه این آیه -به‌خصوص این بخش مربوط به «یا أیها الّذین امنوا»- به‌دست مى‌آید. قبل از این آیه شریفه، آیه شریفه «فاذکرونى اذکرکم و اشکروا لى و لا تکفرون» بحث ذکر و شکر است. بعد از این آیه شریفه، مسئله جهاد است؛ «و لا تقولوا لمن یقتل فى سبیل اللَّه اموات بل أحیاء و لکن لا تشعرون». بعد از این آیه، این آیات معروف «و لنبلونّکم بشى‌ء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشّر الصابرین»، «الّذین إذا أصابتهم مصیبة قالوا إنّا للَّه و إنّا إلیه راجعون» بعد «اولئک علیهم صلوات من ربّهم و رحمة» آمده که ارتباط کامل بین این دو عنصر، کاملاً از این آیات مفهوم می‌شود؛ به‌دست مى‌آید. هم خودِ این دو عنصر اهمیت دارد، هم رابطه این‌ها. حالا من بعداً برمی‌گردم به توضیحى درباره صبر و قدرى بیشتر بحث می‌کنم.

متن کامل در ادامه مطلب